حوزه انیمیشن در ایران تا پیش از دهه نود اتفاق ویژهای نداشت. به لحاظ تکنولوژیِ ساخت پیشرفتی نداشتیم و نیز عدم رغبت مدیران هنری به تولید انیمیشنهای سینمایی باعث شده بود به این تولید استراتژیک در فضای فرهنگیهنری بیتوجهی شود.
اما دغدغه ساخت تولیدات فاخر متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی در کنار نگرانی از هجمه فرهنگی غولهایی چون والت دیزنی که از پیشینهای بیش از نیم قرن ساخت کارتون و انیمیشن برخوردار بودند و بسیاری از تولیداتشان صدای خانوادههای غربی را نیز درآورده بود، باعث شد شاهد آثاری باشیم که با استقبال بینظیر مخاطبان چه از قشر کودک و نوجوان و چه بزرگسال همراه باشد مانند انیمشینهای «ببعی قهرمان»، «پسر دلفینی» و «رویا شهر».
انیمیشن سینمایی «رویا شهر» یکی از تولیداتی است که به دنبال روایت قصه قهرمان یک آرمانشهر است. مصطفی حسنآبادی تهیهکننده و محسن عنایتی کارگردان آن است. ساخت این اثر بیش از سه سال طول کشید و در چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر به نمایش درآمد. اما به دلیل مشکلاتی به اکران ۱۴۰۳ نرسید. بازخورد رسانهها و تماشاگران، سازندگان این انیمیشن را بر آن داشت تا با ایجاد تغییراتی، نسخه جدیدی را ارائه کنند.
نسخه جدید آن در نهایت برای اکران بهار ۱۴۰۴ آماده شده است. به این بهانه گفتگویی با محسن عنایتی کارگردان این اثر داشتیم؛
چرا رویاشهر به اکران ۱۴۰۳ نرسید؟
با توجه به بازخوردهایی که در جشنواره گرفتیم طی سه الی چهار ماه یکسری تغییرات در کار دادیم مانند حذف و اضافه چند پلان و تغییراتی در تدوین کار، از نظر جذابیت بصری هم تغییراتی داشته و یکسری آپشنها اضافه شده و کیفیت آن بالاتر رفته است. به همین خاطر ترجیح دادیم آن تغییرات را انجام دهیم، بعد نوبت اکران بگیریم.
نویسنده و ایدهپرداز چه کسی بود و ایده داستان از کجا آمد؟
درمورد نویسنده دوستانی بودند که کمک کردند، ولی من خودم نوشتم. در خصوص ایده داستان هم اگر انیمیشن «بنیامین» را دیده باشید، ما سعی کردیم درباره همان مباحث باشد. ایده قهرمانسازی بوده ولی مهمتر از آن، بحث نگاه به آینده و لزوم وجود منجی است. یعنی در آینده چه اتفاقی میافتد، چه کسی ما را نجات میدهد، چه کسی در آینده میآید و نوع مواجهه ما در آینده با این اتفاقات چیست. این انیمیشن از این دغدغه اینشکلی به وجود آمد. این دغدغه همیشه با ما بوده و خواهد بود. ما با این نگاه جلو میرویم و کار تولید میکنیم. نگاه اعتقادی ما کاملا در انیمیشنهایی که میسازیم وجود دارد.
مخاطب این انیمیشن را چه کسانی تعریف کردهاید؟
من درباره مخاطب انیمیشن بحث اساسی دارم. مخاطب انیمیشن باید همه قشرها باشند. ما نمیتوانیم بگوییم این قشر و آن قشر نمیتوانند ببینند. نمیتوانیم مثلا بگوییم پدربزرگ و مادربزرگ مخاطب این اثر نیستند یا حتی بچه پنجشش ساله آن را نمیفهمد.
انیمیشن باید به گونهای باشد که همه دنباله داستان را بگیرند و تا آخر کشش و جذابیت داشته باشد. ما هم تمام تلاشمان را کردیم که این اثر به همین ترتیب باشد، ولی بالاخره مخاطب هدف هم دارد و در اصل برای مخاطب خاصی در نظر گرفته شده است. این هم جزو این ژانر انیمیشن است که کودک تعریف میشود. ولی سعی ما بر این بوده که مخاطب فراتری داشته باشیم. البته نمیدانم امسال مخاطب ما چه کسانی هستند، آیا به آن چیزی که میخواهیم میرسیم یا نه.
آیا از نمونه غیرایرانی وام گرفتید برای ایدهپردازی که بخواهید آن را بومیسازی کنید؟
همه ما قاعدتا تحت تاثیریم و چیزی نیست که تاثیر نپذیریم. ولی اینکه بخواهم اسم ببرم، نه اثر شاخصی در ذهنم نیست. مجموعۀ چند اثر است مثلا فیلمهای دیزنی شاخه مارول در این زمینه دارد و بحثهای آخرالزمانی دارد. نتفلیکس و جاهای دیگر هم همینطور.
کمی درباره انیمیشن و فضای تولید آن بگویید؟ این اثر چند دقیقه است؟
این اثر همکاری مشترک بوده بین چهار مجموعه یعنی مرکز سوره، مجموعه مهوا، شهرداری تهران و مجموعه آینده نگار که مجموعه خودمان است. نسخه اکران هشتاد دقیقه است. ساخت این انیمیشن سه سال طول کشیده و با این وقفه یکساله، چهار سال از تولید آن میگذرد. ولی داستان انقدر داستان بهروزی است که هنوز مخاطب خود را دارد.
داستان ما تاریخ مصرف ندارد و اساسا هم داستانهای کودکانه و داستانهایپایهای چیزی نیست که تاریخ مصرف داشته باشد چون خود انیمیشن پروسه تولیدش طولانی است و زمان زیادی طول میکشد تا به دست مخاطب برسد، اصلا نمیتوانیم موردی و مناسبتی به آن بپردازیم. باید خیلی بنیادین باشد تا بماند و بشود از آن استفاده کرد و بهره برد.
طبق برنامهریزی ها این انیمیشن سینمایی اواخر فروردین یا اوایل اردیبهشت ۱۴۰۴ اکران میشود.
نظر شما