۱۴۰۴.۰۱.۰۹

سفرنامه‌های لبنان، از خاص‌ترین‌های ادبیات معاصر است، لبنانی که به جهت موقعیت استراتژیک و محور مقاومت و در رأس آن سید حسن نصرالله سال‌هاست که به هویت مقاومت تغییر مسیر داده و در ایران نیز در قالب‌های مختلف به ویژه سفرنامه به آن پرداخته می‌شود و در این راستا «عربیکا» و «خارج از پروتکل» از نمونه‌های قابل اتکا و متفاوتی است که می‌توان از آن‌ها نام‌برد.

حرف از سفرنامه که به میان بیاید، طوماری از بهترین‌هایش از سفرنامه «ناصر خسرو» و «خسی در میقات» تا «جانستان کابلستان» به ذهن می‌رسد.

 آثاری که هر کدام از آن‌ها چه کلاسیک چه مدرن، نگاه نویسنده به یک محدوده‌ مکانی در بازه زمانی خاص است که به زبان و کلمه حرف‌هایی از ناگفته‌های جغرافیای مورد نظر را بیان کرده است.

فارغ از جذاب و تاثیرگذار بودن این ژانر از ادبیات، جغرافیایی که نویسنده به آن سفر کرده و سفرنامه را بر اساس آن به نگارش درآورده نیز مهم است و از خاص‌ترین‌ آن می‌توان به سفرنامه‌های لبنان اشاره کرد.

لبنانی که به جهت موقعیت استراتژیک، محور مقاومت، حزب الله و در رأس آن حضور سیدحسن نصرالله سال‌هاست که از هویت عروس خاورمیانه بودن به هویت مقاومت تغییر مسیر داده است و پرداختن به آن، از الزاماتی است که ادبیات گستره جمهوری اسلامی ایران به آن اهتمام ورزیده، گرچه در برخی آثار لبنان‌زدگی و شیفتگی بیش از حد به لبنان و به صورت خاص بیروت؛ پایتخت این کشور دیده می‌شود اما آثاری نیز وجود دارند که می‌توان از آن‌ها به عنوان آثاری قابل اتکا نام برد و آن را با خیال راحت‌تری به مخاطب هوشیار امروز، پیشنهاد داد.

مثلا «عربیکا» وحید یامین پور از جمله این آثار است، کتابی از انتشارات سوره مهر که از اولین سفر نویسنده به لبنان در سال ۲۰۰۳ و دیدار با سیدحسن نصرالله تا آخرین سفرش در سال ۲۰۲۴ را با نثری متصل روایت می‌کند.

روایتی که در آن تجربه زیسته‌ نویسنده در مواجهه با بمباران‌ها، شهادت‌ها و شرایط نا بسامان لبنان- که بعد از  شهادت سیدحسن نصرالله به اوج خود رسید- طوری با جزئیات بیان می‌شود که گویی مخاطب در میانه جنگ بوده و به واقع مفهوم درونی مقاومت به گوشت و پوست و استخوانش نفوذ می‌کند.

 در نگاه اول شاید تصور شود این میزان از تأثیرگذاری تنها یک ادعاست، اما در جای جای روایت این اثرگذاری مشهود است، مثلا در برشی از کتاب آمده، «این مردم تا به حال دست کم سه‌ بار خانه‌شان را از نو ساخته‌اند. آن جنوبی حتی همین چندماه پیش همان موقع که در حیاط خانه‌اش قلیان می‌کشید و به در و دیوار خانه‌اش نگاه می‌کرد، نقشهٔ جدید خانه را در ذهنش کشیده؛ با خودش گفته: اگر دفعهٔ بعد اسرائیل خرابش کرد، این‌بار این‌طوری می‌سازمش.» که این نمونه خود بر این ادعا صحه می‌گذارد.

از سویی دیگر «عربیکا»، نه به تلخی و ترشی که به شیرینی، تاریخ مقاومت، روند اوج‌گیری آن و معرفی رهبران و فرماندهان شاخص را به خواننده نشان می‌دهد و در ارائه این اطلاعات نرم‌افزاری عمل می‌کند تا سخت افزاری.

البته با همه این بررسی‌ها «عربیکا»، گرچه در روایت و عنوان‌بندی اصلی و فصل‌بندی‌ها و بیان جزئیات قوی عمل کرده، اما گاهی فرمان خوش‌خوانی به خاطر رفتن به سمت شخصی‌نویسی دچار اختلال می‌شود که این مورد نیز با کمی موجزنویسی در نسخه‌های بعدی از این سفرنامه، قابل تصحیح است.

از دیگر آثاری که می‌توان در سفرنامه‌نویسی این کشور به صورت خاص بیروت به آن اشاره کرد، کتاب «خارج از پروتکل» ساجده ابراهیمی چاپ شده در انتشارات سوره مهر است.

در این کتاب، ساجده ابراهیمی روزنوشت‌های یک‌هفته‌ای از همراهی‌اش با تشکل مردم‌نهاد «طبیب مسیر» در سفر لبنان را در سیری داستانی برای مخاطب به تصویر کشیده است.

اثری مستندنگارانه که خاطرات از زبان اول ‌شخص بیان‌ می‌شود و نویسنده تجربه زیسته مواجهه با وقایعی که برایش اتفاق می‌افتاد را به زبانی نرم و روان روایت می‌کند، البته اثر، تنها روایت صرف نیست و در اثنای توضیح اتفاقات، ما از جغرافیا، علل اتفاقات، تاریخچه برخی از مهم‌ترین پدیده‌های جاری در لبنان مطلع می‌شویم و نکته قابل توجه این روایت این است که مخاطب با وجود دریافت اطلاعات مستند از لبنان، احساس بمباران اطلاعاتی نکرده و همچنان به خواندن ادامه داستان مشتاق است.

توجه ظریف نویسنده به برخی پدیده‌های جاری در لبنان نیز قابل تامل است، همان طور که ساجده ابراهیمی در گفت‌وگویی عنوان کرده: «دو قسمت از خاطرات باعث تعجب من شد؛ ابتدا دیدن منطقه محروم بیروت و مواجه‌ شدن با خیل عظیم از پناهندگان در قسمت دوم منطقه‌ای بود با خانه‌های بسیار زیبا که نزدیک مرز اسرائیل و درون خاک لبنان ساخته ‌شده بودند.

 آنها با پیش‌فرض اینکه دشمن در کمین است و امکان حمله به منازل آنها وجود دارد، دست به ساخت زده بودند، گویا امید در بین آنها بسیار قوی بود حتی یک بیمارستان با عنوان امام خمینی(ره) در آن منطقه ساخته‌ شده بود که چنانچه اسرائیل به آنجا حمله می‌کرد با خاک یکسان می‌شد.»

این توضیح در کنار برشی از کتاب که در آن راوی می‌گوید: «از ضاحیه تا جونیه را در چهل و پنج دقیقه آمده بودیم. اما بین این دو اندازه دو قاره شکاف وجود داشت، تفاوت‌ها کسی را به وجد یا تاسف نیاورد. در تهران هم در همین فاصله، می‌شود از دره‌ای پرید و به قاره‌ای دیگر رفت. تفاوت‌ها زیاد بود. از ضاحیه شیعه‌نشین که زینت خیابان‌هایش عکس شهدا بود تا جونیه‌ای که با تبلیغات ماشین و لباس تزئین شده بود.» تکه‌هایی از یک پازل است که مفهوم درونی مقاومت در آن نمودی دوچندان دارد.

با این حال، این دو کتاب تنها نمونه‌هایی قابل اتکا از سفرنامه‌نویسی با محوریت لبنان و بیروت است و امید است در این باب آثار درخور درگیری نیز تولید شود که ایرادات قبلی در آن‌ها رفع و نقاط قوت آن افزایش یافته باشد.

یادداشت از سمیه دهقان زاده- خبرنگار

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha