به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، بهناز مهدیخواه نویسنده، کارگردان، بازیگر، طراح و سازنده عروسکهای نمایشی درباره نمایش عروسکی و هدف از اجرای آن گفت: برای من خیلی مهم بود که بدانم بچههای نسل جدید چه دغدغههایی دارند، نیازمندیهای آنها چیست و چه مشکلاتی دارند. من میخواهم با شناسایی دغدغهها و بر اساس آن متن بنویسم و کاراکترها و شخصیتهایی خلق کنم که بچهها بتوانند با آنها همذاتپنداری کنند و با نمایش ارتباط کامل بگیرند. همیشه مد نظرم بوده که تاثیری که بچهها از دیدن نمایشهای من میگیرند بالا باشد، یعنی چه وقتی که از سالن تئاتر بیرون میآیند و چه وقتی که از پای تلویزیون بلند میشوند پر از انرژی و هیجان باشند و بروند تا خودشان هم خیلی چیزها را تجربه کنند و یکسری عروسک و ابزار اطرافشان را بیاورند و شروع به بازی و اجرا کنند.
مهدیخواه بیان کرد: این اتفاق از نظر من بسیار فوقالعاده است و در واقع این چیزی است که من در ذهن دارم چراکه با این روش هر آموزشی که بخواهید بدهید، هر هدفی که داشته باشید، قطعا نهادینه و در ذهن بچهها تهنشین میشود و مخاطب با اعماق وجودش آن را درک میکند، آن را یاد میگیرد و از آن لذت میبرد. از نظر من این آموزش قطعا ماندگار است.
او افزود: وقتی یک نمایش صرفا برای سرگرمی بچهها تولید میشود، در لحظه دیدن اثر، مخاطب را دچار شعف میکند و باعث لذت او میشود اما شاید خیلی چیزها را از آن نمایش در هفته بعد فراموش میکند. وقتی یک نمایش که بار معنایی زیادی دارد تعداد قابل توجهی تصویر را به بچه نشان میدهد که در ذهن تماشاگر حک میشود و به این راحتیها از خاطر آنها پاک نمیشود.
مهدیخواه درباره نمایش «میخوام به دنیا بیام» که از تولیدات خانواده فرهنگ و هنر امید است، عنوان کرد: ایده اصلی این نمایش زمانی شکل گرفت که از سوی متین محجوب دعوت به همکاری شدم تا بر اساس یک یا چند آلبوم موسیقی چندین قطعه موسیقی را انتخاب کنم و یک ایده و موضوع را از او الهام بگیرم و بر اساس آن یک نمایش عروسکی تولید کنم. این تجربه، تجربه اول من بود که به این شکل کار کردم، بنابراین از آن استقبال کردم و به هر حال خود را به چالش کشیدم که ببینم از پس این کار برمیآیم یا نه. از همان اول با گوش کردن موسیقیها حدود پنج قطعه موسیقی انتخاب کردم که مضمون همه آنها تولد، زایش و رویش بود. من احساس کردم با این مضمون میتوانم کار کنم و یک نمایش اپیزودیک خلق خواهم کرد؛ یعنی میدانستم که به صورت اپیزود اپیزود میخواهم سراغ چندین تولد بروم. من ابتدا ذهنیت خود را با محجوب در میان گذاشتم و علاقه خود را برای نشان دادن تولد در جانهای مختلف بیان کردم و نه فقط در آدمها بلکه دوستدارم سراغ حیوانات و گیاهان بروم و بدانم یک ستاره در آسمان چطور متولد میشود.
او ادامه داد: این موضوع از همان اول برای من بسیار هیجانانگیز بود که سراغ تولدهای عجیب و غریب بروم و کشف و شهودی داشته باشم بنابراین شروع به مطالعه درباره کهکشان و آسمان کردم و کتابهایی درباره انواع تکثیر گیاهها خواندم. حتی اینکه چه حیواناتی بچهزا و چه حیواناتی تخمگذارند، دستهبندی کردم. با مطالعه توانستم اپیزودهایی که به نظر جذابتر یا غیرمعمولتر بودند و شاید آگاهی مخاطب کودک از آن خیلی کم بود و موضوع خیلی جالبی داشت که مخاطب بخواهد به صورت علمی و در قالب نمایش عروسکی آن را یاد بگیرد، مدنظر قرار دادم.
این نویسنده با تاکید بر اینکه موسیقیها به وی تصویری دادند که اپیزودهای مختلف قصهها نوشته شود اظهار کرد: من هر موسیقی را در یک اپیزود به کار بردم یعنی من اگه چهار آیتم و چهار موسیقی دارم در چهار اپیزود مختلف از آنها استفاده کردم ولی در جایی هم هیچ کدام از آنها مناسب نبود و من مجبور شدم دو قطعه دیگر به کار اضافه کنم که یک قطعه لالایی و یک قطعه آواز هندی بود که در آلبوم موجود نبود و ناچار شدم که این دو قطعه را بسازم.
او ادامه داد: من در خلاصه داستان از تولدهای خیلی شگفت انگیز و غافلگیرکننده در انتظار گفتم تا تماشاگر به سالن بیاید و ببیند که در این نمایش همه را به چالش کشیدم یعنی در اپیزود اول گفتم به این اشاره میکنیم که چطور جنسیت لاکپشتها بعد از به دنیا آمدن مشخص میشود و اگر دمای هوا بالای بیست و شش درجه باشد همه لاکپشتها نر میشوند و اگر دمای هوا زیر بیست و شش درجه باشد همه مونث میشوند، خب این چیزی بود که من نمیدانستم و در کلاسی که در رابطه با حفظ محیطزیست شرکت کردم، آموختم. در این کلاس آموختم که چطور آدمها با دخالت در دمای منطقهای به جاندارها ضرر می زنند و نسل بعضی از موجودات را از بین میبرند.
این کارگردان افزود: این آموزش باعث شد تا به این فکر کنم که یکی از اپیزودهای نمایش میتواند این موضوع باشد. بر همین اساس نمایشنامهای نوشتم که والدین یک لاکپشت بچهدار میشوند و چون دمای هوا بیست و شش درجه است همه بچههایشان مذکر میشود و آنها نگران هستند که نسلشان منقرض شود. در اپیزودی دیگر به این پرداختم که یک ستاره چطور به دنیا میآید.
کارگردان «میخوام به دنیا بیام» درباره شیوه اجرایی این اثر نیز گفت: در این نمایش از تکنیکهای متنوعی استفاده شده برای اجرای تکنیک انگشتی، تکنیک عروسکهای دستکش، تکنیک عروسک ماپت یا فکس عروسکهای باتومی، عروسکهای باتومی، عروسکهای میلهای، عروسک سایه و در نهایت عروسک خلاق که در واقع تخصص من است. ویژگی شاخص این نمایش عروسکی این است که من طراحی صحنه، طراحی عروسک و طراحی لباس را با هم تلفیق کردم و در واقع به یک سبک واحد و یگانهای رسیدم که از لحاظ بصری بتواند بسیار مفهومی و زیبا باشد و تمام چیزهایی را که من میخواهم را به تماشاگر انتقال دهد یعنی یک بخشی از دکور نمایش بخشی از لباس بازیگر میشود، یک بخشی از طراحی عروسک بخشی از صحنه است یا یک بخش از طراحی لباس.
او که این نمایش را برای گروه سنی کودک یعنی شش تا دوازده سال به بالا مناسب میداند بیان کرد: به نظرم این نمایش برای همه قشر میتواند دیدنی باشد و حتی فکر میکنم والدین هم وقتی بچهها را برای نمایش میآورند، میتوانند در کنار بچههایشان از دیدن این اثر لذت ببرند چون یک آگاهی به آنها داده میشود و اطلاعات علمی ارائه میشود. ضمن اینکه من یک اجراگر عروسکی هستم قطعا پیام نمایش من تصویرسازی میشود و قاب به قاب و تصویر به تصویر قرار است در ذهن تماشاگر حک شود.
مهدیزاده ادامه داد: دیالوگهای نمایش بسیار بسیار مختصر و مفید هستند و قرار است که دیالوگها کلیدی باشند یعنی مکمل تصویر باشند. «میخوام به دنیا بیام» بر پایه دیالوگ نیست بلکه تلاشم این بوده که بر پایه تصویرسازی باشد و در عین حال که دیالوگها بتوانند مفاهیم تصویری را کامل کنند.
این کارگردان تئاتر با اشاره به سختیهای تولید نمایش برای کودکانی که عادت کردهاند هر چیز را که دوست دارند سریع ببینند و از آن عبور کنند، عنوان کرد: من با تجربهای که در دو کار اخیرم «دنیای خیال انگیز» و «دنیای صد رنگ» داشتم متوجه شدم که اگر دغدغههای ذهنی بچهها را بدانیم و بر اساس آن تصویرسازی کنیم که چشمنواز باشد و چیزهایی را غیرمستقیم بگوید آنها خودشان تصمیم درست خواهند گرفت. من در این نمایش هم سعی کردم که اینگونه با مخاطبم ارتباط برقرار کنم که بیشتر به او آگاهی بدهم و به صورت تصویری همه چیز را به او نشان دهم.
او تاکید کرد: بزرگترین چالش من در این نمایش این بود که بتوانم لحظات خیلی خاصی را در نمایشهایم تصویرسازی کنم و این به صورت مستمر باشد یعنی اگه قرار است کار من اپیزودیک باشد در هر اپیزود باید یک اتفاق غافلگیرکننده در لحظهای که برای مخاطبم نفسگیر باشد، داشته باشم. همچنین همیشه تلاش کردم که اگر قرار است نمایش پنج اپیزود باشد باید پنج لحظه ناب و خیلی خاص و خیلی هیجانانگیز برای مخاطب خلق کنم. برایم عنصر شگفتی بسیار مهم است ضمن اینکه برایم اهمیت دارد که نمایش خستهکننده نباشد و مخاطب کودک به صحنه و تصاویر خیره شود.
مهدیزاده درباره اجرای این نمایش اظهار کرد: قرار است ۳۰ اجرا در تهران داشته باشم نوبت صبح و بعدازظهر هم بچهها از مدارس بتوانند بیایند و از نمایش دیدن کنند. همچنین بعد از ظهر بچهها با خانوادهها بیایند و نمایش را ببیند. البته قرار است در سه شهرستان دیگر هم بعد از عید ما اجراهایمان را داشته باشیم و رایزنیها انجام شود و خیلی زود نمایش بتواند در شهرستان ها روی صحنه رود و با فیلمبرداری از کار ما برای جشنوارهها اقدام کنیم.
نمایش «میخوام به دنیا بیام» که از تولیدات خانواده فرهنگ و هنر امید است، از دهم اسفندماه هر روز ساعت ۱۷ در تالار مهر حوزه هنری روی صحنه رفته و تا ۲۴ اسفند ماه میزبان مخاطبان است. علاقهمندان میتوانند برای تهیه بلیت به سایت تیوال مراجعه کنند.
نظر شما