۱۴۰۳.۱۱.۱۰

صد و ششمین کلاس مثنوی‌خوانی، با ارائه محمدرضا سنگری صبح چهارشنبه ۱۰ بهمن در اتاق ۴۰۲ حوزه هنری برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، صد و ششمین کلاس مثنوی‌خوانی، صبح چهارشنبه دهم بهمن در اتاق ۴۰۲ حوزه هنری برگزار شد. این برنامه به رسم هر هفته با آواز خوش حشمت‌الله نوروزی و شعری از فخرالدین عراقی با مطلع « ﺭﺍﺯِ ﺩﻝِ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻮﺷﻴﺎﺭ ﻧﮕﻮیید/ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﻟﺐ ﻳﺎﺭ ﺑﻪ ﺍﻏﻴﺎﺭ ﻧﮕﻮﻳﻴﺪ ﺍﺯ ﺑﻴﺨﺒﺮﺍﻥ ﺭﺍﻩ ﺧﺮﺍﺑﺎﺕ ﻣﭙﺮﺳﻴﺪ/ ﺑﺎﺩﻝ ﺳﻴﻪ ﻫﺎﻥ ﻗﺼﻪ ﺩﻟﺪﺍﺭ ﻧﮕﻮﻳﻴﺪ» آغاز شد.

دشواری راز نگه‌داشتن

محمدرضا سنگری در توضیحات شعر خوانده‌ شده از فخرالدین عراقی با بیان اینکه راز را در دل نگه‌داشتن و به دیگران نگفتن خیلی سخت است، گفت: این راز داری آنقدر دشوار است که عارفان یارانشان را به رازها آزمایش می‌کردند. نمونه‌اش قصه‌ای که در اسرارالتوحید به نقل از شیخ‌ابی سعید ابی‌الخیر آمده‌است. یکی از شاگردان شیخ ابی سعید از او می‌خواهد که به من رازی بیاموز. ابی‌سعید گفت راز سخت است و تو را توانش نیست. اما آن شاگرد خیلی اصرار کرد و بالاخره شیخ به شاگرد جعبه‌ای داد و گفت به خانه ببر اما سپرد در جعبه را باز نکن. شاگرد به خانه برد و هرکار کرد نتوانست بخوابد و نیمه‌شب در جعبه را باز کرد و باز شدن در همان و بیرون پریدن موشی از آن همان. فردا صبح شاگرد نزد شیخ رفت و گفت من گفتم به من راز بگو تو موش در جعبه گذاشتی؟ شیخ ابی‌سعید به شاگرد گفت تو نمی‌توانی موشی را نگهداری کنی چطور اسرار را می‌توانی نگه‌داری.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: اول بسنجید بعد راز بگویید. ظرف وجودی ما باید آماده باشد. در نهج‌البلاغه از یک جایی به بعد حضرت امیر دست کمیل، میثم و مالک را می‌گیرد و به آنها اسرار می‌گوید اگر او ظرفش را نداشته باشد شاید به انحراف برود.

نتایج ظلم

به گفته استاد سنگری در بیان قرآن و نهج البلاغه ۴ نوع ظلم داریم. ظلم آدم به خود که هیچ کس مجازات‌مان نمی‌کند، مانند پُرخوری یا پُرگویی که ارزش و جایگاه انسان را می‌کاهد و ما حق این کار را نداریم و خداوند بابت آن مارا بازخواست می‌کند. ظلم دوم ظلم به دیگران مثل بهتان زدن یا مال به زور از دیگران گرفتن است، سوم ظلم به خدا است که آنچه را خدا خواسته را زیر پا می‌گذاریم مثل نماز، روزه، حج، جهاد و چیزهایی که خدا از بنده خواسته و ما زیر پا می‌گذاریم. چهارم ظلم به طبیعت. مثل آلوده و خراب کردن طبیعت. اما ظلم بازتاب دارد.

سنگری ۱۰ بازتاب ظلم را نام برد. یکی از نتایج ظلم سلب نعمت و گرفتن نعمت از آدم است. ظلم کردن نیز نعمت را سلب و بدبختی را جلب می‌کند. دومین نتیجه ناخوشایند شدن احوال انسان است و روزگار بر آدم تلخ می‌شود. سوم کوتاهی عمر، هر که ظلم کند عمر او کوتاه می‌شود. چهارم مرگ بد کسی که ظلم کند سرانجام بد و مرگ ناگوار را می‌چشد. پنجم فراوانی دشمن هرکس به مردم ظلم کند به همان اندازه به دشمن یاری می‌کند. ششم بازگشت ظلم به خود شخص؛ هرکس شمشیر ظلم بکشد اولین ضربه را به خودش وارد می‌کند. هفتمین ظلم موجب زوال قدرت می‌شود. هشتمین بازتاب آن به نسل‌های بعدی می‌رسد. نهمین؛ نابودی روح و عاطفه است که دل‌ها را خراب می‌کند. دهمین؛ برانگیختن حس انتقام است روز انتقام گرفتن از ظلمی که بر مظلوم کرده سخت‌تر است.

ادامه کلاس به مثنوی‌خوانی و توضیحات استاد سنگری گذشت.

گر تو خواهی آتش آب خوش شود/ ور نخواهی آب هم آتش شوداین طلب در ما هم از ایجاد تست/ رستن از بیداد یا رب داد تستبی‌طلب تو این طلب‌مان داده‌ای/ گنج احسان بر همه بگشاده‌ای

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha