به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، زهیر توکلی در این نشست بخشی از زندگی امیرحاجب بزرگ را بر اساس تاریخ بیهقی تشریح کرد.
وی در این نشست به دوره ای از تاریخ بیهقی اشاره کرد که سلطان مسعود در هرات است و حاجب علی قریب را به محضرش میبرند.
در بخشی از این نشست زهیر توکلی ماجرای عازم شدن حاجب را چنین تشریح کرد: امیر مسعود در پاسخ نامهٔ حشم تگینآباد دستور داد که فورا به درگاه او در هرات بپیوندند و طبعا در چنین شرایطی اعیان و بزرگان عجله دارند که جزو اولین کسانی باشند که در مجلس سلطان نو حاضر میشوند. حاجب بزرگ علی قریب دستور داد که لشکر فورا راه بیفتند و خودش و لشکر هند دو روز بعد حرکت کنند. بزرگان هم فورا حرکت کردند ولی اسباب و لوازمشان (بُنه) را جا گذاشتند تا علی قریب بیاورد.
بونصر مشکان، استاد بیهقی هم چون بقیه اعیان و درباریان میخواست با موج اول به هرات برسد و برای خداحافظی سراغ حاجب علی میآید و میپرسد که آیا در این یکی دو روز کاری هست که نیاز باشد انجام دهد ؟ که حاجب پاسخی میدهد: «بدرود باش ای دوست نیک که بروزگار دراز بیکجا بودهایم و از یکدیگر آزار نداریم.
بونصر علت را جویا میشود و حاجب توضیح میدهد که میداند که این نامههای گرم و صمیمی و تشویق و تکریمها و حاجبی دادن به برادرش همه دام است و وقتی که پای او به هرات برسد کشته خواهد شد چراکه او در بر تخت نشاندن امیر محمد و بعد برکنار کردنش و نشاندن مسعود نقش داشته است و....
در ادامه این جلسه از بیهقیخوانی، ماجرای رسیدن حاجب به هرات و نوع مواجهه سلطان مسعود و حاضران در کاخ توضیح داده شد.
نظر شما