به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، نخستین نشست «نوجوان ایرانی»، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۴ با موضوع مروری بر یافتهها و رویکردهای پژوهشی و علمی حوزه نوجوان و با حضور رضا پورحسین، روانشناس و رئیس دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، محسن دنیوی، مدیر گروه سیاستگذاری پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، صادق باطنی، رئیس مرکز کودک و نوجوان صدا و سیما و عباس جواهری، رواندرمانگر و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در سالن مهر حوزه هنری برگزار شد.
در ابتدای این نشست، مجید مجیدی، مدیر اندیشکده امید، با اشاره به اهمیت روزافزون موضوع نوجوانان در جامعه گفت: این روزها مسئله نوجوانان به یکی از موضوعات پر بحث جامعه ما تبدیل شده و افراد و نهادهای مختلف به آن میپردازند.وی با تشریح فعالیتهای اندیشکده امید در این حوزه افزود: کاری که ما در اندیشکده امید انجام دادیم، ناظر بر یک مرور راهبردی در حوزه نوجوان است. در همین راستا، کتاب «نوجوان ایرانی» با همکاری عباس جواهری و مطهره وکیلی در قالب یک مجموعه دو جلدی به چاپ رسیده است.مجیدی در پایان ابراز امیدواری کرد و گفت: امیدواریم این اثر بتواند مورد استفاده پژوهشگران حوزه نوجوان قرار گیرد و به توسعه مطالعات علمی در این زمینه کمک کند.

زندگی به مثابه بازی
محسن دنیوی، مدیر گروه سیاستگذاری پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، در این نشست با اشاره به رواج گسترده مفهوم «گیمیفیکیشن» یا بازیوارسازی در جامعه گفت: عبارتی که این روزها در جاهای مختلف شنیده میشود، گیمیفیکیشن است؛ تب فراگیری که همه ما را درگیر کرده و از محیطهای آموزشی تا سایر حوزههای زندگی تسری پیدا کرده است. معلمان، دانشآموزان و حتی نهادهای مختلف تلاش میکنند رفتارها و روابط را در قالب بازی بازسازی کنند و تجربهای متفاوت بسازند.
وی افزود: این مفهوم بهصورت رسمی از سال ۲۰۱۰ وارد جامعه ما شده و اساساً ریشه آن در حوزه تغییر رفتار است. البته بازی قدمتی طولانی دارد و در اکتشافات باستانشناسی نیز شواهد آن دیده میشود و همواره بخشی از زندگی بشر بوده است. اما در دوره مدرن، بازی از یک جزء ساده زندگی به یک افزونه جدی تبدیل شد؛ چراکه زندگی مدرن نوعی رنج پنهان را با خود حمل میکند و سرگرمی و بازی به انسان کمک میکند از این رنج به سمت فراغت حرکت کند. از اینجا دوگانگی میان کار و بازی شکل گرفت.
دنیوی با اشاره به تحولات دوره پسامدرن بیان کرد: در نیمه دوم قرن بیستم، بازی دیگر یک افزونه نبود بلکه به ضرورتی در زندگی تبدیل شد؛ تا جایی که امروز با مفهومی مواجه هستیم که زندگی به مثابه بازی تعریف میشود.
وی در این زمینه به فیلم «بازیکن شماره یک» ساخته اسپیلبرگ اشاره کرد و گفت: یکی از جذابیتهای بازیها این است که به انسان امکان بازسازی محدودیتها و حتی بازسازی هویت خود را میدهند. در گذشته مفهومی به نام «زندگی دوم» وجود داشت، اما امروز برای بسیاری از افراد، هویت اصلی در دنیای بازیها شکل میگیرد.
مدیر گروه سیاستگذاری پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در ادامه اظهار کرد: اگر همه چیز در دنیا تبدیل به بازی شود، انسانها نیز به بازیگر تبدیل میشوند و باید برای این وضعیت آماده بود. بازیوارسازی موجب نوعی رهایی از زندگی واقعی شده و به همین دلیل، کودکی و نوجوانی دورههای مستعدتری برای آن هستند. امروزه در بازیها آموزش، کار، ساختن و دریافت پاداش همزمان رخ میدهد و تمامی فعالیتها بهصورت ریز قابل ارزشگذاری است؛ تا جایی که ممکن است همه رفتارهای روزمره انسان در قالب بازی تعریف شود.
وی با اشاره به پیامدهای این روند گفت: یکی از نتایج این نگاه، تغییر و طولانیتر شدن دوره نوجوانی است. امروز جوانانی را میبینیم که از نظر فیزیکی بزرگسالاند، اما رفتارشان شبیه یک گیمپلیر است؛ ساعتها بدون خستگی بازی میکنند. حال تصور کنید همین منطق به شیوه درس خواندن و زندگی روزمره تعمیم داده شود.
دنیوی تأکید کرد: این مسیر در حال طی شدن است، چراکه مفهوم «کنترل» در جهان معاصر اهمیت زیادی دارد. در شرایطی که انسان در وضعیتهای آسان و لذتبخش قرار میگیرد، مقاومت کمتری نشان میدهد و بدون درد همراهی میکند؛ کار میکند، ارزشگذاری میکند و ثروت انباشت میشود. در جریان بازی، انسان اراده خودآگاه خود را از دست میدهد و آنچنان غرق میشود که حتی بدن خود را فراموش میکند؛ نمونههایی از این وضعیت در ایران نیز مشاهده شده است.

به گفته وی، این فرایند بهتدریج و در وضعیتی نیمهآگاهانه رخ میدهد و میتواند انسان را از هویت انسانی خود دور کند.
دنیوی در پاسخ به این پرسش که «آیا راه دیگری وجود دارد؟» گفت: بازگشت به زندگی واقعی و زیستن برای امر جدی و ارزشمند، تنها راه است؛ چراکه در پایان بازی، هیچ چیز باقی نمیماند. باید رفتاری معکوس آنچه در بازی انجام میدهیم در پیش گرفت و پای چیزی ایستاد که ارزش زیستن و معنا بخشیدن به زندگی را داشته باشد.
وی در پایان با اشاره به سخنی از امام حسین(ع) گفت: حقیقت زندگی چیزی نیست جز باور و تلاش خستگیناپذیر در مسیر زندگی. اگر باور به لایهای عمیق از وجود انسان وارد شود، دیگر نمیتواند برخلاف آن عمل کند.
دنیوی همچنین به فیلم «نمایش ترومن» اشاره کرد و گفت: در این فیلم، شخصیت اصلی بدون آگاهی در یک استودیو زندگی میکند و دیگران بازیگرند؛ وضعیتی که بازیها نیز میتوانند برای کاربران خود ایجاد کنند، بهگونهای که فرد متوجه اعتباری بودن این امور نشود.
جهان نوجوان اصلاً ساده نیست
رضا پورحسین، روانشناس و رئیس دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، در این نشست با نقد بهکارگیری ترکیب «کودک و نوجوان» گفت: من با این ترکیب مسئله دارم و شاید دیگر ترکیبی علمی نباشد، چراکه نوجوانی مرحلهای است که از کودکی کَنده میشود. به همین دلیل برخی تنها از واژه «نوجوان» استفاده میکنند و باید با این ترکیب خداحافظی کرد.
وی با تأکید بر پیچیدگی جهان روانی نوجوانان افزود: ما میخواهیم وارد جهانی شویم که به ظاهر ساده است اما اصلاً ساده نیست؛ جهان روانی نوجوان. دوره نوجوانی، دوره چندرغبتی و گذار است؛ هم از نظر جسمی و هم از نظر عاطفی و هیجانی. این دوره بسیار گذراست و نوجوان مدام از رغبتی به رغبت دیگر حرکت میکند. از ویژگیهای این جهان میتوان به جستوجوی هویت مستقل، آزمون «من کیستم»، ترس از طرد شدن، رسیدن به تفکر انتزاعی و کشمکش میان استقلال و وابستگی اشاره کرد.
پورحسین با ارائه تعریفی از هویت تصریح کرد: هویت یعنی آگاهی از مختصات خود در یک گروه. اگر فرد بداند در یک گروه چه جایگاهی دارد، میتواند این مختصات را به آینده نیز تعمیم دهد. نوجوانی اما دوره تردید و تشکیک در هویت است؛ آینده بیشتر تخیلی است، وضعیت فعلی هم شفاف نیست و نباید انتظار داشت نوجوان در این دوره هویت روشنی داشته باشد. اگر نوجوانی بهوضوح بداند که کیست و چه میخواهد، در واقع کودکی و نوجوانی نکرده است.
رئیس دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، مهمترین چالش امروز نوجوانان را مواجهه با رسانهها دانست و گفت: ما در جهانی زندگی میکنیم که یک بخش آن واقعی و بخش دیگر مجازی است. نوجوان این دوگانه را به شکل دیگری میبیند و معتقد است بزرگترها در دنیای خودشان زندگی میکنند و او در دنیای خودش. گاهی این وضعیت بهصورت طنز بیان میشود، اما در عمل ما مدام بین این دو جهان در حال رفتوآمد هستیم.
وی با اشاره به وضعیت دوگانه جامعه ایرانی افزود: ما ایرانیها هم فردگرا هستیم و هم جمعگرا؛ در عاشورا جمعگرا و فردای آن فردگرا میشویم. این رفتوآمد میان جهانی صفر و یکی، بیانعطاف و بدون ریسک، با جهانی که نیازمند سازش و توکل است، نوعی «سوئیچ کردن» یا آنچه میتوان «سندرم پل شکسته» نامید را ایجاد کرده است؛ چراکه ماهیت این دو جهان متفاوت است و زندگی در میان آنها با زحمت و تنش همراه میشود.

پورحسین ادامه داد: هرچه رفتوآمد فرد در فضای مجازی بیشتر باشد، حضور او روی این پل شکسته نیز بیشتر است. این وضعیت را اگر به دنیای نوجوانی تعمیم دهیم، میبینیم نوجوان در فضایی صفر و یکی و کمانعطاف قرار دارد و از سوی بزرگترها نیز تحت فشار است تا خود را با این فضا تطبیق دهد؛ در نتیجه با تنشهای درونفردی مواجه میشود. در واقع، تکلیف نوجوانان در این دوره بیشتر از آنکه با ما روشن باشد، با خودشان نامعلوم است.
وی در بخش دیگری از سخنانش به شتاب فناوری اشاره کرد و گفت: نوجوانی دورهای برزخی و همراه با کَنده شدن است و ما کار زیادی از دستمان برنمیآید، چراکه این جهان را خودمان ساختهایم. با این حال، دستکم میتوانیم به نوجوانان فاصلهگذاری را آموزش دهیم. نمونه ساده آن، رسم کنار گذاشتن تلفن همراه در دورهمیهایی مانند شب یلداست.
رئیس دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در پایان با اشاره به وابستگی شدید به تلفن همراه گفت: در مطب پزشک یا بانک مشاهده شده که افراد حداکثر ۳۸ ثانیه میتوانند بدون موبایل منتظر بمانند و این زمان در مترو به کمتر از ۲۰ ثانیه میرسد. کتاب اما سکون و آرامش ایجاد میکند، در حالی که اغلب افراد امروز در وضعیت استرس و فشار دائمی به سر میبرند.
طبیعی است اگر نوجوان رستم و تختی را نشناسند
صادق باطنی، رئیس مرکز کودک و نوجوان صدا و سیما، در این نشست با اشاره به تحولات عمیق نسلی در جهان امروز گفت: اتفاق مهمی در دنیا رخ داده و آن شکلگیری گسلهایی است که مصرف رسانهای را به یک «بسته اجتماعی» تبدیل کرده است. نسل هزاره سوم، نسل زد، نسل اینترنت، زادهشدگان دنیای دیجیتال و دهههشتادیها، نسلی هستند که ارتباط اندکی با دنیای ما دارند و شکافی عمیق میان ما و آنها ایجاد شده است.
وی افزود: این نسل، قهرمان و رؤیای خود را از آن چیزی میگیرد که مصرف رسانهای به او ارائه میدهد. از آنجا که رسانه امروز الگوهایی مانند رستم یا جهانپهلوان تختی را به این نسل معرفی نمیکند، طبیعی است که آنها چنین شخصیتهایی را نشناسند.

رئیس مرکز کودک و نوجوان صدا و سیما، نخستین و مهمترین ویژگی نسل جدید را «تغییر ابزار شناختی» دانست و تأکید کرد: زمانی که ابزار شناخت انسان از دنیای مکتوب به دنیای دیجیتال تغییر میکند، انسانی که شکل میگیرد با انسان پیش از آن متفاوت خواهد بود. نخستین پیامد این تحول، تغییر در هویت نسل جدید است.
باطنی در ادامه با طرح مبحث «موج کرهای»، به بررسی تأثیرات فرهنگی موسیقیهای کرهای از جمله گروه «BTS» پرداخت و نقش این جریان رسانهای در فرهنگسازی جهانی و اثرگذاری آن بر نسل جدید را مورد توجه قرار داد.
هیچ راهی وجود ندارد جز اینکه ما وارد جهان نوجوان شویم
عباس جواهری، رواندرمانگر و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در این نشست با تأکید بر لزوم بازنگری در نحوه مواجهه با مسئله نوجوانان گفت: وقتی میخواهیم درباره نوجوان صحبت کنیم، ابتدا باید ببینیم ما چه کسی هستیم که میخواهیم درباره این موضوع سخن بگوییم. پدر و مادرها، تصمیمگیران آموزشوپرورش، رواندرمانگران کودک و نوجوان و سایر کنشگران این حوزه، هرکدام از جایگاه متفاوتی به نوجوان نزدیک میشوند و مهم است بدانیم از چه منظری وارد این بحث میشویم.
وی افزود: برای فهم درست وضعیت نوجوان، باید دو مسئله را از هم تفکیک کنیم؛ نخست خود نوجوان و دوم محیط جدیدی که نوجوان در آن قرار گرفته است. اگر این دو را از هم جدا کنیم، بهتر میتوانیم بفهمیم چه اتفاقی برای نوجوان رخ میدهد. نوجوان در موقعیتی بینابینی قرار دارد؛ نه کودک است و نه جوان، و همین وضعیت، کار را برای کسانی که با او تعامل دارند دشوار میکند. در رفتار نوجوان همزمان میتوان نشانههایی از کودک و بزرگسال دید؛ از غلبه احساس بر منطق گرفته تا تصمیمهای تکانشی.
جواهری با اشاره به برداشتهای رایج از نوجوانی گفت: وقتی از برخی والدین میپرسند نوجوان چیست، پاسخ میدهند «پدر ما را درآورده و تازه نگران غرایزش هم هستیم». این نگاه مرا به یاد داستان «فیل در تاریکی» در مثنوی مولوی میاندازد؛ هرکس از زاویهای به نوجوان نگاه میکند. در سطح جهانی نیز گاه با نوجوانان بهگونهای برخورد میشود که گویی باید فقط مراقب بود تا بزرگ شوند و از کنار این دوره عبور کنند، در حالی که یک نکته اساسی در این نگاه مغفول مانده است.

وی ادامه داد: سنین نوجوانی، سنینی بسیار جدی و تعیینکننده است، چراکه جوانی و بزرگسالی ما بهشدت تحت تأثیر دوران نوجوانی قرار دارد. نوجوان در این دوره «در حال شدن» است؛ هورمونها بیدار شدهاند و در کنار آن، فضای مجازی و هوش مصنوعی نیز حضور پررنگی دارند. اتفاقاتی که هر فرد در نوجوانی تجربه میکند، الهامبخش مسیرهایی است که در بزرگسالی انتخاب میکند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با تأکید بر اهمیت سرمایهگذاری در این دوره گفت: نوجوانی یک دوره فوقالعاده برای سرمایهگذاری تربیتی و روانی است. البته هستند افرادی که نوجوانی خوبی نداشتهاند اما در جوانی و بزرگسالی مسیر پربارتری را طی کردهاند، با این حال این موضوع از اهمیت جدی گرفتن نوجوانی نمیکاهد.
جواهری در بخش پایانی سخنان خود به پژوهشهای انجامشده در حوزه هوش مصنوعی اشاره کرد و گفت: ما دو پژوهش در این زمینه انجام دادهایم که یکی از آنها به رابطه عاطفی با هوش مصنوعی میپردازد. هوش مصنوعی پس از اینترنت، تغییرات عمیقی ایجاد کرده و بسیاری از تحولاتی را که اینترنت و شبکههای اجتماعی رقم زدند، بهتنهایی تشدید کرده است. هیچ راهی وجود ندارد جز اینکه ما وارد جهان نوجوان شویم؛ چراکه مسئله بسیار جدیتر از آن چیزی است که تصور میکنیم.
در پایان این نشست، از کتاب «نوجوان ایرانی» رونمایی شد.

نظر شما