۱۴۰۳.۰۷.۲۸

کتاب «پاییز آمد» به قلم گلستان جعفریان، روایتی از زندگی فخرالسادات موسوی و همسرش سردار شهید احمد یوسفی فرمانده واحد مهندسی، رزمی سپاه ناحیه زنجان است که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.این کتاب به دور از نگاه کلیشه‌ای که در اکثر آثار با موضوع شهدا می‌بینیم، در قالب ۲۴۰ صفحه به  زندگی خصوصی خانم موسوی و شهید یوسفی، آشنایی و عشق آن‌ها پرداخته که خود اتفاقی است که در کتاب‌های مشابه کمتر رخ می‌دهد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، به گفته جعفریان، اولین سطر این کتاب عاشقانه در زمستانی سرد نوشته شد، روزی که نویسنده در میانه‌ برف قدم به زنجان گذاشت تا شنونده‌ سرگذشت فخرالسادات موسوی همسر سردار شهید احمد یوسفی باشد. ملاقات گلستان جعفریان و خانم موسوی آغاز یک هم‌نشینی چهار ساله بود.

نویسنده در مقدمه کتاب به تجربه‌ مسحورکننده خود از ملاقات‌های متعددش با همسر شهید می‌پردازد. او که در طول چهار سال تالیف کتاب بیشتر از بیست‌بار به زنجان سفر کرده تصویری بدون روتوش از زندگی واقعی خانواده‌ سردار احمد یوسفی ارائه می‌دهد که شنیدن آن برای تمام دنبال‌کنندگان آثار دفاع مقدس الزامی است، زیرا بی‌شک آن‌ها را با جنبه‌ای کمتر شناخته‌شده از شهدای جنگ تحمیلی آشنا خواهد کرد. ماحصل گپ‌وگفت سی ساعته گلستان جعفریان و فخرالسادات موسوی حالا به داستانی شنیدنی تبدیل شده که مورد توجه مقام معظم رهبری هم قرار گرفته و یکی از ۶ کتابی شده که همزمان با هفته دفاع مقدس رهبر انقلاب بر آن‌ها تقریظ نوشته‌ است.

زندگی با چالش‌ها

«پاییز آمد»، داستانی احساسی و عمیق است که به زندگی و عشق شهید احمد یوسفی و همسرش می‌پردازد. این اثر به زندگی روزمره و چالش‌های این زوج می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه عشق و ایمان می‌تواند در سخت‌ترین شرایط زندگی، نیرویی برای ادامه مسیر باشد.

این کتاب نه تنها روایتی از زندگی شخصی و خانوادگی دو شخصیت است، بلکه در بطن خود بسیاری از واقعیت‌های تلخ و شیرین دوران دفاع مقدس را نیز به تصویر می‌کشد. این کتاب، به نوعی تلاقی عشق و جنگ است؛ عشقی که در سایه جنگ معنا پیدا می‌کند و جنگی که به واسطه عشق و ایمان، قابل تحمل و مبارزه‌پذیر می‌شود.

نویسنده در این کتاب به این موضوع پرداخته که احمد یوسفی به‌عنوان یک جوان مومن و فعال در جبهه‌های جنگ، چگونه با مسائل مربوط به فراق و دوری از خانواده و همسرش روبه‌رو می‌شود و همسرش چطور در غیاب او، بار مسئولیت‌های زندگی را به دوش می‌کشد و تلاش می‌کند تا به یاد او زندگی کند.

داستان زندگی فخرالسادات موسوی و شهید احمد یوسفی قصه دلتنگی، ترس و امید یک زوج ایرانی در بحبوحه جنگ است؛ نمونه‌ای از هزاران زوج ایرانی که علی‌رغم تلاش برای زنده ماندن و زندگی برای حفظ کشور و ارزش‌های معنوی جامعه نیز جنگیدند.

شهید یوسفی؛ نمادی از دلاوری و ایثار

سردار شهید احمد یوسفی، شخصیت اصلی این کتاب، نمادی از دلاوری و ایثار است. او به عنوان فرمانده واحد مهندسی، رزمی سپاه ناحیه زنجان، نقش مهمی در پشتیبانی از جبهه‌ها و پیشبرد عملیات‌های مهندسی و ساخت پل، جاده‌سازی و احداث سنگرهای ایمن را بر عهده داشت، به طوریکه از پایه‌های اصلی موفقیت‌های نظامی در دوران جنگ به شمار می‌رفت. نقش وی در جنگ علاوه بر شجاعت نظامی، نیازمند دقت و تخصص مهندسی بود؛ ترکیبی از فکر و عمل که در دل شرایط سخت و خطرناک جبهه‌ها به کار گرفته می‌شد.

مخاطب در این کتاب ردپایی از معصومیت بی‌خط و خشی که با تصویر اغراق‌آمیز رسانه‌ها به شهیدان نسبت داده می‌شود نمی‌بیند بلکه با مردی مواجه می‌شود که قبل از هر چیز همسر، دوست و همراه فخرالسادات موسوی بوده است. آن‌ها در کنار هم با چالش‌های زندگی تمام زوج‌های جوان مواجه شده‌‎اند و همچون دیگر هموطنان خود برای عزیزان از دست رفته در جنگ عزاداری کرده و به سعادتشان غبطه خورده‌اند.

تصویری از عشق و ایمان

شهدا را همیشه کلیشه‌ای معرفی کرده‌اند و هروقت حرف از خاطرات زندگی آن‌ها می‌شود توقع می‌رود یک موجود خیالی، دست‌نیافتنی و ازآسمان‌آمده معرفی شود که انگار هیچ‌وقت زندگی عادی و روزمره نداشته است، برای همین تصور جامعه از شهید یک شخص معصوم عاری از هر گناه و اشتباه است، درحالی‌که چنین نیست و شهدا هم مثل سایر آدم‌های شهر زندگی عادی داشته و در روزمرگی کاملا معمولی به سر می‌بردند، شاید خیلی‌هایشان حتی اهل نماز شب یا مستحبات نبودند و در همین کوچه‌وبازار زندگی می‌کردند، آرزوهایی داشته‌و اشخاصی بریده از دنیا و مادیات نبوده‌اند. اما جعفریان در مقام نویسنده اثر، با توصیفات دقیق و زنده، تصویری واقعی و انسانی از احمد یوسفی ارائه می‌دهد و او را نه فقط به عنوان یک فرمانده شجاع و متخصص، بلکه به عنوان مردی با قلبی بزرگ، پر از عشق به خانواده و دوستانش به تصویر می‌کشد.

 عشق و حمایت او از همسرش، و همچنین احساس مسئولیت‌اش نسبت به هم‌رزمانش، از نقاط قوت این کتاب است که باعث می‌شود مخاطب با این شخصیت هم‌درد و هم‌سفر شود.

نمونه‌ای از هزاران زن ایرانی در دوران جنگ تحمیلی

در کنار احمد یوسفی، شخصیت دیگری که در این کتاب پررنگ می‌شود، همسرش فخرالسادات موسوی است. او نه تنها همسر یک فرمانده جنگی، بلکه یک زن شجاع و مقاوم است که در کنار همسرش، در سخت‌ترین شرایط زندگی می‌کند و با تمامی مشکلات جنگ و دلتنگی‌های ناشی از آن، کنار می‌آید. خانم موسوی در این کتاب، نمونه‌ای از هزاران زن ایرانی است که در دوران جنگ تحمیلی، با ایثار و فداکاری‌های خود، پشتیبان همسران و خانواده‌های خود بودند.

کتاب «پاییز آمد» به خوبی موفق شده است تا نقش زنان در پشت جبهه‌ها را به تصویر بکشد. نقش زنانی که با دستان خالی اما دل‌های پر از ایمان، با امید به بازگشت همسران خود به خانه، زندگی روزمره را در غیاب مردان خود ادامه می‌دادند. خانم موسوی نیز یکی از این زنان است که با صبر و شکیبایی، عشق و حمایت خود را به احمد یوسفی نشان می‌دهد و در کنار او، در این مسیر سخت و پرفراز و نشیب قدم برمی‌دارد.

«پاییز آمد»؛ تلفیقی از عشق و ایثار با واقعیت‌های تلخ جنگ

خلاف بسیاری از آثار دفاع مقدس که صرفاً به جنبه‌های حماسی و نظامی جنگ پرداخته‌اند، این کتاب به عمق روابط انسانی و خانوادگی می‌پردازد.

گلستان جعفریان توانسته است با تلفیق داستانی از عشق و ایثار با واقعیت‌های تلخ جنگ، اثری بیافریند که هم برای مخاطبان جوان و هم برای علاقه‌مندان به ادبیات جنگ جذاب باشد. او با قلمی روان و جذاب، روایت زندگی شخصیت‌ها را به گونه‌ای به تصویر کشیده که مخاطب به راحتی با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کند و درگیر داستان می‌شود.

در «پاییز آمد» روابط همسری واضح و درست باحیا و واقعی روایت می‌شود. آن‌قدر نو به نظر می‌رسد، انگار راوی و نویسنده دست در دست هم تصمیم می‌گیرند شجاعانه این دوستی همسرانه را نشان بدهند تا درس باشد برای هم دینداری و هم عاشقانه زیستن کسانی که زندگی همسری را دوست می‌دارند. این برجستگی در کتاب و روابط همسری فخرالسادات و احمد به‌ردیف کلماتی که خانم گلستان نوشته است چیزی است که در کتاب‌های دیگری ازاین‌دست یا گفته نشده و یا اگر هم گفته‌شده ملاحظاتی بوده است.

در بخشی از بخشی از کتاب «پاییز آمد» می‌خوانیم:

سی و پنج سال می گذرد؛ اما هنوز پاییز که می‌آید نمی‌دانم از آتش مهری که بر جانم انداخته غمگین باشم یا مسرور. به برگ‌های زیبا و رنگارنگ می‌نگرم؛ با من سخت می‌گویند: زیبایی مرگ ما از زیبایی زندگی ماست...

آری! پاییز برای من بغضی تمام‌نشدنی دارد. تب و لرزی است که حس آشنایش گرما بخش وجود من است. هنوز و همیشه نگاهم شور دیدنش را می‌ریزد و مرا بر دوست داشتنی‌ترین دوراهی ماندن و رفتن رها می‌کند...

اصلا پاییز بهار من است، وقتی شکوفه می‌زند زخم‌های دلم در خزان فصل ها..

گفتنی است؛ در سالگرد سفر رهبر معظّم انقلاب به استان زنجان، «شانزدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت» همراه با انتشار تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب «پاییز آمد» توسط مؤسسه‌ی پژوهشی-فرهنگی انقلاب اسلامی در مصلّی حضرت خاتم‌الانبیاء زنجان برگزار خواهد شد.

این مراسم که ساعت ۱۵:۳۰ روز یکشنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۳ با حضور خانواده‌های معظّم شهدا، نخبگان و اندیشمندان، فعالان فرهنگی، هنرمندان، طلّاب و دانشجویان برگزار می‌شود، بصورت زنده از رسانه KHAMENEI.IR و شبکه‌های سیما پخش خواهد شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha