به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، محمدرضا سنگری نود و سومین کلاس مثنویخوانی گفت: در نظام هستی و عالم وجود همیشه شرط اول آمدنها، رفتنها است و حتما باید غروبی اتفاق بیفتد تا در پس آن طلوعی رخ دهد و این موضوعی است که خداوند در قرآن هم بیان کرده است.
وی با تاکید بر اینکه روزگار ما روزگار رفتن ستارهها و انتظار طلوع خورشید است اظهار کرد: امیدوار با رحمت خداوند ما قدردان روشنی ستارهها و نورباران شهدایی چون سیدحسن نصرالله و شهید نیلفروشان و دیگر شهیدانی که در این راه آسمان عصر ما را ستارهباران کردند و ما باید بدانیم که با ستارهها باید راه را پیدا کرد.
سنگری در تشریح کاربرد نور در مثنوی مولانا بیان کرد: نور از موضوعاتی است که از آغاز بشر را با خود درگیر کرده و بر همین اساس هم با مطالعه فرهنگ ملتها میبینیم مردم همواره میخواستند بدانند نور چیست؟ برای مثال در هند دیائوس به معنای روشنی و درخشیدن است یا در فارسی واژه«دیو» یا «دِو» که ما بکار میبریم به معنای روشنی است. نور یکی از محوریترین مباحث مولانا است که در تمامی دفترها به آن پرداخته شده است.
وی ادامه داد: مولانا به چند نوع نور معتقد است. نور اول نور حق تعالی است که باعث دیده شدن همه چیز میشود و بدون آن همه چیز در ظلمت و تاریکی است. دومین نور، نور اولیا است که مولانا میگوید سعی کنید خود را در معرض این نور قرار دهید. سومین نور، نور فرشتگان است که ما بر حسب کنشهایمان از آن برخوردار میشود و بر همین اساس هم قدرت و ضعف آن در افراد مختلف متفاوت است. به عبارتی دیگر وقتی خیال خیر داریم و به تراوش هنرمندانه منجر شود روحالقدس شما را یاری خواهد کرد و اگر روابط با فرشتگان اتفاق افتد در لحظه خیال خیر و زیبا زیستن ما و کار خوبمان، فرشتگان حضور پیدا میکنند. نور دیگر از نظر مولانا نور محشر است که همه چیزهای نورآفرین از بین میروند و تعلیق میشوند و تنها نور خدا روشنی میدهد.
سنگری با اشاره به نور وجودی افراد از نگاه مولانا اظهار کرد: ۸ گونه تابش نور در وجود انسان اتفاق میافتد که شامل نور مطبوع ناپایدار، نور آرامشبخش، نور تابانده شده به دل اهل بصیرت، نور غیرت، نور سانح که رنجآور اما لذتبخش است. نور تجرد نفس که جان انسان را پاک میکند و گاه عنایت است و پیامی پنهانی به ما میرساند. از نظر مولانا نور دیگر نور خیال است که از حد تحمل معمولی انسان بسیار فراتر است، نور کالبدی که نوری است جسمانی و همان اندژی موجود در ما محسوب میشود.
مراقب باشید کتابتان حجابتان نشود
این مولاناپژوه با اشاره به نور حکمت و نور علم خطاب به حاضران در کلاس مثنوی هشدار داد: مراقب باشید کتابتان حجابتان نشود چراکه گاه به واسطه علم، کبر و غروری بوجود میآید و حجاب نورانی ایجاد میکند.
درنگ در رنگها نیرنگهای زندگی است
سنگری در بخش دوم این جلسه از کلاس مثنویخوانی، اشعار مولانا را تشریح کرد و گفت: وقتی اسیر رنگها میشویم نور را گم میکنیم و دیدن رنگ با پشتوانه نور است. درنگ در رنگها نیرنگهای زندگی ما است و ما بدون نور بیرونی رنگها را تشخیص نمیدهیم و اگر کسی قرار باشد درون خود را بشناسد نیاز به نور دارد. همانطور که نور باعث پیدایی و شناسایی میشود، ما در درون هم نیازمند نور هستیم تا خود را بشناسیم و نور گاه علم و گاه دانش است که تاریکی درونمان را خاموش میکند.
وی با تاکید بر اینکه همه چیز با نور الهی دیدنی میشود بیان کرد: روشنایی دل که باعث بینایی بیرونی ما میشود، از نور خدا است و حضرت حق نورالانوار است و جنس نورش فراتر از نورهایی است که ما میدانیم. ضمن اینکه ما همیشه به نور برای دیدن نیاز داریم.
مدرس کلاس مثنویخوانی در پاسخ به این سوال که چرا خداوند رنج و غم را آفرید گفت: رنج و غم همیشه در نبودن و فقدان است، وقتی شادی وجود نداشته باشد رنج بوجود میآید و ما با فقد وفقدان ارزش یک چیز را میفهمیم همانطور که با نبود نور ما رنگها را تشخیص نمیدهیم. رنج و نبود باعث میشود تا بود را دریابیم.
وی در پایان این جلسه یادآور شد: هر چیز با کرانههایش قابل تشخیص است و هرچیز که کرانه نداشته باشد قابل تشخیص و حس کردن نیست یعنی مرزبندیها مسائل را برای ما مشخص میکند همچون خداوند که چون کرانه ندارد و حد نمیپذیرد، دیده نمیشود.
نظر شما