۱۴۰۳.۰۶.۰۷

اندیشکده ادبیات پایداری که در سال جاری بر نقد ادبی تمرکز دارد بیست‌وهشتمین نشست خود را با حضور دکتر احمد تمیم‌داری ادیب، زبان‌شناس و استاد تمام گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی و با موضوع مبانی و مبادی نقد ادبی، چیستی، چرایی و چگونگی آن برگزار کرد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، دکتر احمد تمیم‌داری در این نشست به اشتباهات رایج در دانشگاه‌ها و استفاده از تئوری‌های غربی در مورد متون ادبی اشاره کرد و گفت: در بحث‌های استدلالی و منطقی حوزه ادبیات باید با منطقی که در دنیا حاکم است، آشنا شویم اما این به معنای به‌کار بردن تمام آنها در ادبیات فارسی نیست.

آثار ادبی کهنه نمی‌شوند

وی زبان و ادبیات را متعلق به تمام ادوار دانست و بر این نکته که آثار ادبی و سخنان بزرگانی چون پیامبران الهی همیشه نو، تازه و زنده هستند، تأکید کرد و افزود: نقد ادبی دامنه گسترده‌ای دارد و مکتب‌های زیادی در آن تولید شده است. اگر بخواهیم نقد جامعی داشته باشیم باید به تجزیه و تحلیل گفتمانی بپردازیم.

این ادیب و زبان‌شناس تأکید کرد: ما در دنیایی نامحدود زندگی می‌کنیم و نمی‌دانیم تا کجا پیش می‌رود. ما در نقد سعی می‌کنیم از ادبیات و هنر دفاع کنیم. همه علوم به دو بخش مهم تقسیم می‌شوند: علوم دستوری و  علوم توصیفی. برای مثال اخلاق و احکام دین جزو علوم دستوری و طبیعت‌شناسی و آسمان‌شناسی در دسته علوم توصیفی قرار می‌گیرند. در این میان، دستور زبان‌های قدیم جزو علوم دستوری بود، در حالی‌که امروزه بسیاری از آن‌ها نادیده گرفته می‌شود و زبان دستوری نیست. حتی به اعتقاد برخی از استادان دستور مانع پیشرفت زبان و انسان است.

وی با اشاره به اینکه اگر در جامعه ادبیات نباشد احساسات مردم تلطیف نمی‌شود بیان کرد: در بحث دفاع از ادبیات در مقابل مذهب و اخلاق باید به این نکته پرداخت که ریشه تمام هنرهای جهان تخیل و ریشه اکثر علوم دنیا تعقل است و خیال بالاتر از تعقل است. از این‌رو اساس هنرها خیال است و صوفیان بزرگ نیز با خیال به دریافت‌های روحانی خود می‌رسند.

نقد ادبی برای شناخت انواع ادبی است

تمیم‌داری در بخش دیگری از این نشست گفت: نقد ادبی برای شناخت انواع ادبی و هنرها است. نقد ادبی برای این است که نشان دهیم همه هنرها با هم ارتباط و اشتراکاتی دارند و صرفاً ماده تولیدکننده آنها متفاوت است ولی اصل همه آنها تخیل است. بر همین اساس اگر هنری به‌وجود می‌آید که بر مبنای تخیل نیست صنعت است اگرچه امروزه در صنعت هم هنر به‌کار گرفته می‌شود.

وی عنوان کرد: تدوین اصول و مبانی نقد، کار نقد است و این همان نقد نقد است؛ یعنی خود نقد هم می‌تواند خود را نقد و ارزشیابی کند.

وی افزود: در تدوین اصول و مبانی نقد، مکاتب مختلفی وجود دارد که از آن جمله مکتب ساختارگراست. ساختارگرایی در آثار هنری به‌کار نمی‌آید و نمی‌توان در تابلوی مونالیزا برای فهمیدن اینکه از چه رنگ‌هایی استفاده شده، رنگ‌ها را تراشید. آثار هنری را باید یکپارچه شناخت؛ چراکه هنر مقوله‌ای الهامی و درونی است.

برخی از نقدها بیشتر جنبۀ مارکتینگ و بازاریابی دارد، صرفاً فرم است و محتوایی ندارد. ساختن تئوری‌ها و مکتب‌ها، نقد تجویزی و نقد باید و نباید است، نه نقد توصیفی. نقد توصیفی نقدی است که مربوط به انگیزه‌های واقعی نویسنده است.

مؤلف را نمی‌توان از اثر جدا کرد

تمیم‌داری ادامه داد: مؤلف را نمی‌توان از اثر جدا کرد و اثر هنری و ادبی با روح، روان، انگیزه و نیت مؤلف ارتباط دارد. گاهی مؤلف در مورد اثر کنترلی ندارد و همین باعث می‌شود که اثر راه دیگری برود.

امروزه نقد دیگری هم مطرح است، و آن واکنش خواننده است. گفته می‌شود این نقد عکس‌العمل خواننده یا نقد معطوف به خواننده است. امروز بین مردم و هنرمند باید ارتباط وجود داشته باشد و حق نقد در بسیاری از موارد با مصرف‌کننده اثر هنری است. پس نویسنده و هنرمند نمی‌تواند بگوید که اثر را برای تعداد محدودی از افراد نوشته‌ام. این را نیز بیفزایم که مقدمه نقد، سبک‌شناسی است و اگر اثری سبک‌شناسی نشده باشد نقدش چندان معتبر نخواهد بود.

عوامل بازدارنده نقد

تمیم‌داری در بخش پایانی این نشست به برخی از عوامل بازدارنده‌ در نقد پرداخت و گفت: یکی از عوامل بازدارنده در نقد برخورد احساسی است. متأسفانه ما جامعه‌ای احساسی داریم. در جوامع آسیایی نقش عواطف بیشتر از تعقل و علم است؛ یعنی اگر مردم را نقد کنید ناراحت می‌شوند، در صورتی که هم نقاد باید صلاحیت نقد را داشته باشد و هم نقدشونده قدرت تحمل نقد را. قدرت تحمل مسئلۀ مهمی است و من طی ۳۸ سال تدریس به این نتیجه رسیده‌ام که باید قدرت تحمل خود را افزایش دهیم. ما باید به نقد کردن عادت کنیم. وقتی جامعه احساسی باشد نقدکردن در آن بسیار مشکل است، اما اگر جامعه به درجه‌ای از تعقل، تفکر و تأمل رسیده باشد، نقد را می‌پذیرید، البته فرد نقدکننده هم باید منصف باشد. برای نقد به آگاهی و دانش نیاز داریم، و این وظیفۀ مؤسسات دانشگاهی و فرهنگی است. مراکز فرهنگی و هنری باید نقاد و هنرمند را تشویق کنند تا زمینه خلق آثار ارزشمند فراهم شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha