۱۴۰۳.۰۳.۰۷

اردوی ادبی «تماشا» که چندی است با هدف پرورش نویسندگان جوان از سوی مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری برنامه‌ریزی شده است، ۶ خردادماه با حضور عبدالحمید قدیریان و وحید یامین‌پور برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، در بخش آغازین این جلسه میلاد عرفان‌پور ضمن اشاره به پیشینه و فعالیت مدرسان این دوره آموزشی هدف از برگزاری این کلاس را تکمیل بانک اطلاعاتی شرکت‌کنندگان، ذائقه‌سنجی برای برنامه‌ریزی‌های شورای علمی تماشا، انتقال پیشنهادات و تجربیات اساتید هنری معرفی کرد.

عبدالحمید قدیریان که نخستین مدرس پنجمین کلاس اردوی ادبی«تماشا» بود گفت: از آنجا که در حوزه‌ بیان تجربه‌های سال‌های انقلاب کم‌کاری شده جوانان هم تصویر درستی از اوایل انقلاب اسلامی ندارند.

او با اشاره به اینکه بسیاری ازهنرمندان از اشعار الهام می‌گیرند و این امر بیشتر با بهره گیری از حس آثار همراه است به حاضران در جلسه اظهار کرد که نویسندگان و اهالی شعر می‌توانند از فضای تصویر برای خلق و آفرینش ادبی بهره بگیرند.

وی در ادامه به تعریفی از هنر پرداخت و گفت: هنر در نگاه قرآنی ایجاد حُسن است. به عبارت دیگر هنر از دو عنصر تفکر و تکنیک که همان ایجاد حُسن در عناصر بصری است شگل می­گیرد. ریتم، تعادل، هارمونی و دیگر نیروهای بصری که در همه قالب­های هنری به شکل‌های مختلف وجود دارد، ایجاد زیبایی و حُسن می‌کنند. تعریف اساتید بزرگ از هنر در واقع بیان ایده‌آل‌های مد نظر آنان از هنر و هنرمند می­باشد. ولی در صورتی که بخواهیم تعریف عام از هنر ارائه دهیم بطوری که حتی آثار شیطان‌پرستان هم در آن دیده شود باید به تفکیک تکنیک و تفکر بها دهیم.

این هنرمند بیان کرد: اگر تفکیک بین تفکر و تکنیک در تعریف هنر قائل باشیم، می­توان گفت که اثر هنری نسبت مستقیم دارد با اینکه هنرمند در چه فضایی نفس می‌کشد و خلق اثر می‌کند. تعریف هنر رابطه مستقیم دارد با تعریفی که برای انسان قائل هستیم. در منظر قرآنی انسان دارای ابعاد مختلفی است؛ در این منظر انسان یک جسم مادی دارد و منطبق بر آن یک جسم دخانی(از جنس عالم اجنه و شیاطین) دارد و یک جسم برزخی(اخلاقی) و یک جسم نوری و یا همان جسم ملکوتی، که هر کدام از این ابعاد دارای ابعاد دیگری می­باشند.

آثار هنری نشات گرفته از فضای فکری هنرمند است

 وی با طرح این سوال که وقتی یک هنرمند خلق اثر می‌کند در کجا و کدام عوالم ایستاده و چه چیزی به مخاطب ارائه می‌کند تشریح کرد: آثار هنری نشأت گرفته از موقعیت و فضای تفکری و روح هنرمند در زمان خالق اثر است. وقتی دنیایی می‌بینیم محتوای تولید شده، فضای دنیایی دارد و وقتی هنرمند در فضای دخان زیست کند آثارش از فضا و حالات اجنه و شیاطین و وهمی که در آن عالم است تاثیر می­گیرد. هنرمند بر اساس رشدی که برای خود قائل است خود را در فضای متعالی قرار می­دهد و به تولید می‌پردازد برای مثال وقتی در حرم هستیم تحت تاثیر فضای ملکوتی قرار می‌گیریم و طبق آن اتمسفر تولید اثر می‌کنیم. بنابر این فضایی که هنرمند در آن ساکن می­شود بر تولیدات او اثر می­گذارد. اکثر هنرمندان و نقاشان انقلابی در دوره وقوع انقلاب اسلامی جوان و دانشجو بودند ولی با این حال کارهایشان حال و هوای عجیب و مرتفعی دارد، چرا که در آن روزها به واسطه انوار الهی همه تحت تاثیر قرار گرفته بودند و به تبع آن خلق اثر داشتند.

تجارب روحی را با هنر به هم منقل کنیم

قدیریان ادامه داد: اتفاقات عجیب دوره جنگ، ایثارگری‌ها و دوران طلایی انقلاب، فضایی بود که خداوند با نورش ایجاد کرد. و اگر این تحلیل را قبول نکنیم وعناصر دیگری را عامل حرکت مردم بدانیم، از حقیقت دور می­شویم و به مشکل می­خوریم. چالش فرهنگی امروز ما همین است که می‌گویند خودمان انقلاب کردیم و خودمان آن را جلو می‌بریم برای همین با نزول فرهنگی مواجه هستیم.

وی بیان کرد: پیشنهادم این بود که نویسندگان، فیلمنامه‌نویسان و شعرا بیایند و درباره تابلوهایی که دارای خصوصیاتی نشات گرفته از فضای معنوی دوران انقلاب دارند تولید اثر کنند. تا انتقال تجربه روحی یک هنرمند در قاب تصویر اتفاق افتد. از آنجایی که هنرمند سه مرحله الهام، خیال، و تصویر را طی کرده و به تولید رسیده، ما می‌توانیم از تجارب او استفاده و راه میان­بری را طی کنیم. چراکه این امر در رشد و حرکت به سوی ارتفاعات کمک می‌کند.

این هنرمند نقاش با تاکید بر اینکه تبیین هنرمند موضوعی است که باید به آن دقت کنیم و روی آن کار کنیم گفت: تبیین اینکه هنرمند چه نقشی دارد و باید به کدام سمت حرکت کند؟ داستان مستقلی است که نسبت به رشد هنرمند و توانایی‌هایش متغیر است. در اوایل انقلاب هنرمندانی چون کاظم چلیپا، حسین خسروجردی و حبیب‌الله صادقی حال و هوایی معنوی که حاصل نزول انوار الهی بود، داشتند. وقتی آثار آنها را می‌بینیم، می­توانیم تا حدودی حال و هوای آن روزها را درک کنیم. البته توجه داشته باشیم که هنرمند نسبت به شاکله­اش می‌تواند درجات متفاوتی از یک مفهوم را درک کند. کاظم چلیپا از جمله هنرمندانی بود که درجه نسبتا بالایی از فهم معرفتی آن دوران را ادراک می­کرد و از حس هنری خوبی برخوردار بود.

در این میان یکی از حاضران از نحوه الهام گرفتن‌ برای آثار خود به واسطه دیدن فیلم و گوش دادن به موسیقی بی‌کلام اشاره کرد.

تاثیر گرفتن از آثار نیاز به مراقبت دارد

عبدالحمید قدیریان در ادامه عنوان کرد: یک هنرمند ممکن است در فضای یک اثر هنری قرار گیرد و نگرش موجود در آن اثر بسیار تاثیرگذار بر او باشد، لذا باید تشخیص خود را تقویت کنیم و بدانیم از حال و هوای چه کسی اثر می‌گیریم. ما نباید جذب هر اثری که روی ما تاثیر داشت شویم، به عبارت دیگر تاثیر گرفتن از آثار نیاز به مراقبت دارد که روح اثر، شما را به کدام سمت و سو می‌برد. باید نسبت به عوالم و حالات مختلف قدرت تشخیص را بالا برد. مثلاً، در تشییع حاج قاسم سلیمانی حال و هوایی در کنار حزن موجود در فضا، حاکم بود که شبیه به حال و هوایی بود که وقتی در حرم ائمه حضور داریم، به ما دست می­داد. باید این گونه تجربیات را به یاد داشته باشیم.

وی تاکید کرد: مطالعه تجارب دیگران در ارتقاع بخشیده به تجربیات ما بسیار مهم است. از خصوصیات یک هنرمند شناور بودن او است در فضای روحی که برای خود ایجاد می‌کند، چرا که در زمان خلق اثر، او در فضایی که برای خود ایجاد نموده رها شده و آزادانه تولید می­کند.

مدرس جلسه آموزشی «تماشا» یادآور شد: متاسفانه در دانشگاه‌ها ابعاد انسانی و عوالم هستی را تدریس نمی‌کنند لذا هنرجو، آشنایی با عوالم ندارد و وقتی اثر هنری که در فضای دوخانی تولید شده را به او ارائه می­دهند او ناآگاهانه آن را می­پذیرد و با پذیرش آن خود را در معرض فضای وهم و تاریک شیطانی قرار می­دهد. در حالیکه اگر بدانیم آثار در کدام فضای روحی خلق شده با نگاه بازتری از آنها بهره می‌بریم.

تشویق به پالایش برای تجلی نور خدا

قدیریان ادامه داد: علوم انسانی دانشگاه‌ها با قرآن متفاوت است بنابراین هنرمندان سخت به مسیر الهی  می‌آیند. پایه‌های تفکر هنرجویان بر اساس تفکر اومانیسم است که مطابق با علوم انسانی الهی نیست. در فرهنگ دینی و قرآنی هنرمند تشویق به پالایش برای تجلی نور خدا می‌شود. هنرمند انقلابی که بخواهد فضای آسمانی و نورانی انقلاب را تبدیل به فرم کند و به ابعاد تصویر در بیاورد نیاز دارد تا خود را حذف کند و نور را جایگزین کند.

وی به شباهت حال و هوای راهپیمایی اربعین یا آنچه در غزه در حال وقوع است با فضای اوایل انقلاب اشاره کرد و در ادامه حاضران در این جلسه آموزشی را تشویق به بازدید از تولیدات هنری و مطالعه برای رسیدن به فهم تصویر کرد.

هنر الهی

در بخش دیگر این کلاس آموزشی، تابلویی از عبدالحمید قدیریان با نام (قاب­های آسمانی) که تصویر حضرت زهرا (س) میان مادران شهید بود، پیش روی حاضران در جلسه قرار گرفت تا نویسندگان و شاعران با الهام از این اثر به خلق ادبی بپردازند.

میلاد عرفانپور در پایان این جلسه گفت: به این باور رسیدم که اگر هنر، هنر الهی و حق باشد جنس واحدی دارد که از ملکوت نازل می‌شود و این شاعر و نقاش است که به آن ملکوت صعود می‌کند.

وی خطاب به شرکت کنندگان در این کلاس یاداور شد که دیدن نقاشی و آثار الهی، شما را به جایی می‌برد و شعری فتح می‌شود که باطنش با اثر هنری و نقاشی گره خورده است.

در بخش پایانی هر یک از شرکت‌کنندگان اشعار خود که گره خورده با تابلوی عبدالحمید قدیریان بود را قرائت کردند.

لحظه تولد هنر، با شیدایی همراه است

در بخش دوم این جلسه با طرح چند سوال توسط وحید یامین پورآغاز شد که در مباحث فلسفه و حکمت هنر مطرح است که سرآغاز کار هنری کجاست؟ یعنی نقطه آغاز اثر هنری کجاست و از چه عالمی آغاز می‌شود؟ چرا بعضی‌ها می‌توانند منشا اثر هنری باشند؟

وی تشریح کرد: آنچه روشن است این است که شما به عنوان هنرمند و شاعر بین زمانی که جانتان حامل یک اثر هنری است با زمانیکه برای خلق اثر دست و پا می‌زنید، وجدانا می‌توانید تفکیک و تفاوت قائل شوید. همچنین همه می‌دانیم که در لحظه تولد هنر یک شیدایی وجود دارد و گاه یک غزل با یک مصرع متولد می‌شود و شما تلاش می‌کنید تا غزل آن را کامل کنید، بنابراین چیزی از جایی می آید و جان شما آن را به ظهور می‌رساند. اما اینجا یان سوال مطرح است که سرآغاز این شروع از کجاست؟ گاه ادبیات عرفانی در پاسخ به این سوال می‌گوید که سرآغاز کار هنری عالم ملکوت است و برخی عالم متصل و منفصل را مطرح می‌کند. در جهان مدرن و علم مدرن پاسخ‌هایی چون فانتزی‌ها و قوه خلاقه خالق اثر، سرآغاز کار هنری معرفی می‌شود و در ادبیات عرفانی و دینی گفته می‌شود که همه انسان‌ها غیب و عالم خیال دارند و فقط انسان از میان موجودات عالم خیال دارد. این عالم بخشی از وجود انسان است و از سویی دیگر بخشی از هستی است و به تعبیری کل هستی انسان است و کل انسان هستی.

مدرس پنجمین کلاس «تماشا» ادامه داد: در عالم خیال هم ملائکه رفت و آمد دارد و هم در طبقه‌ای از این عالم شیاطین رفت و آمد دارند و یک  اثر هنری در وجود انسان نازل می‌شود به همین دلیل هم اثرهنری گاه با زمزمه ملائکه، هنر قدسی می‌شود و گاه با وسوسه شیطان به خلق می‌رسد. به تعبیر آوینی هنرمند گوشی در عالم غیب و ملکوت دارد و زبانی در عالم ملک و گاه روح القدس به فیض می‌رساند و نتیجه می‌شود شعر قدسی که در قرب حقیقت قرار می‌گیرد و گاه شیطانی می‌شود.

هنر یک ابزار تربیتی قدرتمند است

وی خطاب به شرکت‌کنندگان در این کلاس اظهار کرد: هنر یک ابزار تربیتی قدرتمند است. گاه گمان می‌کنیم که کنشگری‌ و رفتار مردم مسبوق به دانش و فهم و درک پیشینه آنها از امور است ولی این دید افلاطونی است و شما اینگونه نگاه نکنید بلکه فهم شاعرانه داشته باشید که فهم دقیق‌تری نسبت به حقیقت عالم است. مردم عموما بی‌واسطه با چیزها در عالم، مواجه می‌شوند و زبان این عالم زبان شعر و هنر است بنابراین برای کار هنری باید نگاه شاعرانه داشت.

هنرمند کانال عبور الهام هنری است

یامین پور با بیان اینکه اثر هنری در قوس سعود، مخاطب را به معراج عالم خیال هنرمند می‌برد گفت:  هنرمند کانال عبور الهام هنری است برای همین هم در هنر مقدس، امضای هنرمند را نمی‌بینیم. اینکه چرا اغلب مردم اهل هنر نمی‌شوند یا لحظات هنری‌شان کم است به این دلیل است که ما گمشده در توده خلق هستیم و به چیزهایی توجه می‌کنیم که ما را از وجود اصیل و حقیقی‌مان غافل می‌کند. ما همچنین در چاه غفلت، عادت و تکرار گرفتار هستیم و برای رهایی از تشویش و نگرانی، گمگشته در هیاهوها می‌شویم.

مدرنیته برای پناه به غوغا، تکنولوژی را ایجاد کرد

وی ادامه داد: انسان وقتی تنها است دچار دلشوره می‌شود و به غوغا پناه می‌برد و مدرنیته برای پناه به غوغا و ایجاد رخوت، تکنولوژی را ایجاد کرده است تا مردم سرگرم شوند در حالیکه انقلاب اسلامی برای سرگرمی یعنی بیرون آمدن از غربت و تنهایی انسان نبود.

وی علت دلشوره و تشویش مردم را به یادآوردن پایان همه چیز و مرگ دانست و افزود: هرچه انسان به پایان‌پذیری و فنا بیندیشد، پریشان‌تر می‌شود و هرچه پریشان‌تر شود بهتر شعر می‌گوید و زبان شعر شیدایی و پریشانی است. برای آنکه وجودمان در فرم حقیقت باشد باید دلشوره هستی داشته باشیم که همان مرگ‌آگاهی است.

یامین پور همچنین به نظم و انضباط نهیلیستی عالم مدرن از زبان شهید مرتضی آوینی اشاره کرد که اوج پوچی است و ما را از حقیقت انسانی تهی می‌کند و اجازه تنهایی و مراقبه را از انسان می‌گیرد.

وی در پایان این جلسه به تهی شدن معنا از همه چیز اشاره کرد و در ادامه به اهمیت کفر به طاغوت پرداخت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha