۱۴۰۳.۰۲.۳۱

افشین اعلا در پیامی از احساسات خود به عنوان نویسنده و شاعر ایرانی گفت.

افشین اعلا در پی شهادت سید ابراهیم رئیسی و هیئت همراه وی، دل‌نوشته‌ای را در اختیار روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی قرار داده که بدین شرح است:

شهادت رئیس جمهور، وزیر امور خارجه، امام جمعه تبریز، استاندار آذربایجان شرقی و سایر عزیزان جان باخته در این سانحه‌، برای من نیز تلخ و تکان دهنده بود. به ویژه از آن رو که ساعتها از سرنوشت این عزیزان بی‌خبر بودیم و با وجود قوی بودن احتمال فاجعه، امیدوار بودیم خبر سلامت‌شان را بشنویم.

اما تقدیر الهی شهادت در حین خدمت به مردم را برای این عزیزان رقم زده بود. پایانی شکوهمند و معنوی که برازنده‌ سالکان و مجاهدان راه پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی است. از طرفی تقارن این واقعه با میلاد ثامن‌الحجج علی بن موسی الرضا (ع) سبب شد که این شهادت را خلعت و پاداشی از جانب آن امام رئوف به خادمان خود به ویژه رئیس جمهور شهید بدانم. جز یک بار ایشان را از نزدیک ندیده بودم و قبل از ریاست جمهوری، شناخت چندانی از ایشان نداشتم.

اما از بسیاری افراد معتمد شنیده بودم که آقای رییسی هم در دوران تولیت‌شان در آستان قدس رضوی، و هم در دوره‌ی ریاست‌شان بر قوه‌ی قضائیه، بسیار مردمی، ساده‌زیست و پرتلاش بودند. این ادعا بعد از رئیس جمهور شدن ایشان بر من نیز ثابت شد. چراکه آقای رئیسی را فردی متواضع، مهربان و بسیار پرتلاش یافتم.

یکی از خصائل اخلاقی ایشان که هرگز از یادم نخواهد رفت، صبوری و ادبی بود که در دوران تبلیغات و مناظرات انتخاباتی از ایشان دیدم. به گونه‌ای که در برابر انتقادهای تند و گاه اهانت‌های علنی که به ایشان می‌شد صبورانه و مظلومانه سکوت می‌کردند و هرگز ادبیاتی مشابه اهانت‌کنندگان به خود را به کار نمی بردند.

خاطره‌ی دیگری که از ایشان دارم ایجاد یک کانال ارتباطی در همان روزهای آغازین ریاست جمهوری‌شان با اهالی هنر و ادبیات بود که از آن طریق نطرات، مطالبات و انتقادات را دریافت می‌کردند و فروتنانه پاسخ می‌دادند. این ارتباط شامل افرادی با گرایش‌های متفاوت و حتی منتقد و مخالف ایشان هم می‌شد.

نقطه‌ی روشن دیگری که در دوران سه ساله‌ی ریاست جمهوری ایشان توجه مرا به خود جلب کرد، حفظ حرمت افرد و جریان‌های منتقد و معترض داخل نظام بود که به هر دلیلی از دایره‌ی قدرت حذف شده‌اند. من به یاد نمی‌آورم که ایشان به هیچیک از آنان تعرض یا اهانتی کرده باشند. البته به برخی دیدگاه‌ها، نحوه‌ی مدیریت‌ و مواضع دولت شهید رئیسی انتقاد داشتم. اما دست کم همین نکاتی که عرض کردم، به علاوه‌ی تلاش خستگی‌ناپذیر و مردمی بودن غیر قابل انکار ایشان سبب شده بود که به آن سید نجیب ارادت داشته باشم.

ارادتی که امروز با شهادت مظلومانه‌ی ایشان با چاشنی اندوه و حسرتی عمیق نیز در هم آمیخته شده است. ای‌کاش فرصتی دست می‌داد تا از نزدیک این حرفهای صادقانه را با خودشان در میان بگذارم. اما دنیا دار فانی است و بسیاری فرصت‌ها را از آدمی می‌گیرد و حسرت‌ها بر دل انسان باقی می‌گذارد. پس چاره‌ای جز تسلیم در برابر مشیت الهی نیست و تنها می‌توانم از درگاه خداوند حشر با اولیاء الهی را برای آن شهید بزرگوار و همراهان عزیزشان مسئلت کنم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha