۱۴۰۳.۰۱.۰۵

کتاب‌های متعدد و متنوعی از خاطرات هشت سال دفاع مقدس منتشر شده اما انتشارات سوره مهر در میان تعداد کثیری از خاطرات برجای مانده از جنگ، اثری را با عنوان «چه کسی قشقره‌ها را می‌کشد؟» به چاپ رسانده که با قلم حجت شاه‌محمدی به خاطرات چهار ساله «سورِن هاکوپیان» آزاده ارمنی در دوران دفاع مقدس پرداخته است. به همین بهانه گفت‌وگویی با این نویسنده داشته‌ایم که می‌خوانید: 

چطور سوژه نگارش خاطرات آزاده ارمنی به ذهنتان خطور کرد؟
اگرچه اقلیت‌های مذهبی چون ارامنه و مسیحیان در بحث جنگ هشت ساله و دوره دفاع مقدس شرکت داشته‌اند و در پیروزی انقلاب اسلامی هم سهیم بودند ولی کمتر به آنها پرداخته شده و چه نهادها و چه افرادی مثل من به عنوان نویسنده، به معرفی آنها نپرداختیم.
زمانیکه نگارش کتاب را شروع کردم، بنیاد حفظ آثار در استان اصفهان تازه پاگرفته بود و کارهای جمع‌آوری خاطرات را آغاز کرده بود و ایده نگارش کتاب هم از همان برهه به ذهنم خطور کرد. از آنجا که اطلاعاتی از اقلیت‌ها و حضورشان در جنگ تحمیلی منتشر نشده بود فکر کردم وظیفه‌ام است تا بخشی از خاطرات این افراد را برای ثبت در تاریخ  به نگارش درآورم.
چه وجه از خاطرات سورن هاکوپیان برای مخاطب کتاب «چه کسی قشقره‌ها را می‌کشد؟» جذاب است؟
شخصیت سورن هاکوپیان که در کتاب «چه کسی قشقره‌ها را می‌کشد؟» به وی پرداخته شده همچون دیگر ارامنه، یک شخصیت منحصربه‌فرد و خاص است و من باید جوری به این فرد نزدیک می‌شدم که مخاطب ببیند این انسان مسیحی چه تاثیراتی در جنگ داشته است. از نظر ویژگی‌های درونی هم باید به این نکته اشاره کرد که برای دانستن اینکه با چه هدف چنین فردی در جنگ شرکت کرده و از وطن دفاع کرده، اهمیت پرداخت به این شخصیت را بیشتر یادآور می‌شد.
من می‌دانستم که اقلیت‌های مذهبی  با چه دیدگاه و هدفی به جنگ آمده‌اند و اطلاع داشتم که آرمان‌هایی که امام برایمان تعیین کرده را دنبال می‌کنند، اگرچه انگیزه‌هایمان فرق می‌کرد. 
من باید در این کتاب مباحث و ابهامات مختلفی را مطرح می‌کردم و پاسخ می‌دادم مثلا اینکه ما با آوردن نام امام حسین (ع) راه می‌افتادیم اما یک مسیحی با کدام امام حسین در این مسیر باید قدم می‌گذاشت؟ از جمله موضوعات جالبی بود که به آن ‌پرداختم یا اینکه آیا تا شعارهای مذهبی سرداده می‌شد آنها هم تحت تاثیر قرار می‌گرفتند؟ قطعا باید کسی می‌بود تا به آنها روحیه جنگ‌آوری دهد، اما عامل انگیزه‌بخش در آنها چطور بر آنها اثر می‌گذاشت؟
خوشبختانه در قصه سورن هاکوپیان از این دست نکات مهم بسیار زیاد است و با فراز و نشیبی که در جنگ بوده و جسارتی که در میان اسرای ایرانی وجود داشته، وی هم به عنوان اسیر، توانسته آن دوره را طی کند و تمام شرایطی که برای اسرای مسلمان پیش آمده برای سورن هاکوپیان هم وجود داشته و او هم چنین وضعیتی را تحمل کرده‌ است. 
خواندنی‌ترین خاطره‌ای که از دوره اسارت سورن هاکوپیان و تاثیرات وی می‌توان در «چه کسی قشقره‌ها را می‌کشد؟» خواند چیست؟
اتفاق‌های زیبایی که در طول جنگ و اسارت برای سورن هاکوپیان پیش آمده، وی را به نوعی از اجتماع مسلمانانی که در جنگ بودند، یک قدم به جلو برده است. در بخشی از قصه گفته می‌شود که نیروهای عراقی به اسرا می‌گویند بگویید مرگ بر امام. «همه سکوت کردند و چون مسیحی بودم من را بیرون آوردند و گفتند شما بگو. گفتم می‌گویم اما از آنجا که نیروهای دشمن، عرب بودند و فارسی بلد نبودند، متوجه نشدند که من گفتم «مرد است امام». آنها خوششان آمد از این شعار اما بعد جاسوسان به آنها خبر دادند که من چه گفتم. نیروهای اردوگاه هم بعد سنگسار، من را به گودالی پرت کردند که پر از نجاست اسرا بود. آنها سنگ بزرگی را داخل گودال انداخته بودند و من را مجبور کردند تا آن را پیدا کنم و از فاضلاب بیرون بیاورم.»
او این تنبیه را تحمل می‌کند برای گفتن جمله‌ای که با زبان ایرانی ارمنی به دوست داشتن امام (ره) اشاره داشت. او تابع رهبر و شعارهایی که سرداده می‌شد بود و همین نگاه هم او را شاخص می‌کرد. 
در جایی دیگر از این کتاب که اوج روایت زندگی سورن هاکوپیان است به تاسوعا و عاشورای حسینی پرداخته شده که نیروهای عراقی به اسرا دارویی را تزریق می‌کنند که همه افراد دچار تب و لرز و استفراغ شوند. به او گفته می‌شود که چون مسیحی است این آمپول به او تزریق نمی‌شود و این دارو مختص به مسلمانان است. به گفته سورن هاکوپیان طی ۲۴ ساعت نزدیک به هزار نفر در یک سوله دچار بیماری می‌شوند و این اسیر مسیحی به همراه اسیر دیگری به آب دادن و تمیزکردن اسرا مشغول می‌شوند. اینکه او چطور به اسرا رسیدگی می‌کند، چطور آنها را سیراب می‌کند. 
در ظهر عاشورا مداحی  که در میان اسرا بوده در کنار سورن حضور داشته است. مداح به وی می‌گوید که بگو «یاحسین» و او با اینکه آشنایی با فرهنگ عاشورایی نداشته و صرفا نوع عزاداری مسلمانان را دیده و هیچ نوحه‌ای را بلد نبوده بر شانه‌های خود می‌زند و «یاحسین یاحسین» می‌گوید. او باعث می‌شود که تمام اسرایی که با حال خراب روی زمین افتاده بودند از زمین بلند شوند و شروع به سینه‌زنی کنند و...
چه چیزی شخصیت و خاطرات این آزاده ارمنی را از دیگر آثار منتشر شده متمایز می‌کند؟
سورن هاکوپیان با کارهایی که انجام می‌دهد نشان می‌دهد که به دنبال رضایت خداوند است و همین باعث می‌شود که بین ۳۰ تا ۴۰ میلیون مسلمان بتوان سورن هاکوپیان را جدا کرد چراکه یک مسیحی، اسلام و مسلمان بودن را نشان می‌دهد و قرآن  پیامبر مسلمان را تبلیغ می‌کند. یک مسیحی در انتها نشان می‌دهد که بین مسلمان و مسیحی هیچ تفاوتی در بحث مذهبی وجود ندارد و خود را جزو این ملت می‌داند و اینها درام خاصی از این هموطن ارمنی شکل می‌دهد. 
اگرنتیجه خوبی از جنگ گرفتیم بخش اعظمی از معرفی جنگ را عزیزان در بخش اقلیت‌های مذهبی دارند که اث معرفی کردنشان بیشتر از ما بوده است. 
عنوان اثر بر چه اساس انتخاب شد و به چه چیزی اشاره دارد؟  
به نوعی خواستم از نام قشقره که یک نوع کلاغ پر سر و صدا است، استفاده کنم. در داستان گفته میشود زمانیکه فرمانده اردوگاه از بازداشتگاه برای سخنرانی می‌آمد تعداد زیادی از این قشقره‌ها لب سیم‌های خاردار می‌نشستند وشروع به سر و صدا می‌کردند. نیروهای عراقی هر چه تلاش می‌کردند، نمی‌توانستند جلوی آمدن قشقره‌ها را بگیرند تا اینکه روزی که قشقره‌ها لب سیم خاردار نشسته بودند آنها را به رگبار می‌بندند تعداد زیادی از آنها را می‌کشند تا زمان گفتگوی فرمانده بازداشتگاه حضور نداشته باشند و فرمانده عراقی بتواند صحبت کند. این بی‌رحمی و شقاوت نیروهای بعثی عراقی در کتاب مطرح شده و دلیل انتخاب  عنوان «چه کسی قشقره‌ها را می‌کشد؟» برای این کتاب هم همین بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha