به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، در این نشست ضمن تأکید بر ضرورت توجه داستاننویسان انقلاب و جنگ به پژوهش و آشنایی با ادبیات کلاسیک ایران و جهان، انواع رمان انقلاب و جنگ با مروری بر شاخصترین آثار این حوزه در ادبیات داستانی غرب و ایران بررسی شد.
کامران پارسینژاد، پژوهشگر، نویسنده و منتقد ادبی در این نشست گفت: برای ورود به حوزه داستاننویسی نباید توقع داشته باشیم شگردهای داستاننویسی و مسائل مربوط به ساختار مطرح شود، بلکه با ترجمه منابع مختلف میتوان به نکاتی دست پیدا کرد که رمان را تقویت کند.
اهمیت پژوهش در داستان انقلاب و جنگ
پارسینژاد بیتوجهی به مقوله پژوهش را بزرگترین لطمه به حوزه ادبیات انقلاب و جنگ دانست و با اشاره به اهمیت آشنایی با نظریههای متعدد در زمینه ادبیات داستانی تأکید کرد: برخی نویسندگان گمان میکنند مطالعه درباره برخی شخصیتهای سیاسی یا خواندن چند کتاب برای داستاننویسی کافی است، در حالی که ما نظریههای سیاسی بسیار زیادی داریم و در حوزه روانشناسی جنگ و انقلاب نیز منابع ارزشمندی چاپ شده است که باید دستکم یک کتاب از میان آنها ترجمه شود.
این پژوهشگر، نویسنده و منتقد ادبی افزود: پیش از خلق داستان مطالعه برخی آثار ضروری است؛ برای مثال نویسنده باید بداند که به چه انقلابی انقلاب کبیر میگویند و ویژگی انقلاب خودجوش چیست. اینکه انقلاب ایران انقلابی مذاکرهای و ائتلافی است یا خودجوش از مواردی است که یک داستاننویس انقلاب و جنگ باید بداند.
وی در بخش دیگری از سخنانش بر اهمیت تأثیرپذیری از نظریههای جامعهشناسی انقلاب، واکاوی ماهیت و پدیده انقلاب و بررسی انواع آن، ارتباط عمیق داستان انقلاب با دنیای سیاست، تاریخ، جامعه و فرهنگ، آشنایی با ادبیات حماسی، کلاسیک، عرفانی و... و همچنین آشنایی با پیدایش نحوه شکلگیری مکاتب ادبی غرب تأکید کرد. وی ضمن برشمردن مراحل خلق داستان انقلاب، گفت: نویسنده باید ریشه مکاتب ادبی را بداند.
بایدهای داستاننویسی
وی تدوین طرح داستان و انتخاب مضامین پژوهش بر اساس هدف نویسنده و موضوع داستان را از نکات مهم در داستاننویسی انقلاب و جنگ دانست و افزود: نگارش طرح اولیه داستان بسیار مهم است و فقط منوط به خلاصهنویسی نمیشود. نگارش طرح اصولی ممکن است زمانبر باشد اما از نکات ضروری داستان انقلاب و جنگ بهشمار میرود. اینکه برخی داستانها شعارزده میشود به این دلیل است که نویسنده برای رویدادها بهدرستی زمینهچینی نکرده است. این در حالی است که توجه به علت و معلول در داستان، آن را باورپذیرتر میکند.
پارسینژاد در ادامه به انتخاب گونه ادبی پرداخت و گفت ضرورت دارد داستاننویس مشخص کند که داستانش ادبیات انتقادی است، یا تعلیمی و یا تأییدی و جانبدارانه.
ادبیات بیطرفانه غرب
وی ادامه داد: ما باید به سمت ادبیات بیطرفانه برویم. دو گونه ادبیات بیطرفی در غرب وجود دارد: یکی بیطرفی بنیادین است که به مخاطب اجازه تحلیل و انتخاب میدهد، و دیگری بیطرفی ظاهری است که بدون اینکه مخاطب بفهمد او را هدایت میکند.
این پژوهشگر نکات و سرفصلهای مهم در موضوع داستان انقلاب را شامل زمینههای پیدایش و شکلگیری اعتراضها و خیزش مردم، مبارزات، پیروزی، تفاوت ایدئولوژیها، عقاید و نظام فکری حاکم در ایران، جنگ و ارتباط آن با انقلاب، بررسی نقش محوری آیین تشیع در اوضاع سیاسی، اجتماعی و تاریخی ایران، نقش روحانیت در ایران، آشنایی با فرهنگها، باورها و سنن، هنجارها و ناهنجارها، قوانین مدنی و حقوقی حاکم بر ایران قبل و بعد از انقلاب، آشنایی با جریانهای فکری قبل و بعد از انقلاب، آشنایی با فعالان سیاسی، گروههای مبارز و نقش بازار، آشنایی با عملکرد و شگردهای بازدارنده نیروهای سرکوبگر، آشنایی با زندان و شکنجه و نحوه دستگیری افراد، پژوهش پیرامون طبقه اجتماعی و دامنه فعالیتهای شخصیتهای داستانی، مشخص کردن خاستگاه اجتماعی، بررسی علت سقوط حکومت، نقش سفارتخانهها، آشنایی کامل با شخص شاه و دولت پهلوی و دربار، سنت و مدرنیته و نقش زنان برشمرد.
نقش حوزه هنری در جریانسازی
وی با تأکید بر توانایی حوزه هنری انقلاب اسلامی در راهاندازی جریان پژوهش، مؤلفههای ادبیات غرب را تشریح کرد، و در اینباره گفت: تعریف غرب از داستان جنگ روایت رویدادهای تاریخی، روایت حوادث جنگی بدون جانبداری، قهرمانپروری و اسطوره و حماسهسازی، نشان دادن دشمن در نقش نیروهای متخاصم است، ضمن اینکه داستان جنگ شامل داستان پایداری و دفاع هم میشود.
داستان ضد جنگ از نگاه غرب
پارسینژاد با معرفی داستان ضد جنگ از نگاه غرب، مؤلفههای این گونه داستانها را بزرگنمایی سختیهای جنگ، تهاجم به اهداف جنگ و فلسفه جنگیدن و ماهیت روحیه جنگطلبی، توصیف و تحلیل پیامدهای نامتعارف جنگ، تهاجم به سیاست قدرتمندان و ابرقدرتها و نقش استعمار، پرداختن به نقش مهم قربانیان و سربازان بیگناه به عنوان شخصیتهای خوب داستان، بزرگنمایی و نقشآفرینی شخصیتهای خاکستری و شکست نیروهای خودی دانست.
این پژوهشگر رمان بیگانگان و برادران نوشتۀ سی.پی.اسنو را که به نقش مخرب سلاحهای هستهای در جنگ اشاره دارد، به عنوان نمونهای از رمانهای ضد جنگ غرب معرفی کرد.
داستان دفاع مقدس
وی درباره داستان دفاع مقدس گفت: داستان دفاع مقدس، ژانر بومی و منطقهای مختص به ایران است که ویژگیهای خاص خود را دارد. اولویت داستان دفاع مقدس در دفاع است، اگرچه برخی بر ورود به خاک عراق برای عقبراندن دشمن، انتقاد دارند.
پارسینژاد ادامه داد: داستان دفاع مقدس زیرگروه داستان جنگ و ضد جنگ است که با بزرگنمایی هنجارها، باورها و بنمایههای مذهبی و فرهنگی و ملی، پرداختن به مضامینی چون ایثار و میل به شهادت، دفاع از سرزمین مادری، حفظ روحیه جوانمردی در دوران جنگ، رشادت و دوری جستن از خودمحوری، غرور و تعصبات نادرست همراه است.
رمانهای ضد ارزشهای دفاع مقدس
پارسینژاد مهمترین ویژگی رمانهای ضد ارزشهای دفاع مقدس را تخریب شخصیت رزمندگان دانست و یادآور شد: در این آثار تهاجم به هنجارها، باورها و بنمایههای مذهبی و فرهنگی و ملی، نگاه افراطی و یکسویه، تعمیم ایرادهای اندک به کل فضای حاکم بر جنگ و تحریف تاریخ به چشم میخورد.
این منتقد ادبی طرح فلسفۀ جنگ و مباحث پیرامون آن، تحلیل پیامدهای جنگ و بررسی جنگ از منظر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، روانشناسی و دینی را از جمله مضامین داستان جنگ برشمرد و در ادامه بر ضرورت بررسی علل پیروزی و شکست، نحوه مبارزه و فنون نظامی، پایداری و مقاومت و توان نظامی ـ استراتژیک، تاکتیکها و انواع سلاحها در کنار نشان دادن توانمندی نظامی، هوش و توانایی فردی نیروهای رزمی تأکید کرد.
پارسینژاد در بخش دیگری از این نشست به توانایی نویسندگان در تحلیل و پیشگویی جنگ اشاره کرد، و رمانهایی چون جنگ جهانی و جهان آزادشده نوشته اچ جی ولز و کتاب میراث پرواز نوشته سوزان شوارتز را از جمله این آثار معرفی کرد، و با اشاره به جایگاه نویسندگان در غرب گفت: نویسندگان با پژوهش و خلق آثار داستانی تحولی را ایجاد کردند که دنیای غرب فهمید برای دستیابی به اهداف خود میتواند روی ادبیات جنگ سرمایهگذاری کند. هنگامی که آمریکاییها نتوانستند با خلبانان انتحاری ژاپن ـ که با سقوط خود ناوهای آمریکاییان را از بین میبردند ـ مقابله کنند، نویسندگان را در وزارت دفاع جمع کردند و آنان طرحی را برای مقابله با ژاپن پیش کشیدند که به پیروزی آمریکا منجر شد.
اسطورهشناسی
این منتقد در بخش دیگر این نشست به معرفی اسطوره پرداخت و گفت: اسطورهشناسی زیرگروه علم مردمشناسی فرهنگی است. اسطوره تاریخی است که ساختاری مینوی و بهشتی دارد. پیشینه و تمدن در هر ملت با حماسه و اسطورهها ارتباط تنگاتنگی دارد و بررسی اجتماعی و فرهنگی زندگی و رفتار انسان و مطرح شدن تجارب ارزشمند بشری بهواسطه اسطورهشناسی مشخص میشود. وی سپس به آثار دورکیم، یونگ و ادوارد سعید در حوزۀ اساطیر ایرانی اشاره کرد.
بخش پایانی این نشست به حماسه اختصاص داشت و پارسینژاد حماسه را فرزند اسطوره معرفی کرد که ساختاری دنیوی دارد.
وی درباره حماسه گفت: علت پیدایش حماسه ناتوانی بشر در تقابل با طبیعت و حفظ موقعیت، و ثبت تجارب ارزشمند بشری در گذر زمان بهصورت جمعی است.
نظر شما