۱۴۰۲.۰۸.۱۳

به همت مرکز معماری حوزه هنری، نشست سوم از سلسله نشست‌های علمی و تخصصی الفبای آبادی با موضوع «م؛ مسکن» با حضور دکتر آزاده آقالطیفی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در سالن طاهره صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.

تحولات معماری

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری؛ در ابتدای این نشست که چهارشنبه ۱۰ آبان برگزار شد، دکتر آقالطیفی به خانه‌های تهران از کالبد تا سبک شناسی پرداخت. وی که دانش‌آموخته معماری است به این نکته اشاره کرد که ما به طور مداوم درباره این صحبت می‌کنیم که چه مقدار مسکن تولید شود اما درباره مسئله اصلی مسکن که مناسب بودنش برای قشر مخاطب است، صحبت نمی‌کنیم.

وی  ادامه داد: در برنامه‌ریزی مسکن دو بخش نادیده گرفته می‌شود؛ دسترس‌پذیری و استطاعت‌پذیری. به طور مثال ممکن است من پول هم داشته باشم اما نتوانم مسکن مناسب را تهیه کنم.

وی در ادامه نشست به پژوهشی که چندسال قبل با عنوان «بررسی تحولات گونه‌های معماری مسکونی در تهران با تاکید بر سبک زندگی » انجام داده بود پرداخت و چکیده‌اش را ارائه داد.

تمرکز بر تهران

دکتر آقا لطیفی اضافه کرد: در تحقیقاتمان بررسی کردیم که چرا با وجود تمام تلاش‌ها، مسکن مناسب نیست و ساکنان آن ناراضی هستند؟ چرا در بخش‌های جدید که اصول طراحی شهری باید در آنها رعایت شده‌ باشد، لزوما محلات و بخش‌های زیباتر نداریم و آشفتگی بر آنها حاکم است؟ ابتدا باید کمی تامل می‌کردیم؛ چون تغییرات رخ داده یکباره نیست. باید این روند را می‌دیدیم. ترجیحمان روند این تغییرات در دوران معاصر بود. دو نکته مهم بود؛ یکی اینکه عوامل شکل دهنده این مسایل عوامل خارجی هستند و دوم اینکه تحولات تهران مهم است چون به شهرهای دیگر سرایت می کند، به همین دلیل بهتر دیدیم که بر تهران تمرکز کنیم. در این پژوهش به این نتیجه رسیدیم که آن‌چه در معماری پیشرو رخ داده تبدیل به سبک زندگی اقشار مختلف جامعه شده است. ما سراغ خانه‌ها در صدسال اخیر و مردمانش رفتیم تا سبک زندگی‌شان را کشف کنیم. مصاحبه ها از سال ۱۳۲۰ به این طرف بود. بقیه چیزی بود که از مکتوبات به دست آوردیم. برای ما مهم بود که بر مستندسازی معماری مسکونی و مستندسازی سبک زندگی کار کنیم؛ آنهم سبک زندگی در زمانی که گونه مسکن پدید آمده بود و ساکناتش در آن زندگی می‌کردند. مثلا سبک زندگی اولین ساکنان نارمک.

فرق خانه و مسکن

وی در ادامه نشست به فرق خانه و مسکن پرداخت و توضیح داد: احتمالا در این سلسله نشست‌ها درباره تمایز این دو تا صحبت شده است. چیزی که عموما توافق دارند مسکن کالبد و خانه تمام احساسات و معانی را در خودش دارد. ما از کالبد جدا می شویم اما دلمان در خانه می‌ماند. خانه تجربه زیسته حاصل از سکونت در مسکن است. از این رو تجربه زیسته و لزوما حاصل از سکونت است و اگر از این وجه نگاه کنیم دو دسته عوامل را در خود جا داده است. یک دسته عوامل کالبدی و دسته دیگر به معانی و احساسات وابسته به آن بر می‌گردد. معنای خانه، حاصل از تجربه از سکونت است. اگر اینگونه نگاه کنیم، مفهوم خانه چیزی بین کالبد تا زندگی است. سبک زندگی طیف رفتاری است که اصل انسجام‌بخش آن را به هم پیوند می‌زند و تمام شئونات زندگی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و به نوعی هویت بارز برای آن گروه که‌ این سبک زندگی را می‌گزیند را هویدا می‌کند و بروز هویتی می‌دهد.

وجه متظاهرانه

به گفته این کارشناس معماری، فضای خانه مصارف مختلف دارد: آئینی، روزمره، متظاهرانه، جنسیتی، فراغتی و خلاقانه. در مطالعات برخوردیم به فردی که در خانه ۳۰ متری در محله چیذر زندگی می‌کرد و ماشینش گران‌تر از قیمت خانه بود. این فرد می‌گفت: از من آدرس، ماشین و محله‌ام رویت می‌شود. برای این فرد وجه متظاهرانه اهمیت داشت. و جه متظاهرانه موضوع مهمی است که باید به به درمانش فکر کرد.

وی در ادامه به عوامل موثر بر کالبد و شیوه زندگی درون آن اشاره کرد و گفت: ما وقتی می‌خواهیم جریان‌ها را نگاه کنیم، ناگزیریم که ببینیم جریان و علل چیست و از کجا آمده است؟ این عوامل در ۳سطح: کلان، میانی و خرد ارائه می‌شود. چرا در این سه فصل؟ چون این عوامل بخشی از سطح مسکن قابل جستجو هستند.

آقالطیفی سپس به تشریح این سه فصل پرداخت و گفت: تشکیلات مدیریتی کلان شامل مباحث سیاسی، حقوقی، فرهنگی، مدیریتی فناورانه و اقتصادی است. کالبدی میانی شامل، تغییر ساختار شهر و محله،تغییر زندگی محله‌ای، تغییر ساختار اجتماعی محله و تغییر سیمای محله است. و  تشکیلات مدیریتی خرد، شامل: ورود آب لوله کشی، مبلمان، رسانه، فضاهای خدماتی، ورود فناوری، حس و حال و فضای خانگی. برای همه اینها میزان زیادی اتفاق و عامل شناسایی شد و در این میان ما با جریان‌هایی روبرو هستیم که بر همدیگر کنش دارند.

تحولات

این استاد دانشگاه با بیان اینکه تحولات در شهر شامل موضوعات پیچیده‌ای است، افزود: به طور مثال مطبخ و آشپزخانه اپن. مطبخ در گوشه حیاط بود و با آشپزخانه که الان قلب خانه شده و حریم ندارد فرق داشت. مطبخ در طبقه فرادست جای کلفت و آشپز بود و در طبقه میانه زن خانه به آن می رفته و  غذا تهیه می‌شده و جایی کثیف بوده که در آن خاک زغال و گلوله زغال بوده است. آب با مطبخ فاصله داشته و در حیاط خانه بوده است. مطبخ  نور نداشته و معمولا خیلی مجهز نبوده است. چه اتفاقی می افتد؟ ورود روشنایی، آب، چراغ تلمبه‌ای و سه فتیله‌ای باعث می‌شود پدیده غذا پختن در جای کثیف به یک پدیده تمیز تبدیل شود. رسیدن به این مرتبه کار راحتی نبوده است و سطح سواد و حضور زنان در جامعه در این تغییرات موثر بوده است. در دهه چهل، یکی از مسائل که پیگیری می‌شد مسئله بهداشت بود. اضافه بر این، آمدن رسانه است که به تدریج تعریف آسایش و معنی مطبخ و آشپزخانه را تغییر می‌دهد. آشپزخانه سطحی از رفاه و آسایش را پیشکش می‌کند که قرار نیست به گذشته برگردد. این یک جریان است.

نمونه های مسکن

دکتر آزاده آقالطیفی اضافه کرد: در این پژوهش به سراغ نمونه‌ها رفتیم؛ گونه‌های مختلف محلات را رصد کردیم که منجر به ساخت گونه خاصی از مسکن شدند. نمونه‌های مسکن در سه قالب کلی: سازمانی، جایگزین و بلند مرتبه شناسایی شدند. درباره سبک زندگی، به این نتیجه رسیدیم که اصلی‌ترین عامل در تغییر سبک زندگی در فضای خانگی در ۱۰۰ سال اخیر، خانواده، مناسک و روابط همسایگی بوده است. از قدیم روابط همسایگی بخش ویژه فرهنگ ما بود. در یک دوره‌ای خانواده جماعت محور بود و بعد خانواده هسته‌ای پدید آمد که ما اسمش را خانواده محور گذاشتیم. در بحث مناسک سه واحد اصلی داشتیم، واحدی که تمام مراسم‌ها از عروسی و عزا در آن برگزار می شد. دسته دوم واحدی که بعضی مراسم کوچک مثل جشن تولد در آن برگزار می‌شد و در نهایت واحدهایی که مناسک گریز بودند و  هیچ مناسکی در آن برگزار نمی‌شد. از یک زمانی بحث مالکیت پیش می‌آید. یک زمانی کنار پدر و مادر بودن ارزش بود بعدا مستقل‌تر شدن یک ارزش شد. بیشترین تغییرات در سطح زندگی در دهه‌های ۲۰، ۴۰ و ۸۰ بود و بیشترین تغییر در کالبد در دهه‌های ۷۰،۵۰،۳۰ رخ داد.

در ادامه نشست این استاد دانشگاه به سوالات حضار پاسخ گفت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha