۱۴۰۲.۰۸.۰۳

فاطمه شعبانی، خبرنگار- قلب‌ها از تصاویری به درد می‌آید که تمام شدنی نیستند و این روزها مدام تکرار می‌شوند اما هیچ وقت تکراری نمی‌شوند. هر روز کودکی بی‌گناه و بی‌پناه مظلومانه در خون خودش می‌غلطد و درد این تصویر نه با گذر زمان تسکین پیدا می‌کند و نه هر انسان آزاده‌ای می‌تواند به راحتی از کنار آن بگذرد. در چنین حال و هوایی هنرمندان دغدغه‌مند در کارگاه تجسمی مرحوم حبیب الله صادقی دور هم جمع شده‌اند تا در کارگاه تجسمی« کوتاه‌تر از کودکی» مظلومیت کودکان بی‌دفاع غزه را به تصویر بکشند. گرچه ترسیم آن حجم از رذالت صهیونیست‌ها درهیچ کلامی نخواهد گنجید اما شاید بتوان آن را بر بوم نقاشی کرد یا با صدای بلند نستعلیق آن را فریاد زد و به گوش جهانیان رساند.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، کارگاه زنده « کوتاه‌تر از کودکی» از لابی طبقه دوم حوزه هنری شروع می‌شود؛ از همان جایی که سال‌هاست مجسمه معروف استاد علی اصغر یوزباشی همچنان با خشم، پتک سنگینش را بر ستاره صهیون می‌کوبند. به نظر می‌آید این روزها هرچه می‌گذرد به وعده خدا مبنی بر نابودی اسرائیل نزدیک‌تر می‌شود و این ستاره شوم خردتر.

ریسه پرچم‌های فلسطین با نسیمی که از پنجره لابی به داخل می وزد تکان می‌خورد. روز دوم کارگاه است و هنرمندان سخت مشغولند. تعدادی از تابلوها کامل شده‌اند و تعدادی از تابلوها به تدریج به اتمام می‌رسند.

خانم معصومه حسنی، نقاشی است که بر بومش از کودکانی می‌کشد که در عمق سیاهی و ویرانی به دست فرشته نگهبان نجات پیدا می‌کنند. بچه‌هایی که می‌مانند تا امید زنده بماند، می‌مانند تا روزی نه چندان دور که آزادی فلسطین را به جای تمام کودکانی که نیستند، ببینند و به‌جای همه آنها جشن بگیرند.

کمی آنطرف‌تر، استادعلی محمد شیخی، پرندگانی را ترسیم می‌کند، به یاد تمام آن‌ها که سال‌ها بر سرشان بمب ریخته شد اما با وجود تمام مشکلات خانه‌شان را ترک نکردند.

استاد مرتضی آقا میری این‌بار از بازی سیاست، نگارگری کرده است. صفحه‌های شطرنجی که خانه‌هایش از قدرت‌های جهان هستند و مهره فلسطینی که تنهاست اما قطعاً در این بازی یک روز مهره‌های دیگر را مات خواهد کرد.

استاد کامیار صادقی بر دیوار حایل طرح لی لی را رقم می‌زند. همان بازی بچه‌گانه که هر کدام از خانه‌های این دیوار حایل خراب شود آسمان آبی آزادی پدیدار می‌شود.

استاد عبدالحمید قدیریان هم درخت تنومندی را ترسیم می‌کند که سال‌ها تبرخورده اما این روزها جوانه‌زده است. صدیقه سلمان، هنرمند نقاش دیگری است که تمام بغضش از کودکان در خون غلتیده بیمارستان «المعمدانی» را بر تابلو نقاشی ریخته است.

این اما همه ماجرا نیست. کار اساتید خطاطی فریاد نستعلیق است؛ برای غزه و بچه‌های بیگناهش. حشمت الله نوروزی خطاطی است که با رنگ سرخ تمام مظلومیت مردم غزه را برقلم جاری می‌کند.

اما حتی خط و حروف هم نمی‌تواند لحظات غم‌انگیز به آغوش کشیدن بدن‌های سرد کودکان را تحمل کند. یک جهان داغ جانکاه را چطور می‌توان در خطی و نقاشی جا داد؟

یکی از زیباترین تابلوها، تابلو نقاشی خط استاد عبدالله سیدحسن است که آیه اسرا را با رنگ‌ها مختلف ترسیم کرده است. «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی. بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا.» یعنی

پاک و منزّه است خدایی که شبی بنده‌اش محمّد (صلی الله علیه وآله وسلم) را از مسجدالحرام به مسجد الاقصی که پیرامونش را برکت دادیم، حرکت داد، تا نشانه‌هایِ خود را به او نشان دهیم. 

به این می اندیشیدم که قطعاً روزی استاد فرشچیان دیگری عصر عاشورایی دیگری را ترسیم خواهد کرد. تردید ندارم خون‌های پاکی که این روزها در غزه ریخته می‌شود، روزی دامن آلوده‌ رژیم صهیونیست را خواهد گرفت که وعده خدا حق است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha