به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، مهدی صالحی درابتدای این نشست زبان را یک محور راهبردی در حوزه هویت دانست و گفت: بحث ملتسازی در حوزه زبان شکل می گیرد و این محور در برابر برخی تغییرات سیاسی ایستادگی کرده و توانسته تغییرات هویتی را معقول کند.
وی ادامه داد: همه دنیا ناگزیر از تغییرات هویتی هستند اما این محور که هویت سرعت تغییرات را می گیرد، برای کسانی که در صدد ایجاد تغییرات هویتی هستند توجه برانگیز است.
صالحی با اشاره به اینکه زبان فارسی از هجومهای سهمگین فرهنگی جلوگیری کرده و سیلها را تبدیل به جویبارهای کوچکی کرده خاطرنشان کرد: دشمنان و رقبای فرهنگی ما و متدینین به دید جهانیسازی با محور زبان مشکل دارند و حضور زبان برایشان دردسرساز است و میدانند که با یک شعر، یک سرود، یک اتفاق زبانی و یا یک پیام ممکن است تمام نقشههایشان بههم بریزد.
تضعیف زبان باعث از هم گسیختگی روانی هویتی میشود
وی ضمن اشاره به اینکه تضعیف زبان باعث آسیبدیدگی و از هم گسیختگی روانی هویتی میشود، مهاجرت نخبگان و عدم بازگشتشان به وطن را نیز از جمله اتفاقات هویتی دانست و افزود: یکی از محورهایی که آسیب دیده، زبان و ادبیات فارسی است و این قدر ذهن و زبان و ضمیراین افراد آسیب دیده که دیگر هیچ علاقهای در نخبگان برای بازگشت به وطن خویش ایجاد نمیشود.
وی با اشاره به شعر «بوی جوی مولیان » از «رودکی» که «امیر سامانی» را پابرهنه به سمت بخارا کشاند گفت: زبان و ادبیات فارسی قطعا این قابلیت را دارد که یک فرد را به وطن خویش بازگرداند اما دیگر صدایی به گوش نخبگان از جانب بزرگان ما نمیرسد! وقتی که صدایی نرسد، بیتردید دیگر اثر مؤثری هم پدید نمیآید.این در صورتی است که این سامان فرهنگی هنوز دارد کارانجام میدهد و اثربخش است.بعضی از قطعات خوانندگان ایرانی صد میلیون بار دیده شده و صد هزار یادداشت گرفتهاند.این ظرفیت هنوز هست امام رقبا و دشمنان و جا تنگ کنهایمان زیادند.
صالحی با اشاره به پژوهشهای مؤسسه مطالعات ملی در زمینه یاد شده به استقبال سخنان اکبر بابایی، مدیر این مؤسسه رفت.
زبان یکی از مؤلفههای مؤثر در همبستگی اجتماعی
اکبر بابایی مدیر مؤسسه مطالعات ملی یکی از دغدغههای اصلی هر حکومت را انسجام و همبستگی ملی عنوان کرد و گفت: هویت و همبستگی ملی ازمؤلفههایی تشکیل شده که توجه و یا عدم توجه و غفلت باعث تقویت یا تضعیف این همبستگی اجتماعی میشوند. ازجمله این مؤلفهها زبان است که بحث امروز ما به عنوان یکی از مؤلفههای مؤثر در همبستگی اجتماعی است که در کشور ما زبان فارسی است.
مدیر مؤسسه مطالعات ملی سپس به جایگاه زبان فارسی در اسناد بالادستی پرداخت و گفت: اولین سند بالادستی ما قانون اساسی است که در اصل پانزدهم آن تکلیف ما را در حوزه زبان مشخص کرده و زبان فارسی را به عنوان زبان مشترک و رسمی ملت ایران معرفی کرده است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.»
وی افزود: پس ما استفاده از کلمه زبان قومی را در قانون اساسی نداریم .واطلاق واژه قومی دراصل 15 برای ارامنه به کار رفته است . اگر به متن مذاکرات قانون اساسی، که هنگام تصویب نگاشته شدهاند، مراجعه کنید مشاهده خواهید کرد که وقتی داشتهاند این اصل را به رأی گیری میگذاشتند واژه قومی نبوده است ، نماینده ارامنه دراین زمان تذکری داده و گفته که ما در محله خاصی ساکن نبوده و به صورت پراکنده دربرخی نقاط کشور زندگی می کنیم و یک قوم هستیم و تکلیف ما چه میشود؟ شهید بهشتی در آنجا فرمودهاند که واژه قومی را هم به آن اضافه کنید. یعنی واژه قومی را برای اقلیتهای دینی به کار بردهاند. متأسفانه درسالهای اخیر این واژه ازسوی جریانات قومی و واگرا استفاده می شود.
بابایی گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از مرجعهای بالادستی دیگر است که در حوزه زبان مصوباتی دارد. ما مصوبات این شورا را بررسی کردیم اکثر مصوبات این شورا تا سال 1392 است و از این سال به بعد کمتر مصوباتی دراین رابطه تصویب شده است.
وی همچنین به مصوباتی با موضوع زبان فارسی در برنامههای اول تا پنجم توسعه هم اشاره کرد و افزود: در جاهایی از این برنامهها، زبان فارسی هم دیده شده مثل تأسیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و ایجاد کرسیهای زبان فارسی در خارج از کشور و مکلف کردن بخش دولتی برای گسترش زبان فارسی. وی افزود: مجلس هم دراین رابطه مصوباتی دارد .
مشکل عدم اجرای مصوبات و برخورد با متخلفان است
بابایی درجمعبندی بخش جایگاه زبان فارسی دراسناد بالا دستی گفت: درحوزه اسناد و مصوبات کمتر مشکل داریم؛ مشکل در عدم اجرای مصوبات، عدم برخورد با متخلفان و عدم نظارت است .
مدیر مؤسسه مطالعات ملی درادامه به بیانات صریح مقام معظم رهبری در حوزه زبان فارسی پرداخت و گفت: ایشان در حوزه زبان فارسی نگرانی دارند. از فرمایشات ایشان میتوان این را استباط کرد که ایشان زبان فارسی را یکی از ارکان هویت ملی و زبان دین میدانند و میفرمایند اسلام به زبان عربی وارد شده و به زبان فارسی ترویج پیدا کرده است. برخی دیگر از فرمایشات ایشان درحوزه زبان فارسی شنیدنی است: زبان فارسی حامل میراث کهن بشری در حوزههای دین و عرفان و سیاست است، زبان فارسی، پیامرسان تفکرانقلاب اسلامی است، یا گسترش زبان فارسی به هیچ وجه به مفهوم ناسیونالیسم ایرانی نیست.
باید زبان فارسی را زبان علم کنیم
وی ادامه داد: علت تضعیف زبان فارسی را نیز خود ایشان برمیشمارند. زمانی زبان فارسی، زبان دیوان کشور عثمانی بود و در اقصی نقاط چین و هند نیز زبان مذهبی، اداری و ادبیات و هنر بود اما متأسفانه بر اثر تنگنظری، نادانی و بیسوادی مسئولان کشور در دوره قاجار تا پایان حکومت پهلوی، با وجود داشتن شعرا و نویسندگان و شخصیتهای برجسته ادبی، زبان فارسی انحطاط پیدا کرد. نکته دیگری که ایشان تأکید دارند این است که باید زبان فارسی را زبان علم کنیم و باید در 50 سال آینده کاری کنیم که فارسی تبدیل به زبان علم شود و این چشم اندازی است که من دارم.
سه دغدغه رهبری در حوزه زبان فارسی
بابایی تاکید کرد: سه دغدغهای که از فرمایشات حضرت آقا می توان در حوزه زبان فارسی استنباط کرداین است: نگران زبان فارسیام، زبان را آلوده نکنید و نگذارید زبان فارسی دچارفرسودگی و ویرانی شود. ایشان درجلسه ای که آقای دکترعباس صالحی ، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت و محسن مؤمنی شریف، رئیس وقت حوزه هنری، حضورداشتند می فرمایند: بنشینید و روی این مسأله فکر کنید.
زبان فارسی چشمانداز علمی ندارد
بابایی درادامه به چالشهای پیش روی زبان فارسی پرداخت و گفت: اولین چالش این است که زبان فارسی چشمانداز علمی ندارد یا من برنامهای در این باره ندیده ام.
ما سیاست زبانی نداریم
وی با اشاره به اینکه بعضی از سیاستهای ما در این زمینه ناقص است بیان کرد: ما سیاست زبانی به معنای واقعی نداریم. هرکاری ممکن است انجام گیرد اما به کدام هدف میرسد و یا کدام جورچین را میخواهد پرکند؟ معلوم نیست.
وی همچنین برجسته شدن زبانهای دیگر و زبانهای محلی و به حاشیه رفتن زبان فارسی را از دیگر چالشهای پیش روی زبان فارسی دانست و در ادامه ضعف در تولید واژهها و یا تأخیر در آن را از چالشهای موجود برشمرد.
مدیر مؤسسه مطالعات ملی گفت: چالش بعدی، تنوع مراکزی است که در حوزه زبان فارسی فعالیت میکنند! . همچنین وجود بازیگران غیر همسو (قوم گرایان، باستانگرایان، زبانهای بیگانه و ... به عنوان چالش دیگر زبان فارسی مطرح هستند
روایتسازی نادرست
وی اظهار کرد: چالش دیگر ما روایتسازی نادرست پیرامون زبانهای محلی است. نکته ای که خیلی مهم است این است که باید مواظب روایتسازیهای نادرست باشیم. معمولا جنگها پایانی دارند اما روایتها درطول تاریخ ماندگار می شوند و هر زمان میتوانند ازسوی افراد مغرض طرح و مشکلساز و محل نزاع و مناقشات زبانی باشند. چالش دیگر، قطبیسازی میان زبان فارسی با دیگر زبانها محلی مثل کردی، بلوچی، عربی و...است.
استفادههای افراطی از زبانهای بیگانه
وی استفادههای افراطی از زبانهای بیگانه را از دیگر چالشها در ارتباط با زبان فارسی عنوان کرد و ادامه داد: حمایتهای کشورهای رقیب و بیگانه از برجستهسازی شدن زبانهای قومی از دیگر چالشها است.
وی درادامه به مقالهای با عنوان «ایران فراتر از زبان فارسی» به قلم براندا شفر، که وابسته به صهیونیستها است و در کشور آذربایجان نقشی دارد، اشاره کرد و گفت: نویسنده در این مقاله با صراحت ضمن تضعیف زبان فارسی، به تقویت، بزرگ نمایی و برجستهسازی زبانها و گویشهای محلی پرداخته و به دولتمردان آمریکایی توصیه میکند؛ پیامهایی که میدهند را فقط به زبان فارسی ندهید.
عدم اجرای قوانین و مصوبات
بابایی درادامه به عدم اجرای قوانین و مصوبات و یا اجرای نصف و نیمه آنها به عنوان چالش دیگر اشاره کرد و ادامه داد: چالش دیگراین است که گفتمان قومگرائی دارد جریان مربوط به زبان را از سطح نخبگی به سطح عمومی میکشاند.
وی در این باره افزود: حضور برخی افراد در شورای شهر مناطق معدودی از کشور به این موضوع دامن زده است. حتی برخی افراد زبان فارسی را به عنوان زبان سلطهگر قوم فارس بر میشمارند.
بابایی ادامه داد: چالش دیگر، بومیسازی افراطی است. سیاست بومیسازی نقاط قوت بسیاری دارد ولی افراط دراین زمینه مشکلآفرین است و باعت کاهش تعاملات اجتماعی و... می شود. در طرح بومیسازی درحوزههای دانشگاهی ، نیروهای مسلح، نظام اداری و... دلایلی طرح شده است اما این اتفاق در نهایت منجر به این شد که فردی در یک منطقه متولد میشود و در همانجا مدرسه و دانشگاه و سربازی می رود و درهمانجا شاغل میشود و در همان مکان ازدواج میکند و درتمام طول زندگی درآنجا ساکن میشود. این سیاست بومی گزینی افراطی، تعاملات اجتماعی در مناطق را پائین نگه میدارد. یکی از پیشنهادها برای افزایش تعاملات این است که سازمان میراث فرهنگی باید در حوزه گردشگری داخلی بیش از این فعال باشد. البته در اینجا نباید بومیگرائی را با بومیگزینی اشتباه گرفت.
بابایی دربخش دیگری از این نشست به بحث تغییرات هویتی در دهههای بعد از انقلاب پرداخت و گفت: در دهه اول، هویت با غلظت هویت دینی تعریف می شد. دردهه دوم در کنار هویت دینی، رفتارها و سیاستها و عملکردهای ما، جنبههای مدرن بروزو ظهور بیشتری دارد. در دهه بعدی، هویت ایرانی اسلامی را طرح کردیم که نشان میدهد نیامدیم توازن و تعادلی میان هویت دینی، که از ارکان اصلی هویتی ما است، با هویت ملی ایجاد کنیم و خیلی وقتها، هویت ایرانی به علت فعالیت و تهاجمهای جریان اسلام ستیز باستانگرایانه درتعارض با هویت دینیمان تصور شد. اکنون نیازمند تعادل و توازن منطقی درحوزه هویت هستم .
اکبر بابایی با اشاره به سیرطبیعی زبان فارسی در طول تاریخ خاطرنشان کرد: امروز جریاناتی دارند این سیر را از مسیر منحرف میکنند. شاعران فارسیگو که همه در تهران نبودهاند و به عنوان مثال خیلیها مثل شهریار در تبریز بوده اند و یا «مستوره اردلان» کرد است.
یادگیری زبان فارسی
بابایی درباره یادگیری زبان فارسی گفت: اکنون یادگیری زبان فارسی مزیتی برای افراد ایجاد نمیکند اما یادگیری انگلیسی برایشان مزیت ایجاد میکند که این نیازمند سیاستگذاری است. مثلا درحوزه فیلم وسریال، تعداد زیادی افراد با تخصصهای مختلف به کار گرفته می شود تا مجموعهای تولید شود که کار خوب و به جایی است اما ازیک ناظر آگاه و صاحبنظر زبان فارسی خبری نیست و این نبود ناظر و مشاور زبان فارسی یکی از خللها است. یا در حوزه پایاننامههای دانشگاهی نیز توجه به متن روان وصحیح و ویراستاری شده مد نظر نیست و به آن اهتمام نمی شود. وی همچنین گفت: برای فارغ التحصیلان زبان فارسی باید مزیتی نسبی ایجاد کرد تا این رشته ازحالت خمودی خارج شود. برگزاری امتحان مهارت زبانی (زبان فارسی) برای دانشجویان دکترا یکی از پیشنهادها برای تقویت زبان فارسی است. و نکته دیگراین است که به قوانینی که در حوزه زبان فارسی مثل نامگذاری اماکن و ... داریم عمل کنیم.
بابایی درادامه این نشست، تشکیل انجمنهای ادبی را یکی دیگر از کارهایی عنوان کرد که باید در سطح کشورانجام گیرد به طوری که جریانی در این خصوص شکل گیرد.
تولید محصولات فرهنگی کم داریم
وی ادامه داد: تولید محصولات فرهنگی به زبان فاخر هم کم داریم. کتابهایی که حوزه هنری با موضوع دفاع مقدس تولید کرده خیلی ارزشمندند اما اکنون خواننده کتاب کم داریم و جا دارد کلیپهایی ازاین قبیل کتابها تهیه کرد که در آنها تقویت زبان مدنظر باشد.
در بخش دیگر این جلسه صالحی اظهار کرد: ما با جریانهائی که ضد زبان فارسی عمل میکنند مواجه شدیم. زبان فارسی به عنوان یک عنصر هویتساز، رقبا، دشمنان و حامیانی دارد؛ با وجود این باید در این زمینه چه کار کنیم؟
بابایی در این باره گفت: در حوزه زبان فارسی باید دگرها را تعریف کرد: یکی جریان قومگرائی است که با برجسته کردن زبانهای محلی و تقابلسازی آن با زبان فارسی، دنبال این است که عرصه را تنگ کند. جریان دوم، زبانهای بیگانه مثل انگلیسی است که دارد خود را بالاتر از زبان فارسی در حوزه علمی تعریف میکند. و جریان سومی که میتواند ضربه بزند، جریان باستانگرائی است که به ایجاد تقابل میان هویت ایرانی و هویت دینی می پردازد،.جریان چهارم، پانها هستند که آنها نیز ضربه می زنند. علاوه بر این جریانات، برخی سیاستهای اشتباه و کجکارکردهای نهادهای هویتساز میتوانند ضربه بزنند. در عرصه فضای مجازی نیز، شکسته نویسی و ... میتوانند در تضعیف زبان فارسی مؤثر باشند.
صالحی هم در ادامه از رواج سریالها و موسیقیهایی مثل موسیقی کرهای سخن به میان آورد. بابایی هم در این باره خاطر نشان کرد: کره ایها و چینیها، عنوان سریال خود را افسانه میگذارند ولی متأسفانه در ایران به عنوان واقعیت پذیرفته میشود. وی افزود: ترکها نیز در حوزه سریالسازی دارند فعالیت میکنند و اخیرا از مجسمه «ابنسینا» به عنوان حکیم ترک رونمائی کردند.
بابایی درباره تهدیدها و فرصتهای حوزه هوش مصنوعی و یا فنآوریهای زبانی اظهار کرد: هوش مصنوعی، با پیامدهای مختلفی که در دنیا دارد، هویتهای ملی را دارد تضعیف میکند. البته تاکنون کار پژوهشی جدی و اساسی در این باره انجام نشده است. در مؤسسه مطالعات ملی در قالب چند مقاله به آن پرداختهایم ولی همچنان اول راهیم. باید روی رابطه هوش مصنوعی و زبان فارسی ورودی جدی پیدا کنیم.
انتهای پیام/
نظر شما