به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، در مقدمه جلسه مثنوی خوانی محمدرضا سنگری (نویسنده و پژوهشگر ایرانی) که 24خردادماه برگزار شد، به تکنیکهای مولانا برای طرح اندیشههایش اشاره شد که از جمله آن بهرهگیری از شبکه واژگانی است. سنگری در این جلسه یادآور شد که مولانا هیچ واژهای ندارد که تداعی شبکههای مفهومی نکند و این بدین معنی است که ذهن مولانا دائم در حال تراویدن و خلق مفاهیم از واژههاست؛ او هر بیت از مثنوی را با واژه پیشین به بیت بعدی میرساند و این استحکام و انسجام متن از ویژگی مهم آثار مولانا به شمار میرود.
سنگری با تاکید بر اینکه در کلام مولانا از هم گسستی وجود ندارد، به بهرهگیری واژگانی وی از برج به ستارگان و اختر و در نهایت به انوار الهی اشاره کرد.
این پژوهشگر یادآو شد که مولانا در بحث بروج و برج، قصه اصحاب اخدود را مطرح میکند و در ادامه، این قصه را با ویژگی خشونت و قساوت و سنگدلی در یهود و جهودستیزی نشان میدهد.
جایگاه اخترشناسی
وی با اشاره به اینکه انسانها در گذشته ارتباط بیشتری با آسمان داشتند و همیشه چشم به آسمان میدوختند، مبحث ستارگان و طالع را مطرح کرد که مولانا نیز در شبکه واژگانی خود از بروج به اختر و ستارهشناسی رسیده است.
وی رابطه با اختر و اخترشناسی را برای مشخص کردن شرایط، راه یافتن با اختران، تعیین اینکه چه کاری انجام شود، مذاکره و پاسخ به سوالات، طالع بینی (با نگاه به ستارگان طالع خود را ببینیم) معرفی کرد و در ادامه به بحث طالع که بر اساس زمان، مکان، اشخاص و خاصیت حروف (حروف ابجد) تقسیمبندی شده اشاره کرد.
داستان و فرصت کشف
وی بهرهگیری از داستان، تمثیل و مثل را به عنوان دیگر روشهای مولانا در طرح اندیشههای خود دانست و در خصوص داستان تشریح کرد: داستان برگرفته از واژه دستان به معنای نیرنگ است. داستان همیشه با ترفند و نیرنگ همراه است و راز و رمزی دارد که به دلیل اینکه گرایش انسان به کشف، داستان برایش جذابیت پیدا میکند.
سنگری با بیان اینکه داستان به انسان فرصت کشف کردن میبخشد، گفت: 319 داستان در 6 دفتر مثنوی مولانا و 26 هزار بیت وی وجود دارد بر همین اساس بهرهگیری از ظرفیت داستانی کشش و جذبهای ایجاد میکند که مخاطب را بتوان در مسیر مدنظر نگه داشت.
این محقق در ادامه به تمثیلهای مولانا اشاره کرد و افزود: تمثیل های مولانا ریشهدار است و تمثیلهایی که ا از گذشته استفاده کرده زنگ دیگری به اثرش بخشیده است.
وی هنر را در دریافتهای تازه و نگاه متفاوت به اتفاقات عادی معنا کرد که ادبیات محصول این نگاه است. سنگری مثل را نیز به مثابه یافتن همانندیها و طرح سخنی که در حافظهها جا باز کند و تبدیل به ظرفیت استدلالی شود، تعریف کرد.
اهمیت همنشین
در بخش بعدی این جلسه مثنوی مولانا خوانده شد. ابیات خوانده شده در این مثنویخوانی به اهمیت همنشین انسان اختصاص داشت که مولانا یادآور شده که هرکس با اختری همراه شود رنگ او خواهد شد و افرادی که خود را در معرض انوار الهی قرار میدهند اگرچه از هم فاصله داشته باشند اما از درون به هم پیوستهاند. به عبارتی دیگر جغرافیا تعیین کننده فاصله انسانهای راسخ نیست.
انتهای پیام/
نظر شما