وقتی از میان خاطرهها، شعرها و نقاشیهای اسیران عراقی، به چند نقاشی برخوردیم که با نقاشیهای دیگر فرق میکرد، کمی تعجب کردیم، چون نه آقای بهبودی نقاشی میدانست نه من. آن دو سه نقاشی که پشت پوشههای اداری کشیده شده بود را بردیم پیش هنرمندان واحد تجسمی حوزه هنری ، آقایان «حسین خسروجردی» ، «زنده یاد حبیب صادقی» و «کاظم چلیپا» در اتاق بودند، وقتی نقاشیها را دیدند گفتند این کار یک استاد در سطح عالی است. به ایشان گفتم این کار یک اسیر عراقی است که در اردوگاه کهریزک نگهداری میشود. یک روز با آقای بهبودی شیرینی خریدیم رفتیم و او را پیدا کردیم و از آن روز به بعد، بوم نقاشی بود که در اندازه های مختلف از حوزه هنری به اردوگاه کهریزک میرفت، رنگ ها و قلمهای زیادی برای او فرستادیم، حتی یک بار، بسته کاملی از راپید برایش بردیم. ابوحیدر این راپیدها را بو میکرد و لذت میبرد، او با این بومها و رنگها زنده شد. این مرد اهل ابو الخصیب بود، یک سال هم در خانه مادربزرگش در بصره پنهان شده بود که به جنگ ایران نیاید. ابوحیدر حدود ۲۰۰ تابلو برای حوزه هنری کشید، مدیریت وقت حوزه هنری، نامهای به مقام معظم رهبری نوشتند و درخواست کردند این اسیر عراقی آزاد شود و چنین شد. این تابلوها یادگار هنری زمان جنگ عراق با ایران است که برای همیشه در این آب و خاک خواهند ماند و نشانهای از احترام ایرانیان به هنر است.
یادداشت/ مرتضی سرهنگی
این رنگها صدا دارد
وقتی از میان خاطرهها، شعرها و نقاشیهای اسیران عراقی، به چند نقاشی برخوردیم که با نقاشیهای دیگر فرق میکرد، کمی تعجب کردیم...
استاد مرتضی سرهنگی در یادداشتی به مناسب افتتاح نمایشگاه آثار هنرمند اسیر عراقی در گالری ابوالفضل عالی حوزه هنری نوشت:
نظر شما