۱۴۰۲.۰۳.۰۷

نمایشگاه «حکایت رهایی» آثار اسیر هنرمند عراقی «منقذ عبدالوهاب الشریده» دیروز در گالری ابوالفضل عالی افتتاح شد. یکی از هنرمندانی که در آئین گشایش این نمایشگاه حضور داشت «استادکاظم چلیپا» بود. گفتگوی با او را بخوانید.

نگاه هنرمند در اسارت
استاد کاظم چلیپا با بیان اینکه منقذ عبدالوهاب الشریده یکی از هنرمندان اسیر عراقی بود که ما امروز شاهد گشایش نمایشگاه آثارش هستیم، گفت «قبل از اینکه در مورد کارهایش نظر بدهم بد نیست به این نکته توجه کنیم یک اسیر اسیر است، هرچند با او مدارا شود اما باز هم هرچه باشد اسارت، اسارت است و شرایط خودش را دارد. از سوی دیگر شرایط برای افراد عادی و هنرمند فرق می‌کند. چون آدمهای عادی در رابطه با آنچه که همه درگیرش هستند، درگیری دارند. مثل مسائل شخصی و فکر خانواده و اینکه سرنوشتش چه خواهد شد؟ اما یک اسیر هنرمند به مسائل دو جور نگاه می‌کند، یکی نگاه آدم عادی و یکی نگاه هنرمندانه. اگر هنرمند نقاش باشد، حتی اندوه‌های دیگران را بصری می‌بیند، وضعیت نشستن اسرا در یک اتاق، یا وقتی در یک گوشه حیاط اردوگاه با هم صحبت می‌کنند، حالت‌ها و فرم‌های بدن این اسرا، برای این هنرمند پیام دارد. همه اینها اندوهش را چند برابر می‌کند. برای همین هم اگر بخواهد برون ریزی داشته باشد با گریه و درد دل نمی‌تواند، یا حتی نمی‌تواند درد دل کند، چون عام نیست. برای همین یک درون ریزی دارد.»
هنرمند تحصیل کرده
استاد چلیپا با اشاره به اینکه منقذ یک هنرمند مکتب ندیده نبود، اضافه کرد: «منقذ فردی بود که در اروپا تحصیل کرده و با هنر مدرن آشنا بود. در رشته‌های مختلف هنری نقاشی و طراحی و هم نقش برجسته و مجسمه کار کرده بود و تحصیلات آکادمیک داشت. از قضا این هنرمند ناخواسته وارد جنگ و در پی آن اسیر می‌شود. اما نکته مهم اینکه خدا خیلی دوستش داشت و استاد سرهنگی را سر راهش قرار داد.»
قوام خاص کارها
استاد چلیپا که از روز اول در جریان حضور این هنرمند عراقی درحوزه هنری بوده است، اینطور تعریف می‌کند: «یک روز آقای سرهنگی با یک سری طراحی آمد پیش ما. من و خدابیامرز حبیب صادقی و حسین خسروجردی بودیم. متوجه شدیم کارها از یک قوام خاصی برخوردار است و یک طراحی ساده نیست. یک شعور و آموزش بین‌المللی پشتش است که باید حمایت شود و از فضای حوزه هنری استفاده و کار کند. با حمایت آقای سرهنگی و مسئولین، ایشان برای کار به حوزه هنری آمد. برایش قابل باور نبود؛ شادی خاصی داشت که در یک فضای هنری قرار گرفته بود. غیر از طراحی، یک نقش برجسته با بچه‌های مجسمه‌سازی و آقای قشقایی روی سنگ کار کرد که خیلی جالب بود.»
تمدن بابل و آشور
این هنرمند نقاش در مورد کارهای منقذ عبدالوهاب نظرش این است: «در کارهای ایشان دو مسئله مشهود است یکی دوره‌ای که در اروپا دیده و طراحی و زیباشناسی معاصر را دنبال کرده، در نتیجه گرایشی به کارهای پیکاسو داشته است. دوم، وقتی در کارهایش دقت می‌کنید تمدن بابل و آشور و نقش برجسته‌ها و زیباشناسی هنری که به تمدن آشور و بابل و گذشته عراق مربوط می‌شود و آن زیباشناسی را می‌بینید.»
آرتیست
به گفته کاظم چلیپا منقذ آدم آرتیستی بود. کارهایش از چنین قوامی برخوردار بود. مجموعه کارهایش را که نگاه می‌کنیم تعدادی طراحی است که حس اکسپرسیونیستی دارد. نوع خطوطی که در آن ردپای اکسپرسیونیست معاصر با طراحی‌های پیکاسو و طراحی‌های اکسپرسیونیست‌ها را می‌بینید. این همان آموزشی است که ایشان در اروپا دیده بود و کارهایی که با رنگ پلاستیک، اکلریک و روغنی انجام داده است. ولی کار یک نوع راحتی دارد که برگرفته از نقاشی‌ها و طراحی‌های بابل و آشور و عراق قدیم است. عراق قدیم را در کارهایش می‌بینید. هنر مقاومت خاورمیانه، آرمانهای فلسطین و قدس، المان‌های مذهبی را در کارهای منقذ می‌بینید. کلا رد پای زیباشناسی در کارهایش است.
انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha