لیلا کردبچه شاعر «میان جیوه و اندوه» در سومین نشست «ساعت نقد» گفت: این اثر یک مجموعه شعر عاشقانه است که اشعارش از هر جهت با هم یکسو هستند.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، در سومین جلسه نشست «ساعت نقد» عبدالحمید ضیایی ومرتضی کاردر (منتقد) لیلا کردبچه (نویسنده اثر) و آرش شفاعی (کارشناس مجری) به نقد و بررسی کتاب شعر «میان جیوه و اندوه» پرداختند.
در بخش آغازین این نشست عبدالحمید ضیایی به سلامت زبان شعر لیلا کردبچه اشاره کرد و در ادامه به اصالت عاطفی و عینیتگرایی در شعر وی پرداخت. وی همچنین در سخنانش قابلیت تاویل پذیری و ظرفیت اشعار کردبچه برای تبدیل به شعر دارای درگیری با مخاطب و اندیشه و زنانهنگری در «میان جیوه و اندوه» را مطرح کرد.
وی آشنایی با قواعد زبانی را ویژگی خوب و حائز اهمیت آثار لیلا کردبچه دانست و اتفاق مهمتر را اصالت عاطفی شاعر معرفی کرد و افزود: نکته حائز اهمیت در نقد ادبی، اصالت عاطفی است یعنی شاعر چقدر توانسته عاطفه اصلی خود را به بروز و ظهور در آورد و حرفهایش جوشیده از درونش باشد.
این منتقد اظهار کرد: اگر سه زمان را برای شعر در نظر بگیریم، یکی زمان آفرینش شعر در ذهن شاعر، دیگری زمان انتشار شعر و سومین زمان در ذهن مخاطب است که در زمان سوم، اصالت عاطفی خود را نشان میدهد.
وی با اشاره به اینکه هر شاعر با مجموعهای از کلمات و واژگان خاطره دارد که ممکن است برای دیگری خاطرهساز نباشد، بزرگترین هنر شاعر را تسری تجربیات و خاطرات شخصی به حوزه باور و عاطفه عمومی و نزدیک کردن به ذهن مخاطب (به گونهای که حس کند خود آن را تجربه کرده) معرفی کرد.
عینیتگرایی و ارتباط با مخاطب
این منتقد با بیان اینکه عینیتگرایی یکی از مهمترین مولفههای شعر و بالاخص شعر سپید است، اظهار کرد: عینیت گرایی به تعبیر منتقدان باید فیلتریزه شود تا با ذهن مخاطب ارتباط برقرار کند و اینجا این سوال مطرح است که چقدر عینیتگرایی در شعر کردبچه به توسعه عواطفش کمک کرده یا ضرر وارد کرده است؟
ضیایی در ادامه به عدم وجود نگاه زنانهنگری در کتاب «میان جیوه و اندوه» اشاره کرد و در ادامه به اهمیت عنصر زنانه پرداخت.
در ادامه این جلسه، مرتضی کاردر که دیگر منتقد این جلسه نقد و بررسی بود، به این نکته اشاره کرد که لیلا کردبچه آگاهانه و هوشمندانه از زبان گفتار استفاده میکند و نه از زبان معیار. بهرهگیری وی استفاده دقیق و روشنی است اما سوالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا شاعری که از زبان گفتار استفاده می کند در همه جا میتواند این زبان را به سادهترین شکل ممکن آن استفاده کند؟
در ادامه آرش شفاعی که مجری کارشناس این جلسه بود نگاه فمینیست پست مدرن و نسبت آن با شعر و نگاه زنانهنگر را مطرح کرد و به طرح این سوال پرداخت که ما با چه وجهی از زنانگی در «میان جیوه و اندوه» مواجه هستیم؟
ضیایی در پاسخ به این سوال گفت: درباره فمینیسم پست مدرن، اندیشهای است که گفته میشود فلسفی است و بیشتر روی باورها و عواطف تاکید دارد. نگاهم به این کتاب این است که آیا این مجموعه شعر نمیتواند یک شعر هجرانی و فراقی بلند باشد که جز اندوه ما خبری دیگری از عواطف زنانه نداریم؟
وی در ادامه به از بین رفتن قابلیت تاویل با قراردادن یک ویرگول در شعر و افراطها در علایم سجاوندی اشاره کرد که باعث شده ذهن مخاطب فعال نشود و لذت مشارکت در فهم متن را از دست دهد.
این منتقد همچنین به احکام قطعی که شاعر در سرودههایش صادر می کند پرداخت و گفت: این نوع پرداخت باعث شده تا من به عنوان مخاطب بگویم شاعر حرفش را در شعر مطرح کرده و به من چه و من چه کاره هستم؟ بنابراین بعد خواندن یک بار، کتاب مختومه می شود تا زمانی که شاید با دلتنگی یکبار دیگر به آن مراجعه شود.
مرتضی کاردر نیز درباره زبان گفتار در شعر «میان جیوه و اندوه» گفت: اگر بخواهیم تمایزی بین زبان معیار و زبان نوشتار و گفتار و محاوره قرار دهیم شاعری که از تعابیری استفاده میکند که حرف های روزمره است، بیشتر متعلق به زبان گفتار است تا نوشتار. خیلی از شاعران به دلیل روحیات باز، سلیقه شعری و ذهنیت کلاسیکی که دارند نمیتوانند مرزهایی را در زبان رد کنند و در این بین لیلا کردبچه از زبان گفتار استفاده کرده است.
وی با اشاره به تکرار دوست داشتن در این مجموعه شعر گفت: شاعر بعد از 7 تا 8 مجموعه باید بداند چه چیزهایی را تبدیل به تکراری بودن میکند. در اشعار ارجاع و اشاره به خود خیلی زیاد است و اینجا از شعر چهارم یا پنجم به بعد مخاطب دلزده میشود.
این منتقد ادامه داد: من موافق یا مخالف با علایم سجاوندی نیستم و فکر می کنم این مورد بیشتر مربوط به این است که شاعر خود را متعلق به چه دوره یا مکتب و جریانی میداند. نوع سجاوندی لیلا کردبچه در حد دقتهای سجاوندی اخوان ثالث است و اینجا این سوال مطرح میشود که آیا شاعر متعلق به آن دوره است؟ آیا شکل سرودن شعر به آن سبک است؟ آیا شاعر متوجه ظرفیت تقطیع شعر است؟
کردبچه در مواجهه با این انتقاد تشریح کرد: شعری که گفته می شود اطناب دارد و این امر بخاطر گلایهمندی است و اتفاقا آن شعر ایجاز را بر نمی تابد. اگر در شعری با یک منطق در چیدمان شعری مواجه هستیم به دلیل تفاوت در منطق اشعار است. هرجایی که نیاز دانستم تقطیع کردهام و هیچگاه نخواستهام افراط کنم مگر در زمان تاکید روی واژه خاصی.
کاردر در ادامه اظهار کرد: وقتی تقطیع با علایم سجاوندی انجام میشود یا وقتی شاعر کلمه یا مجموعهای از کلمات را در سطرهای مستقل از هم و در جاهایی، افعال را پشت سر هم میآورد، بدین معناست که شاید در استفاده از تقطیع قدری سرگردان باشد.
وی با بیان اینکه یکی از شیوههای زیاد استفاده شده لیلا کردبچه در«میان جیوه و اندوه» تکرار است گفت: از منظر زبان گفتاری خیلی وقت ها شعر اطناب را می طلبد اما در جاهایی میتوانست در تکرار با تغییر اندک، کلمهای جایگزین شود و قابلیت تاویل بیشتری به شعر بخشد و قدری مخاطب را از تکرار نجات دهد.
وی ادامه داد: در برخی شعرها طرح کلی شعر درست است اما در برخی اشعار با وجود آغاز خوب، در میانه شعر دوستت دارم و نرسیدن تکرار می شود به طوریکه ما از میان شعر خیلی وقت ها تکلیفمان مشخص است و میتوانیم آخر آن را حدس بزنیم.
این منتقد بیان کرد: کلماتی که شبیه به هم به نظر می رسند نشان از ویرایش نشدن شعر و سرگردانی شاعر دارند اگرچه در بخشهایی، شاعر در استفاده از زبان موفق بوده است.
«میان جیوه و اندوه» مجموعهای عاشقانه
در بخش دیگری از این جلسه، عبدالحمید ضایی «میان جیوه و اندوه» را مجموعهای عاشقانه دانست و افزود: خود قصه عشق ابعاد مختلفی دارد که جایش در این اثر غایب است. اگرچه انتظار نداریم شاعر در مقام روانشناس یا جامعهشناس به این مقوله بپردازد اما در نوع نگاه به عشق، هیچ سوالی درباره ماهیت عشق در کتاب نیست و تکلیف عاشق و معشوق در اثر مشخص است و گویا در هر دعوای ساده عاشقانه اثر تنزل پیدا کرده در حالیکه می توان بازیهای زبانی ایجاد کرد.
وی تاکید کرد: هیچ گفتگوهای بینامتنی در اثر وجود ندارد و گویا کتاب شعر در خلاء شکل گرفته و شاعر باید حرفهایی به معشوقش میزد و اگر این گفتگو شکل می گرفت ما با کتاب حائز اهمیتتری مواجه می شدیم.
شعرها سرنوشت مشابهی دارند
سپس مرتضی کاردر درباره تغییر زاویه دید و شخصیتهای این مجموعه شعر بیان کرد: اینکه شعرها سرنوشت مشابهی دارند دیگر ایراد این کتاب است. ویژگی دیگر این اثر این است که شاعر در مرور خاطره گویا خلع سلاح شده و سرنوشت اتفاقات را پذیرفته و میداند کاری از دستش بر نمیآید و زمانی را سپری کرده و الان غیر رضایت چارهای ندارد و این در مقایسه با دیگر آثار کردبچه حائز اهمیت است؛ چرا که ما گذر زمان و تغییر سن و سال را در شاعر میبینیم.
وی در خصوص زبان شاعر به این نکته پرداخت که شاعر در ویرایش میتوانست کمی سلامتتر کار کند و در ادامه تلاش شاعر برای استفاده از زبان و نشان دادن تسلطش را قابل ستایش دانست.
علی داودی که یکی از شاعران حاضر در این جلسه بود گفت: من این کتاب را دوبار خواندهام و آنچه که خیلی برایم جالب بود انسجامی است که «میان جیوه و اندوه» داشت. این کتاب دستاوردی دارد که عاشقانه بودن آن است اما اینکه تمام کتاب صرفا مطرح کردن دوست داشتن باشد و اینکه در کتاب یکطرفه دوست داشتن تکرار میشود، احساس خلا بوجود میآورد.
وی ادامه داد: شعر«میان جیوه و اندوه» شعر سپید است و این نوع شعر ناظر بر احوالات انسان واقعی و تجربهگرایی محور است و نوع زیست و توجهات و تمرکز شاعر اثر را نشان میدهد و من در بخشهایی حس می کنم شاعر حضور داشت و دستاورد آن هم در همان جا بود.
داودی تاکید کرد: در این کتاب حس کردم شاعر کسی است که فقط حرف نمی زند و بر عنصر زبان آگاه است و ما با شاعری مواجهیم که گریز میزند و معنا خلق می کند.
کردبچه بیتوجه به نکات فنی شعر نبوده و نیست
فریبا یوسفی که از دیگر حاضران در این جلسه بود نیز گفت: یکسری نکات وجه زنانگی شعر لیلا کردبچه را برجستهتر کرده است. کردبچه شاعری است که بی توجه به نکات فنی شعر نیست وعلاوه بر وجه شاعری، دانش ادبیات در شعر و مجموعههایش به کمکش آمده است و بیتوجه به نکات فنی شعر نبوده و نیست.
وی ادامه داد: صدق عاطفی این مجموعه توجیه کننده و دلیل قطعی برای سرودن این نوع شعر و شکل گرفتن این مجموعه است. من با خواندن این کتاب در ذهنم نقش بست که وی جسارت دیدن را با جسارت گفتن در هم آمیخته و محصول آن تراشیدن تصاویری از کلمات شده است.
یوسفی با بیان اینکه «میان جیوه و اندوه» تفاوت قابل توجهی با دیگر مجموعههایی که در حال چاپ هستند، دارد گفت: این مجموعه را یک زن سروده و پشت شعرها و تمام لحظات در هر کلمه یک زن است و صدق عاطفی پشتوانه تمام شعرهای این مجموعه بوده است؛ البته در حال حاضر با توجه به وضعیت شعر کنونی زمینه برای شاعر زن و شاعری که به آن مرحله مورد نظر رسیده باشد، فراهم نیست.
اصالت عاطفی را مهمترین ویژگی این کتاب
در بخش پایانی نشست عبدالحمید ضیایی اصالت عاطفی را مهمترین ویژگی این کتاب برشمرد و صداقت و صراحت در بیان عواطف شاعر را یکی از نکات حائز اهمیت «میان جیوه و اندوه» دانست اگرچه صداقت عاطفی دلیل بر صدق منطقی اثر نمیشود.
شفیعی که دیگر هنرمند حاضر در این جلسه بود به مخاطب نهفته در این مجموعه اشاره کرد و افزود: اثر کردبچه یک مونولوگ با مخاطب پنهان است که گفتمانسازی را بوجود میآورد. شعرهای این شاعر تکههای یک پازل هستند و وحدت موضوعی و نگاه دارند. همچنین شعرهای وی ناظر بر وضعیت تلخ روزگار ماست و برشی از عاطفه اندوهگین عصر حاضر است و من احساس میکنم شعر وی دارای خیلی از وجههای زنانه است.
کردبچه در پایان «میان جیوه و اندوه» را یک مجموعه شعر عاشقانه که اشعارش از هر جهت با هم یکسو است معرفی کرد و افزود: من اصرار نسبت به پیشرفت یک اثر نسبت به آثار قبلیام ندارم و وقتی تصمیم داشتم در کارهای بعدی از کوشش و چکشکاری شعر فاصله بگیرم تا به اصالت عاطفه خود نزدیک شوم بنابراین در این مجموعه به فکر پیشرفت نیستم و فکر میکنم هر مجموعه حاصل یک دوره زیستی شاعر است و چه بهتر که به صمیمانه و صادقانهترین شکل ممکن اجرا شود.
این کتاب داعیه چندمعنایی ندارد
وی اظهار کرد: گاه احساسات در حدی نیست که جلوی کوشش را بگیرد و گاه عاطفه شعر به قدری قوی است که هرچه ویرایش کنم از صمیمیت دور میشود و من ترجیح دادم صمیمیت را حفظ کنم.
وی درباره چند معنایی و تاویل پذیری هم بیان کرد: این کتاب داعیه چندمعنایی ندارد و در این مجموعه تلاش کردهام اقتدار موکف حاکم باشد و عامدانه جلوی خوانشهای دیگر را بگیرم.
انتهای پیام/
نظر شما