دکترعبدی سپس به اقدامات دیگر جریان واگرای پانترکیسم چون انكار و تحقير تاريخ ايران بهويژه دوران باستان، منكوب کردن و تحقير چهرههاي تاريخي ایران مانند كوروش، اردشير بابكان، فردوسي و... چهرهسازي و مصادره شخصیتهایی مثل زرتشت، مولوي، نظامي، خاقاني، ابوريحان، ابوعلي سينا، بابك و شهريار اشاره و خاطرنشان کرد: می گویند زرتشت ترک است؛ حتی آنها اشکانیان را نیز حکومتی ترک معرفی می کردند. وی به تلاش آنان برای افسانهپردازي، اسطوره سازي و قهرمان پروري براي آذربايجان هم اشاره کرد و گفت: «بابک خرمدین » را ترک می پندارند و میگویند که او برای رهانیدن آذربایجانیها از سلطه فارسها قیام کرده است و این در صورتی است که بابک جزو نهضت شعوبیه بوده و برای ایران قیام کرده است.
این پژوهشگر، ضمن اشاره به اقدامات دیگر این جریان چون اغراق در توانمندي و غناي زبان تركي و تحقير زبان فارسی، پرداختن به تاريخ آذربايجان و اتصال آن به جهان ترك در كنار تخريب و تحقير تاريخ ايران و نفی نسلكشي ارامنه در تركيه افزود: ایران را دررابطه با حمايت از ارمنستان در مناقشه قرهباغ، شریک جرم میپندارند.
وی ادامه داد: حتی برخی محافل و به صورت علنی درنظام آموزشی جمهوری باکو ،شیعه را عامل اختلاف در جهان ترک معرفی میکنند.
وی ادامه داد: پانترکها به ترويج افكار و شايعهپردازي مبني بر تلاش حكومت(فارسها) براي عقب نگه داشتن آذربايجان از نظر توسعه در ابعاد مختلف نسبت به سایر نقاط ایران نیز می پردازند.
عبدی اضافه کرد، در این مقطع یکی از مهمترین مباحثی که با هدف عمومی سازی و بسیج اجتماعی جریانهای قومی شکل گرفت، بحث تجمعات قلعه بابك بود. تاریخ 14 تیر را به عنوان تولد بابک مشخص کرده و مردم را به این تجمع دعوت می کنند.
وی با اشاره به جايگاه تاريخي بابك در ميان عموم مردم و نيز طبيعت زيباي محل استقرار قلعه بابك توضیح داد: گروههاي قومگرا در قالب پخش بيانيه، معرفي نمادهاي پان تركيستي (گرگ خاكستري و پرچم آذربايجان)، برگزاري سخنرانيها، سردادن شعار، تشكيل محافل چند نفره براي تبادلنظر و انتقال مفاهيم قومي براي افراد بياطلاع و... به خوبي از این محفل سود مي جستند كه اين امر امروزه با تدابير انديشيده شده كمرنگ شده است.
دکتر عبدی بحث خشکشدن دریاچه ارومیه را از دیگر ترفندهای جریانساز این جریان عنوان کرد و گفت: این پدیده به بحث فارس و ترک تقلیل داده شد و در رسانهها و نشریات، این بحث را به خشک شدن دریاچه ترك ها نسبت دادند.
دکتر عبدی به توسل پانترکها به جریان فمنیسم هم اشاره و خاطر نتشان کرد: سعی کردند لیدرها و رهبران زن تولید کنند. حتی از بحث حجاب هم در این زمینه استفاده کردهاند و عنوان میکنند که در ترکیه و آذربایجان، زنان محدودیت ندارند ولی در ایران دچار محدودیت هستند.
دکتر عبدی در خصوص دیگر مسائل این زمینه ادامه داد: شبکههای ماهوارهای تجزيهطلبی چون شبکه «گوناز تي وي» نیز بسیارفعالند و مدام در حال تجویز تجزیهطلبی و فدرالیسم هستند.
.دکتر عبدی درادامه به نقش فضاي مجازي در راستای اهداف قومگراها پرداخت و گفت: اينترنت ارتباط جريانهاي عمده قومگرا و مخاطبان را با توجه به دسترسي سخت به شبكههاي ماهوارهاي به ويژه براي قشر دانشجو، آسان كرده است. قومگراها کنشهاي خود را در چارچوب فعاليتی مدني به جريان مياندازند و در همين راستا بر اهميت تبليغات و بازتوليد گفتمانها در فضاي مجازي واقفاند؛ اما به گمان من، فضای مجازی پدیدهای برعلیه جریان قومگرا شد چون آنها امکانات خود را داشتند و مخالفانشان نداشتند اما اکنون مخالفان هم امکان طرح مخالفتها و نظرات خود را در به چالش کشیدن این جریان دارند.
دکتر عبدی سپس به استفاده این جریان از فضاهای انتخاباتی درراستای پیش بردن اهدافش اشاره کرد و گفت: نگرانی در خصوص زبان مادری و تشکیل فراکسیون نمایندگان ترک زبان در مجلس، فضا رابرای افراد شناخته شده شناسنامهدار فرآهم کرده است. برای نمونه، مباحثی چون کردهراسی را در ارومیه فعال کردند. وی دراین باره توضیح داد: معرفی کردن ارومیه به عنوان شهری صددرصد ترک، از افکاری است که آنها دارند ترویج میکنند و این افکار را به میان توده کشاندهاند.
نظر شما