یوسفعلی میرشکاک، شاعر و پژوهشگر ادبی، در شانزدهمین جلسه از فصل دوم «درسگفتارهای شاهنامه » با اشاره به پایان دوره ضحاک و ظهور آفراسیاب گفت: فردوسی استاد ممیزی است و نمونهاش این است که دوره ضحاک را زود جمع و جور کرد.
به گزارش دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری، یوسفعلی میرشکاک، شاعر و پژوهشگرادبی، دربخش دیگری ازاین جلسه، که به همت دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزۀ هنری، عصر سهشنبه، 2 اسفند 1401 در سالن 407 حوزۀ هنری برگزار شد، «آفراسیاب» را مظهر شر عنوان و خاطر نشان کرد: وجود خیر منوط به وجود شر است چون اگر پدیده تضاد را حدف کنید، آن طرف دیگر ماجرا خودبهخود حذف میشود.
وی دراین باره افزود: بدترین وجه شر جهل است و هرگاه با گسترش جهل و شر روبرو شدید، با جور هم روبرو خواهید شد. جهل، درختی است که ثمره اش جور است و در این فصل از شاهنامه با وحشتناکترین نماد جهل و جور یعنی آفراسیاب سر و کار داریم.
میرشکاک در بخش دیگری از این جلسه اظهار کرد: وقتی شاهنامه از اسطوره وارد تاریخ میشود، میانپردهای میبینیم که هم اساطیری است و هم تاریخی. این پژوهشگر بر پیدا کردن نقش اسطوره در عالم واقع تأکید کرد و گفت: آیین پیرشالیار، که زرتشتی بوده است، هنوز در هورامان کردستان به عنوان آیینیاسلامی برگزار میشود چون اسرار یکی است.
میرشکاک دراین باره ادامه داد: فردوسی هم چون شیعه است، اساطیر را تا آنجا به کار میگیرد که با باورهای شیعیاش مطابقت داشته باشد.این شاعر با اشاره به مورد عنایت قرارگرفتن فردوسی از ناحیه غیب در خلق اثر عظیم شاهنامه گفت: فردوسی حتما از جایی مورد عنایت قرار گرفته است؛ گرنه چرا بقیه حماسهسرایان دیگر ما از اسدی طوسی و دقیقی گرفته تا خواجوی کرمانی چنین توان و اقبالی پیدا نکردهاند.
وی درادامه با اشاره به بیت: چو کاهل شود مرد هنگام کار/ ازآن پس نیابد چنان روزگار، به انباشته شدن شاهنامه از این قبیل ضربالمثلها اشاره کرد و گفت: نیاکان ما همواره از شاهنامه مثل آورده اند.
میرشکاک درادامه سوگواره«قباد» را از درخشانترین سوگوارههای شاهنامه تلقی کرد و گفت: فردوسی دراینجا مستقیم گویی نمی کند. وی درادامه گفت: فردوسی همواره با عزت و احترام از شخصیتهایش یاد میکند، یعنی شخصیتهایش را به نوعی پردازش می کند که خوار و خفیف جلوه نکنند.
این نویسنده درادامه با ستودن هنر فردوسی در شاهنامه تأکید کرد: ما باید هنر فردوسی را در کنار بینش او قرار دهیم.
میرشکاک سپس با اشاره به ستایش فردوسی از مرگآگاهی برخی از قهرمانان شاهنامه گفت: مرگ، بزرگترین نعمتی است که خداوند به انسان بخشیده است چون آزادی اصلی انسان با مرگآگاهی شروع میشود.
این دین پژوه در پایان این جلسه، تنها راه بازیابی حیات و عظمت فرهنگ ایرانیاسلامی را در همتافتی قرآن و شاهنامه تلقی کرد و گفت: دیانت و قومیت ما منوط به هماند و و جود هریک بسته به دیگری است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: ما نیازمند تفسیرحماسی از قرآن هستیم نه تفسیرهای عرفانی و اجتماعی از آن؛ چون این تفسیر به کار ما میآید و راه مرگآگاهی را برایمان باز میکند.
قابل توجه است، سلسله درسگفتارهای شاهنامه، ساعت 17 تا 19 سهشنبههای هر هفته با ارائه و سخنرانی یوسفعلی میرشکاک، شاعر و پژوهشگر ادبی، در حوزۀ هنری واقع در خیابان سمیه، نرسیده به حافظ، روبروی کوچه پورموسی برگزار میشود و علاقهمندان و پژوهشگران میتوانند در این جلسات حضور یابند.
نظر شما