برخی از انسانها بازیچه سخن هستند و این در حالی است که سخن باعث اسارت انسان و افزایش خطاهایش میشود؛ بنابراین سکوت اختیار کردن از راههای رهایی انسان نسبت به مسائل زودگذر و دستیابی به حقیقت است.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، این بخشی از گفتههای محمدرضا سنگری در چهل و پنجمین جلسه از کلاس مثنویخوانی است که 26 بهمن ماه برگزار شد.
سنگری در این جلسه به بررسی بخشی از ابیات مثنوی معنوی پرداخت که در آن به دلبستگی انسان به عالم خاکی و ملکی و چگونگی دستیابی به عالم ملکوت اشاره شده است.
وی امکان دستیابی به عالم ملکوت را در گرو چشمپوشی از عالم خاکی دانست واظهار کرد: عالم انسان مدام در حال تغییر و تحول است.
این پژوهشگر بیان کرد: برای انسان دو جهان متصور است؛ اول جهان خاکی که محسوس است و همه چیز در آن محدود است و دیگری عالم بالا و ملکوت. در عالم خاکی همه چیز حد و کرانه مشخصی دارد و مدام در حال کاهش است یعنی چشم و گوش تا حد خاصی قادر به دیدن و شنیدن هستند و با بالارفتن سن آدمی دچار نکس (فروکاهیدن و کم شدن) میشود.
وی افزود: اگر انسان از صورت ملک و خاک به سمت ملکوت رود دچار نوعی بیحدی میشود یعنی چشم او، چشم کرانهمندی نخواهد بود یا گوش او، گوش کرانهمندی نخواهد بود. در عالم ملکوت فاصلهها و زمان شکسته میشود و مرزها فرو میشکند.
سنگری به 5 حس ظاهری و 5 حس ملکوتی و باطنی اشاره کرد و افزود: کسی که چشمش به حس ملکوتی باز شود چیزهایی را میبیند که چشم ظاهری قادر به مشاهده آن نیست. او فعال شدن حس ملکوتی را در گرو بستن حسهای ظاهری انسان و قطع اراتباطات و پیوند بیرونی دانست و در ادامه به مواردی اشاره کرد که نشان از این دارد که گاه میتوان حرف راستی را برای یک دروغ مطرح کرد.
سنگری شزط لازم برای درک دروغ و راست را درنگ دانست. این پژوهشگر و مدرس مثنویخوانی به اهمیت چشمپوشی، بخشش، گوشهنشینی و اعتکاف برای رهایی از پیوند انسان با عالم خاکی پرداخت.
با خوانده شدن ابیاتی از مثنوی مولانا حاضران در جلسه به این نکته دست یافتند که سخن عامل اسارت انسان و اشتباهاتش است و کسی که زیاد صحبت میکند خطاهای بیشتری نیز خواهد داشت و به همین دلیل هم یکی از شروط اعتکاف کمگویی است.
سنگری درگیری انسان با مسائل مادی را علت وابستگی او به این دنیا و تشنگی همیشگی برای آرزوهای دنیوی معرفی کرد و در ادامه به این نکته اشاره کرد که تا انسان اسیر سکر و مستی دنیا باشد سکر ملکوت را دریافت نخواهد کرد.
وی همچنین 6 عامل مستی دنیا را مواردی چون مال، شهرت و قدت طلبی دانست و خاموشی و سکوت را از راههای رشد معرفی کرد و بر این نکته تاکید داشت که گاه با گفت وگو نمیتوان به حقیقت دست یافت و یکی از دلایلی که مولانا تخلص خاموش را برای خود برگزیده است، اهمیت سکوت در رهاشدن انسان از دغدغههای دنیوی است.
انتهای پیام/
نظر شما