مراسم رونمایی کتاب «حجره شماره دو» خاطرات حجتالاسلام ابوالقاسم اقبالیان با حضور آیتالله محسن قمی معاون ارتباطات بینالملل دفتر مقام معظم رهبری، سردار رضا سیفاللهی فرمانده پیشین نیروی انتظامی، حجتالاسلام ادیب یزدی، علیاکبر شیروانی مدیرعامل انتشارات سوره مهر، مجدالدین معلمی معاون هنری حوزه هنری و .... در تماشاخانه مهر حوزه هنری برگزار شد.
به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، در ابتدای این مراسم آیتالله محسن قمی معاون ارتباطات بینالملل دفتر مقام معظم رهبری با توجه به ولادت حضرت زهرا (س) اظهار داشت: از ویژگیهای برجسته آن حضرت اهتمام و توجه به خاطرات شهدا بود.
وی افزود: وقتی خاطرات شهدا، رزمندگان، جانبازان ثبت و منتشر میشود، رحمت خداوند نازل میشود و این محفل رونمایی همان مکان نزول رحمت خداوند است.
معاون ارتباطات بینالملل دفتر مقام معظم رهبری اظهار داشت: اگر خاطرات دفاع مقدس و انقلاب اسلامی نبود، جریان مقاومت که اکنون در منطقه و جهان فعال است وجود نداشت.
وی با اشاره به کتاب «حجره شماره دو» گفت: روایتهای این کتاب انصافاً خواننده را جذب میکند و به دنبال خودش میکشاند؛ چرا که آقای اقبالیان از همان کودکی پر شر و شور است و لحظهای از جنبش و حرکت و پویایی غافل نیست و صحبتی از سکون نیست.
آیتالله قمی افزود: درود میفرستم بر تمام کسانی که در عرصه ثبت و انتشار خاطرات رزمندگان جنگ تحمیلی و انقلاب فعالیت میکنند و به احیاء این مکتب دامن میزنند.
سردار رضا سیفاللهی فرمانده پیشین نیروی انتظامی هم در این مراسم اظهار داشت: بیش از چهل سال است با آقای اقبالیان آشنا هستم و به قول معروف رفیق گرمابه و گلستان همدیگر هستیم و من کتاب را با این هدف خواندم که نکتهای گزاف در آن پیدا کنم، اما اعتراف میکنم که حاج آقا اقبالیان بسیاری از کارهایشان را در این کتاب نگفتهاند و اصلاً هیچ نکته گزافی در آن پیدا نمیشود.
سیفاللهی افزود: امروز که در بهار اختلاسها هستیم، این را بگویم که ایشان در زندگیشان از هیچ رانتی استفاده نکردند و اگر کسی یک مورد استفاده شخصی ایشان از موقعیت و امکانات عمومی را بیاورد شخصاً به او جایزه میدهم. زندگی ایشان در حال حاضر هم از نظر اقتصادی بسیار معمولی است و حتی با مشکلاتی روبهروست.
وی ادامه داد: وقتی فرمانده ناجا بودم، با ایشان به دیدار مراجع عظام میرفتیم و خوشحال میشدم وقتی میدیدم که حضرات مراجع با چه لطف و مهربانی با ایشان برخورد میکردند و همهشان به حاج آقا اقبالیان اجازه کتبی برای امور حسبیه داده بودند.
فرمانده پیشین نیروی انتظامی تصریح کرد: اگر الان هم خطری نظام و انقلاب را تهدید کند، حاج آقا اقبالیان با همین وضعیت جسمی هم در خط مقدم نبرد خواهند بود.
آیتالله ادیب یزدی هم در سخنان کوتاهی گفت: با توجه به کارها و اقداماتی که آقای اقبالیان در این بیش از چهل سال انجام دادهاند، اطمینان دارم که این کتاب تنها یک هزارم خاطرات ایشان است. ایشان خداوندگار ناگفته است.
حجتالاسلام ابوالقاسم اقبالیان در پایان این مراسم با تقدیر و تشکر از کسانی که در این مراسم رونمایی حضور داشتند اظهار داشت: اعتراف میکنم که هر چه دارم از برکت وجود حضرت زهرا (س) دارم و هر وقت در ایام انقلاب و جبهه برایم گرفتاری پیش میآمد به حضرت متوسل میشدم و فوراً مشکلم حل میشد.
وی درباره چرایی نامگذاری این کتاب به نام «حجره شماره دو» گفت: حجره شماره 2 مدرسه فیضیه قم در پیش از انقلاب محل رد و بدل کردن اخبار بین طلاب و روحانیون و مبارزان انقلابی بود و هر کس هر خبری که داشت آنجا مطرح میکرد و در همان جا تصمیمگیری میشد. تشکیل بسیج طلاب و روحانیون، اعزام روحانیون و طلاب به جبهههای جنگ، اعتراض به مقاله رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات و ... در این حجره کوچک انجام میگرفت.
کتاب «حجره شماره دو»، خاطرات حجتالاسلام ابوالقاسم اقبالیان، اثری در حوزه تاریخ شفاهی انقلاب و دفاع مقدس استان قم به قلم رضا یزدانی است. حجتالاسلام ابوالقاسم اقبالیان یکی از شاهدان عینی است که در بسیاری از مقاطع حساس تاریخ انقلاب و دفاع مقدس حضور داشته و نقشآفرینی کرده است.
وی همچنین با شخصیتهای مهم تاریخ انقلاب ارتباط داشته و خاطرات دست اول و شنیده نشده فراوانی از آنها دارد که تاکنون نقل نشده و برای نخستین بار است که در کتابی منتشر میشود.
«حجره شماره دو» تنها خاطرات شخصی یک مبارز انقلابی نیست، بلکه خلاصهای است از تاریخ انقلاب و دفاع مقدس قم. زیرا راوی این کتاب در بیشتر اتفاقات مهمِ انقلاب در قم نقش مؤثر داشته و بعضی از روایتهای او مکمل روایتهای ناقصی است که پیش از این دیگران نقل کردهاند. با کنار هم قرار دادن این برشهای تاریخی، مخاطبان به روایتی کامل دست خواهند یافت.
انتهای پیام/
نظرات
-
آقای موگویی متنی نوشته که ازقول استاداقبالیان و بر ضد حاج احمدخاتمی است.لطفا ازحاج اقبالیان بپرسید تا برایم رفع شبهه شود..بهمنی
-
بهمنی،. ۰۹۱۶۷۳۳۵۳۵۷. اقای موگویی از قول حاج اقبالیان گفته حاج سیداحمدخاتمی درجبهه ترسیده و التماس کرده مرا عقب ببربد،لطفا رفع شبهه کنید
-
با سلام و تحیّات من این کتاب را به دقّت خوانده و محظوظ شدم اجرکم عندالله لطفاً یه راه ارتباطی با نویسنده یا راوی به بنده معرّفی کنید با تشکّر
نظر شما