نشست «هنر، کودک و تربیت» از سلسله نشستهای حوزه هنری در هفته ملی کودک روز گذشته ۱۶ مهرماه در سالن طاهر صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، در ابتدا حقپناه مجری این برنامه بیان کرد: امروز اولین روز هفته ملی کودک است و در شرایطی که بیش از هر زمان دیگری به گفتگو نیاز داریم این نشستها فرصت و امکان خوبی است برای گفتگو کردن درباره فردای جامعه، چون کودکان امروز آیندهسازان فردا هستند. اولین نشست را با موضوع «هنر، کودک و تربیت» آغاز میکنیم.
سپس مجید مجیدی مدیر کانون اندیشه ضمن تبریک هفته ملی کودک و هفته وحدت اظهار کرد: حوزه هنری امسال تصمیم گرفت یک اتفاق ویژه و متفاوت را در حوزه بحثهای پژوهشی رقم بزند و چنین نشستهایی را ترتیب بدهد تا این هماندیشی باعث رهیافت بین والدین و مربیان شود. پس تا روز چهارشنبه نشستهایی با دغدغه مصرف کالای فرهنگی از جمله انیمیشن، بازی، کتاب و موسیقی خواهیم داشت و تاثیر آن را بر دوره کودکی بررسی میکنیم.
استفاده از «هنر» در فرآیند تربیت کودک
در ادامه عباس جواهری روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران درباره در پاسخ به این پرسش که آیا میشود بین هنر و تربیت کودک نسبتی برقرار کرد یا نه، توضیح داد: بحث ما کودک تربیت و هنر است یعنی در بحث خود سه مولفه داریم. ما میخواهیم کودک را تربیت و در این پروسه از هنر استفاده کنیم پس باید دو مطلب را از هم تفکیک کنیم؛ یک موقع شما میگویید آیا با محصولات هنری میتوانیم در تربیت کودکان بهتر حرکت کنیم؟ پاسخ این است که بله میشود. نکته دوم این است که اساساً آموزش هنر میتواند در تربیت فرزندان موثر باشد؟ این دو موضوع متفاوت است. پس به نظرم باید این دو را از هم تفکیک کنیم.
این روانشناس مطرح کرد: ما برای آموزش دادن و تربیت کردن کودکان چه در حوزه آموزش مطالبی مثل ریاضی، ادبیات و مفاهیم انتزاعی و چه درباره مسایل اجتماعی، دینی و… میتوانیم از هنر استفاده کنیم. درواقع هرچه سن بچهها کمتر باشد نقش هنر هم پررنگتر است مثلاً وقتی وارد فضای مهدکودکها و پیشدبستانیها میشوید، متوجه میشوید یک فضای شعری و آهنگین دارند چون از این دو برای انتقال مفاهیم استفاده میشود. پس اگر میخواهیم مفهومی را به بچهها انتقال بدهیم میتوانیم قالبمان را در فضای هنری ببریم خیلی مواقع میبینیم کسانی که حتی میخواهند ریاضی درس بدهند آن را به فضای موزیکال و شعری میبرند.
جواهری با بیان اینکه درباره رسالت هنر بحث طولانی وجود دارد، توضیح داد: این یک بحث فلسفی است که هنرمندان درباره آن اختلاف نظر دارند اگر بخواهیم نگاه عملگرایانه داشته باشیم باید بگوییم از هنر میشود برای آموزش ریاضی، تربیت دینی و… استفاده کرد. در هنر درباره پدیدهای صحبت میشود مبنی بر اینکه محال است از یک ذهن خالی شاهکاری بیرون بیاید چون برای نوشتن یک خط موسیقی ابتدا باید موسیقی گوش کنید تا مرز بین موسیقی خوب و بد را متوجه شوید. شما اگر در معرض هنر درست قرار بگیرید جنبه زیباییشناختی شما آرام آرام پرورش پیدا میکند. در حقیقت مواجهه بچهها و کودکان ما با هنر میتواند برای آنها ذائقهسازی کند. جالب است که حتی برای آموزش مهارتهای زندگی از هنر استفاده میشود ضمن اینکه در کنار اینکه هنر میتواند بستر فوقالعاده برای تربیت باشد خودِ مواجه با هنر فاخر میتواند برای بچههای ما ذائقهسازی کند. این موضوع در موسیقی قابل پیگیری است گاهی شکاف عمیقی بین سلیقه موسیقایی والدین و کودکان وجود دارد پس به یاد داشته باشیم که خوراکی که به بچه میدهیم ذائقه کودک را خواهد ساخت.
این استاد دانشگاه با اشاره به تفاوتهای بچهها مطرح کرد: ما باید این را در نظر بگیریم که بچههای ما به لحاظ هوش هنری به صورت ذاتی باهم متفاوت هستند، آنها انواع هوش و استعدادهای متفاوتی دارند برخی در ریاضی، برخی در تصور فضایی، برخی در توانمندی کلامی و… مستعد هستند در این میان یک بحث درباره هوش هنری است مثلاً اگر دو کودک را کنار هم بگذارید و استعداد آنها متفاوت باشد در مواجه با هنر متفاوت عمل میکنند که این موضوع اصلاً هم اشکالی ندارد با این حال آنها اگر در برابر یک هنر درست قرار بگیرند، بهتر و سریعتر رشد میکنند اما یادمان باشد آموزش هنر و در معرض هنر درست قرار گرفتن صرفاً برای تربیت یک نسل هنرمند نیست.
وی مطرح کرد: آموزش هنر به لحاظ رشدی روی بچهها تاثیر میگذارد، مثلاً روی هماهنگی چشم و دست، یادگیری و پرورش زبان، تمایز رنگها و… موثر است. بچهها یادگیری بصری و مشاهدهای را با هنر تمرین میکنند. المانهای رشدی خیلی جالبی در آموزش هنر است حتی در مقطع دبستان و دبیرستان هم کسانی که کلاسهای هنری برمیدارند رها کردن مدرسه و تحصیل در میان آنها کمتر است. استعدادهای هنری واضح است اما آموزش هنر نه تنها در شناخت استعدادهای هنری که در شناخت دیگر استعدادها هم کمک میکند. مثلاً در کلاس نقاشی، میبینید که یکی از بچهها به کشیدن خانه علاقهمند است، به این نحو که میبینید گرچه خانه قشنگی نکشیده اما اتصالات تیر به ستون در دنیای بچگی او متفاوت است و این موضوع آرامآرام شما را به این سمت میبرد که این بچه تصورات فضایی خوبی دارد و در بحث مهندسی مستعد است. ضمن اینکه ما در فضای هنردرمانی و بازیدرمانی اتفاقاً وارد تفسیر نقاشیهای بچهها میشویم و اطلاعات روانشناختی مهم و جدی از نقاشی بچهها استخراج میکنیم. امیدوارم پدر و مادری که نقاشی بچههای خود را میبینند پیش از نمره دادن به آنها، ببینند نقاشی آنها چه معنی و تفسیری دارد، کودکان را تشویق کنند و اعتماد به نفس آنها را بالا ببرند. گاهی میبینیم بچههایی که در سنهای بالاتر در خود ابرازگری مشکل دارند و صحبت در فضای عمومی آنها سخت است به دلیل تناسبات موجود در شکل برخورد بین والدین با بچهها بوده است مثلاً وقتی بچه نقاشی خود را به والدین نشان میدهد، والدین از آنها ایراد میگیرند پس احتمال اینکه این بچه در سن بزرگسالی خود سرزنشگری بالایی داشته باشد، زیاد است.
رابطه میان «تابآوری» و «موفقیت»
جواهری در بخش دیگر از صحبتهای خود گفت: بحث فضای هنر در کنار دنیای دیجیتال خیلی مهم است؛ بچه شش سالهای را تصور کنید که میخواهد یک نقاشی بکشد، ۱۵ سال پیش این نقاشی باید روی کاغذ کشیده میشد و این کار موضوعات خود را داشت اما الان بچهها نقاشی کشیدن را روی صفحه تبلت امتحان میکنند که با آن فضای قدیمی خیلی تفاوت دارد، بچههای ما دیجیتالنیتیو هستند یعنی اینکه بچه دو سه ساله را میبینید که میتواند به راحتی با گوشی کار کند، تجربه بچهای که روی تبلت تلاش میکند با بچهای که روی کاغذ نقاشی میکند خیلی متفاوت است مثلاً مفهومی به نام «تاب آوری» داریم یعنی وقتی یک جایی از زندگی زمین خوردید دوباره بلند شوید، برخی تابآوری بالایی دارند، تحقیقات نشان داده بین تابآوری و موفقیت رابطه پررنگی وجود دارد و آنهایی که کمالگرایی بالا دارند عمدتاً تابآوری ندارند. سوالی که مطرح میشود این است که آیا تابآوری قابل پرورش است؟ بله اما کسانی که در زندگی ناکامی کمتری تجربه میکنند تابآوری کمتری هم دارند مثلاً بچههای اول چون خیلی مورد عنایت پدر و مادر قرار دارند، کمتر تابآورند میخواهم نتیجه بگیرم که بچههایی که آموزش هنری آنها در فضای دیجیتال است به دلیل سختی کشیدن کمتر احتمالاً در آموزش تابآوری متفاوتتر هستند اما صبر آن چیزی است که در این فضا کمتر و کمتر میشود پس دقیقاً فعالیت در فضای آموزش هنر و در فضای دیجیتال به این کمصبر ی کمک میکند البته من منظورم این نیست که بچهها با تبلت کار نکنند، نمیخواهیم با آموزش هنر و فعالیت خلاقانه در فضای دیجیتال مقابله کنیم اما میخواهیم بچهها تمرین صبر را داشته باشند.
وی در ادامه در پاسخ به پرسشی مبنی بر قرار گرفتن کودکان در معرض موسیقیهای بد بیان کرد: باید بین موسیقی و محتوای شعری که در آن خوانده میشود تفکیکی قایل بود خیلی مواقع میبینیم که اثر هنری که برای بچهها تولید میشود به لحاظ هنری خوب است اما محتوای بدی دارد، باید کار خوب برای بچهها بسازیم و اینکه باید برای بچهها ذائقهسازی صحیح کنیم.
جواهری در پاسخ به پرسش دیگری درباره شکوفایی استعداد بچهها مطرح کرد: من اگر استعداد نقاشی داشته باشم کشش به سمت نقاشی دارم پس اگر یک جایی نقاش یا نقاشی را ببینم به سمت آن میروم، اگر خانواده من را در معرض آن بگذارد احتمالاً زودتر هم متوجه این استعداد میشوم سوالی که پیش میآید این است که آیا امکان دارد من استعدادی داشته باشم و شکوفا نشود؟ بله ولی احتمالش کم است اما پدر و مادر من چه من را در کلاس موسیقی بگذارند چه نگذارند وقتی در معرض آن قرار بگیرم متوجه آن استعداد میشوم. من گاهی پدر و مادرهایی را میبینیم که صبح تا شب بچه را به کلاسهای هنری مختلف میفرستند باید بگویم من مخالف کلاسهای هنری نیستم ولی افراط در آن باعث دلزدگی میشود. پس انقدر نگران این نباشیم که بچه استعداد دارد و ما ممکن است آن را نبینیم قضیه آنجایی نگرانکننده میشود که بچه استعدادی دارد اما پدر و مادر با آن مخالفت میکنند.
انتهای پیام/
نظر شما