۱۴۰۱.۰۴.۲۹

حجت الاسلام محمدرضا زائری ضمن بیان تجربیاتش در عرصه فعالیت فرهنگی گفت: عدم تمرکز روی یک کار مشخص آسیب‌هایی به وضعیت کاری من زد چرا که تناسب و هماهنگی لازم با هم نداشتند و دشواری‌های زیادی را برایم ایجاد می‌کرد در حالی که اگر روی یک کار مشخص فعالیت می‌کردم توفیقات بیشتری داشتم. به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، مدرسه ماه ۲۹ تیرماه ۱۴۰۱ در پنجمین رویداد انتقال تجربه «کرسی»، پای صحبت‌های حجت‌الاسلام دکتر محمدرضا زائری نشست. زائری ابتدای این نشست با اشاره به فعالیت‌های خود در اوایل انقلاب گفت: شرایط و حال و هوای آن روزها و آن سال‌ها ایجاب می‌کرد تا ما آثار مکتوبی با موضوعات انقلابی بنویسیم و منتشر کنیم. زائری با بیان این‌که سال‌های پیش از پیروزی انقلاب عشق و علاقه خود و هم سن‌سال‌هایش جمع‌آوری عکس‌های علما بود گفت: گذشت سال‌ها و با فاصله گرفتن از انقلاب بسیاری از این دست فعالیت‌ها از سوی نوجوانان و جوانان همچنین سازمان‌ها و نهادهای مردمی دچار تغییراتی شد که منجر به کمرنگ شدن آنها شد. زائری افزود: الگوی دست‌یابی نوجوانان و جوانان به یک شخصیت ویژه برای نسل دهه 40 و 50 با نسل های نوجوان و جوان امروزی بسیار متفاوت است. برای ما الگوهایی همچون روحانیت یا هنرمندانی همچون شهید آوینی بود اما نسل امروز چنین الگویی ندارند. سال‌های آغازین حوزه هنری بسیار پر شور بود و نسل جوان آن روزها آرزوی یکی از هنرمندان حوزه هنری شدن را داشتند و آروزی دیدار با امثال پلنگی و مرتضی سرهنگی را داشتند. وی با اشاره به اهمیت نسبت میزان تجربه و اخذ مسئولیت گفت: در حوزه روزنامه نگاری از آغاز جرأت قلم به دست گرفتن تا راه‌یابی به دفتر روزنامه و نگارش بارها و بارها از بهترین ایده های خود پس از چاپ بدون نام اثر وی در کورترین نقطه صفحات روزنامه تا چاپ با درج نام نویسنده فاصله بسیاری داشت. در حالی که جوان مومن انقلابی نسل امروز از راه نرسیده مدیر هستند و بسیاری از سال‌های انقلاب و انقلابیون را انکار می‌کند و حرف خود را حق مطلق می‌داند. *موافق جوانگرایی‌ هستم اما... زائری در ادامه با تأکید بر جوانگرایی گفت: جوانگرایی خوب است اما چگونگی انجام کار توسط آن جوان بسیار مهم است چرا که انقلاب اسلامی بیش از چهل سال پیش شکل گرفته است و هر جوانی که مسئولیتی عهده دار می‌شود باید خود را پیش از آغاز انجام مسئولیت به توانایی لازم برساند نه اینکه تازه بخواهد در غالب آن کار به تجربه های اولیه دست پیدا کند. وی در مورد مجله‌های منتشر شده دهه 70 خود گفت: در سال ۱۳۷۳، مدیریت نشر مجلات زمزم را به دو زبان انگلیسی و عربی و صدف به زبان فارسی برای مخاطبین خارج از کشور را عهده دار شدم. از عوامل استقبال از این مجلات هماهنگی و تناسب مطالب و طراحی جلد آن با فرهنگ و علایق کشورهای مقصد بود. به عنوان مثال عکس رهبری یا یک بسیجی کلاشینکف به دوش روی جلد نمی آوردیم چرا که نتایج منفی داشت. در حالی که بسیاری از مجلات تولید شده ایران برای انتشار در دیگر کشورها بیشتر برای مصرف داخلی ایران طراحی می‌شود با این تفاوت که به زبان فارسی نیست. همچنین تلاش کردیم تا آدرس دفتر مجله منتشر شده ما در هر کشور آدرسی در همان کشور باشد نه این‌که آدرسی در تهران باشد چرا که روی مخاطب تأثیر می‌گذاشت. زائری افزود: شاید بزرگترین عامل ناکامی فعالیت‌های فرهنگی ما در ابعاد بین‌المللی این باشد که در تهران نشسته‌ایم و بدون کسب تجربه و زندگی در دیگر کشورهای دنیا برای آنها تصمیم و برنامه‌ریزی فرهنگی می‌کنیم. به عنوان مثال فردی که مدیر یک مجله فرانسوی تولید ایران بود اصلاً فرانسوی ها را نمی‌شناخت و هیچ گاه به فرانسه سفر نکرده بود و تنها بخاطر تحصیلات دانشگاهی زبان فرانسه به مدیریت مجله برای فرانسوی‌ها رسیده بود. وی در ادامه با انتقاد از برپایی جلسات بی‌نتیجه بسیار مدیران گفت: طی سال‌های گذشته تفاخری به برپایی جلسات متعدد از ساعت 4 بامداد تا حداقل 3 ساعت بعد شکل گرفته است در حالی که در کشورهای پیشرفته اصلاً چنین جلساتی برگزار نمی‌شود. اگر هم جلسه‌ای باشد حداکثر 45 دقیقه که منجر به نتایج قطعی می‌شود. حتی در نمایشگاه‌های کتاب شاهد بودم که نشریات خارجی بدون قرارهای فرسایشی و جلسات متعدد در همان زمان برپایی نمایشگاه قراردادهای قطعی فروش منعقد می‌کردند. زائری با تأکید بر اهمیت خانواده در درجه اول گفت: سال‌های ابتدایی فعالیت‌هایم تمام زندگی‌ام را خرج کار فرهنگی کردم اما اشتباه بود چرا که باید پیش از هر کاری به خانواده‌ام و همسرم و فرزندانم رسیدگی کنم. زائری ادامه داد: ابتدا از مجلات خارجی آغاز کردم و می‌خواستم دنیا را تغییر دهم، بعدها تصمیم گرفتم نشریات داخلی در ایران داشته باشم و سپس به همشهری محلات رسیدم و نهایتاً به این نتیجه رسیدم که باید به خانواده‌ام رسیدگی کنم. هم اکنون تنها اولویت من شب اول قبرم است که باید پاسخگوی 52 سال عمر رفته خود باشم. وی با بیان خاطره‌ای از نوجوانی خود گفت: بیشتر اوقات تصور می‌کنیم اگر نعره‌کشی کنیم کار درستی می‌کنیم در حالی که باید از راه درست وارد شویم. امثال سید مهدی قوام با رفتار درست خود آدم درست می‌کرد. ایشان با درایت خود از بدترین افرادی که با او ارتباطی داشتند به بهترین آدم ها تبدیل می‌کرد. بر اساس اخلاق و رفتار و منش سید مهدی قوام و امثال چنین علمایی، دین پیشنهاد و دعوت است نه اجبار. زائری ادامه داد: ایراد در تصویرسازی خودم یکی از ناکامی‌های من است و دیگری در حوزه اقتصاد فرهنگی است. اقتصاد در خون من نبود و همه قبیله من معلم و اهل کتاب بودند و اصلاً با اقتصاد بیگانه بودم که یکی دیگر از علل ناکامی های من در کار فرهنگی بود. از طرفی هم هیچ گاه به دنبال کسب درآمد از کار فرهنگی نبودم و در برنامه هایم نبوده و نخواهد بود. وی افزود: حوزه اوقات فراغت یکی از مهمترین امور است که باید به جد به آن پرداخت. به عنوان مثال برنامه «عصر جدید» با هر کمی و کاستی که شاید داشته باشد به شدت قابل دفاع است. در امور فرهنگی هم آن کاری که جذابیت داشته باشد بی شک تأثیرگذار است و موفق خواهد شد. این فعال فرهنگی در پایان گفت: عدم تمرکز روی یک کار مشخص آسیب‌هایی به وضعیت کاری من زد چرا که تناسب و هماهنگی لازم با هم نداشتند و دشواری‌های زیادی را برایم ایجاد می‌کرد در حالی که اگر روی یک کار مشخص فعالیت می‌کردم توفیقات بیشتری داشتم. انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha