۱۴۰۰.۰۹.۲۰

واحد آفرینش‌های ادبی حوزه هنری استان اصفهان شب شعر میلاد حضرت زینب (س) را برگزار کرد. به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، این شب شعر با حضور شاعران آیینی اصفهان و تجلیل از خانواده شهید مدافع حرم سجاد مرادی چهارشنبه ۱۷ آذرماه در سالن سعدی حوزه هنری اصفهان برگزار شد. مجری این برنامه محمدخادم شاعر اصفهانی بود که گفت: این شب شعر به مناسبت میلاد حضرت زینب کبری سلام الله و سالگرد شهادت شهید مدافع حرم سجاد مرادی، با موضوع مدافعان سلامت و مدافعان حرم برگزار شده است. سید حسن رستگار نخستین شاعری بود که برای شعرخوانی پشت تریبون آمد و شعر خود را با این بیت شروع کرد: از مادرش اجازه گرفت/ لحظه‌ها لحظه‌های آخر بود. شاعر بعدی سید محمدرضا شاهمرادیان از انجمن شعر شمس زواره بود که غزلی خواند و تقدیم کرد به مادران شهدای مدافع حرم با این مطلع: دست از تمام هستی و دنیا بریده بود/ مادر گمان کنم غزلم را شنیده بود/ می‌خواستم ز باده بگویم برای او/ غافل از اینکه از می معنا چشیده بود. سید مجید موسوی شاعر بعدی بود که شعر خود را این گونه آغاز کرد: گنبد یا کلاه فرنگی فرقی نمی‌کند روی سرت چه گذاشته‌ای/ سربازهایت دست به سر کرده‌اند سرکش‌ها را. مهران قربانی قصید‌ه‌ای تاریخی را خواند: آن شبی که شعله‌ها آیات کوثر را بغل کردند/ در و دیوار روضه یاس پرپر را بغل کردند. نخستین شاعره برنامه که روی سن آمد دکتر بهجت فروغی مقدم بود با آغازیه‌ای این چنین: اگر چه پیش تو آوردم تنی پر از تپش و تب را/ ندیدم از تو به جز آرامشی لبالب را. شهاب مرادی شاعری بود که شعر او مقدمه‌ای برای تجلیل از خانواده شهید سجاد مرادی شد، او شعرخود را این گونه آغاز کرد: آهیم ولی آه که در بند گلوئیم/ بغضی و پر از وسوسه راز مگوئیم/ یک عمر خزان پشت خزان بود و نمردیم/ در سینه‌مان داغ جوان بود و نمردیم. پس از پخش نماهنگی از مصاحبه شهید سجاد مرادی با حضور احمد نوری رئیس حوزه هنری استان اصفهان از پدر شهید مرادی تجلیل به عمل آمد. احمد نوری رئیس حوزه هنری اصفهان، شهدا را مایه خیر و برکت ایران اسلامی دانست و افزود: به برکت میلاد حضرت زینب (س) و مزین شدن این شب شعر به نام شهدا، آرزومندیم که حوزه هنری چون همیشه محل امن و خانه هنرمندان باقی بماند و بتوانیم برای خدمت به هنرمندان فعالیت کنیم. میلاد حبیبی شعر نخست خود را برای شهدای مدافع سلامت خواند و شعر دوم را به شهدای مدافع حرم تقدیم کرد. مقطع شعر نخست او این بود: بایست روبروی کربلا و سلام بده/ حسین مریض‌ها و کربلا یکی است. علی سلیمیان کار خود را با شعری برای مدافعان حرم آغاز کرد و پس از آن غزلی برای حضرت زهرا (س) خواند و گفت که بیشتر شهدای مدافع حرم جوان بودند و شعر من هم در همان حال و هواست و چنین خواند: چگونه زیسته‌ای آه ای نگاه بلند/ که بر مقام تو عالم کشیده آه بلند/ به سن و سال تو این قله‌ها نمی‌آید/ چگونه طی شده این راه سخت راه بلند. پاییز اگرچه باغ را خشکانده است/ یک سرو هنوز پای حرفش مانده است. این بیت نخست شعر صادق میرصالحیان بود که برای مدافعان حرم خواند. سپس یکی از شاعران افغانستانی با نام زینب رضایی شعر خود را تقدیم کرد به حضرت زینب (س) و «تبسم» دختر نه ساله‌ای که داعش سرش را برید. امیرحسین رحیمی شاعر بعدی بود که چهارپاره‌ای خواند هدیه به پیشگاه شهدای اسلام تاکنون با این مطلع: قول دادی بهار برگردی/ قول دادم که منتظر باشم. زینب احمدی آخرین بانوی شاعره بود که غزل خود را با این مطلع آغاز کرد: از نبرد دلم روسپید برگشتم/ قرار بود بمیرم شهید برگشتم. حاج مهدی خیامیان پایان بخش این شب شعر بود که به مداحی برای اهل بیت علیه السلام پرداخت و کار خود را با عرض ارادت به حضرت زینب سلام الله پایان داد. انتهای پیام/  

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha