«شبنم و دریا»، پژوهشی در معرفی داستانهای عرفانی کشفالاسرار و منابع آنها، نوشته و پژوهش فریده داودیمقدم چاپ شد.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، كشف الاسرار و عدّةالابرار اثر رشيدالدين ميبدى است كه در سال 520 ه.ق آن را تأليف كرده است. اين گنجينه گرانبهاى زبان فارسى، در طور تاريخ اين مرز و بوم تا به امروز، فراز و نشيبهاى بسيارى را طى كرده است و احتمال مىرود كه تا شناخته شدن همه ابعادش، راه درازترى را پيش رو داشته باشد. اين كتاب، چنانكه مىدانيم تفسير قرآن است هم به شيوه مفسران اهل سنت و هم بر مذاق اهل عرفان كه میتوان گفت در نوع خود بىنظير و نخستين است. براى شناخت مؤلف اين كتاب، كوششهاى فراوانى توسط محققان ايرانى انجام گرفته است. ابوالفضل میبدى شخصى است گمنام، که در نزد اکثر قریب به اتفاق ارباب تراجم و شارحان احوال علما و مؤلفان و مفسران و عرفا، شناخته شده نبوده است. زیرا در هیچ یک از کتابهایى که تا قرن یازدهم در شرح حال علما و مؤلفان و مفسران، فقها و محدثان، مشاهیر و بزرگان، ادیبان و عارفان و صوفیان نگاشته شده است از او ذکرى به میان نیامده است و حتى در کتابهایى مثل معجم البلدان و الانساب با اینکه بعضى از علمایى را که داراى لقب میبدى بودهاند ذکر کردهاند، از ایشان سخنى به میان نیاوردهاند.
موضوع كشف الاسرار، تفسير قرآن كريم است كه در آن به آيات قرآن در سه بخش پرداخته شده است. در نوبت اول، مؤلف، ترجمه پارسى آيات را مىآورد و در نوبت دوم قرآن را به شيوه تفاسير اهل سنت با اتكا به احاديث و اقوال مفسران پيشين تفسير مىكند و در نوبت سوم به تأويل عارفانه آيات مىپردازد. ميبدى خود در تفاوت ميان تفسير و تأويل مىآورد: «فرق ميان تفسير و تأويل آن است كه تفسير علم نزول و شأن و قصه آيت است و اين جز به توقيف و سماع درست نيايد و نتوان گفت الاّ به نقل و اثر و تأويل حمل آيت است بر معنيى كه احتمال كند و استنباط اين معنى بر علما محظور نيست بعد از آنكه موافق كتاب و سنت باشد».
در کتاب «شبنم و دریا» غیر از معرفی منابع و مآخذ حکایتهای کشفالاسرار در فصل سوم، در فصل اول به معرفی انواع و محورهای اساسی داستانها و تبیین برخی محورها، چون محور عشق و تحلیل ویژگیهای ادبی عرفانی میبدی در ترجمه قرآن پرداخته شده است. فصل دوم، شامل حکایتها و حکایتوارههای نوبت سوم کشف الاسرار است که در خلال گزارههای تفسیری و تأویلهای عرفانی این بخش پراکنده است و همین پراکندگی و درهم آمیختگی سبب شده است که برجستگی و تشخص قابل ملاحظهای نداشته باشند و از منظر توجه و تأمل مخاطبان دور بمانند. برای استفاده بهتر و بیشتر خوانندگان این قصه ها و دریافت ژرفتر مقاصد عرفانی میبدی، این قصه ها از متن ده جلد کشف الاسرار استخراج و بر اساس نام شخصیتهای محوری حکایت و کنش مرکزی آن نامگذاری شده است.
انتهای پیام/
نظر شما