نماینده ولیفقیه در هرمزگان در سخنانی به مناسبت گرامیداشت هفته هنر انقلاب اسلامی گفت: هنر متعهدانه آن هنری است که با سبک زندگی اسلامی یعنی اخلاق، انسانیت، فضیلتهای انسانی و اسلامی سازگار باشد.
یه گزارش ستاد خبری هفته هنر انقلاب، بیستم فروردینماه به مناسبت سالگرد شهادت سید شهیدان اهل قلم، شهید سید مرتضی آوینی با عنوان روز هنر انقلاب اسلامی نامگذاری شده و سرآغاز هفته هنر انقلاب اسلامی به شمار میرود.
در همین راستا و به مناسبت بزرگداشت این شهید والامقام گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمد عبادیزاده نماینده ولیفقیه در استان هرمزگان و امام جمعه بندرعباس ترتیب دادیم که با هم میخوانیم:
جایگاه هنر انقلاب در کشور و در بین هنرمندان را چگونه ارزیابی میکنید؟
در ابتدا لازم میدانم هفته هنر انقلاب اسلامی را که همزمان است با شهادت شهید آوینی، خدمت جامعه هنری کشورمان به خصوص هنرمندان استان هرمزگان تبریک و تهنیت عرض نموده و گرامی بدارم یاد و خاطره شهید مرتضی آوینی را که جزء هنرمندان متعهد کشور ما بود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در واقع توانستیم یک شکوفایی و رشدی را در حوزه هنر شاهد باشیم، هنرمندان مسلمان و متعهد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی توانستند کارهای بزرگی را انجام دهند و بنده معتقدم که امروز جایگاه هنرمندان در جامعه جایگاه ویژهای است و در عظمتش همین بس که امروز رهبر فرزانه انقلاب اسلامی یکی از اقشاری را که دائم به حضور میپذیرند هنرمندان و صاحبان هنر اعم از شاعران، فیلمسازان سینما و هنرمندان تئاتر و قشرهای مختلف هنری است و به حرفهایشان گوش میدهند، نظراتشان را میشنوند و این اهمیتی است که امروز رهبر عزیز انقلاب در عالیترین سطح کشور و انقلاب به هنر و هنرمندان توجه ویژهای دارند. بنابراین امروز جایگاه هنر یک جایگاه رفیع و بلندی است و ما هم باید روز به روز این جایگاه را قدر بدانیم.
آیا هنر انقلاب اسلامی مستقل از هنرهای دیگر است؟
پاسخی که میخواهم بدهم شاید برای مخاطبان سخت باشد. افرادی که با فلسفه و منطق آشنایی دارند بهتر میدانند که رابطه این دو تا عموم و خصوص من وجه است یعنی چه؟ یک جاهایی نگاه به قالب میکنیم. تفاوت قالبها خیلی تأثیر ندارد، بلکه اصل آن هنجارهاست. ممکن است یک هنرمند در آمریکای لاتین یا در اروپا یک اثر هنری را خلق بکند که آن اثر هنری با ارزشها و هنجارهای جامعه ما سازگار باشد. پس لزوماً نمیتوانیم بگوییم که هرچه از آن طرف ارائه شد غیرانقلابی است و هر چه این طرف تولید شد انقلابی است، بلکه باید نگاه کنیم به محتوای هنر و نقشی که میتواند در سبک زندگی و انسانسازی داشته باشد، آن هنر میتواند یک هنر انقلابی باشد ولو از هر کشور و توسط هر دینی تولید شود.
هنری که ارزشهای دینی و انسانی را تعالی میبخشد و انسان را رشد میدهد انسان را به تکامل میبرد، این هنر یک هنر انقلابی و متعهدانه است که ما باید اینها را مورد توجه قرار بدهیم. بنابراین باید یک همخوانی و در واقع یک سازگاری بین قالب هنر و پیام و اهداف هنر وجود داشته باشد تا ما از آن بتوانیم به عنوان یک هنر دینی نام ببریم.
و اما در حوزه هنر انقلاب، انقلاب اسلامی با خود ارزشهایی را به ارمغان آورد، این ارزشها از متن دین بود. وقتی میگویید استقلال و آزادی، این استقلال و آزادی در متن دین وجود دارد. از طرفی ارزشگذاری به جایگاه مردم در نظام حاکمیت در متن دین وجود دارد. من اینها را تعمداً میگویم که فکر نکنیم وقتی میگوییم مثلاً ارزشهای الهی، ذهن ما برود به یک چیزهای خاصی مثلاً حجاب و مانند آن که البته آنها هم ارزش هستند، بلکه میخواهم دایره ذهنها را گسترش بدهم. پس آنچه انقلاب اسلامی برای ما به ارمغان آورد؛ استقلال، آزادی، نقش مردم در مردمسالاری دینی است.
هنری که در خدمت ارزشهای دینی باشد هنر دینی و هنری که در خدمت ارزشهای انقلاب باشد هنر انقلاب است، مثل فرهنگ شهادت.
صبر و مقاومت را هنرمند انقلابی و دینی تولید و ترویج میکند، حالا از طریق فیلم، سینما، تئاتر و هر چیز دیگر. یا توجه به مستمندان و تقابل با نظام سلطه و اینها همه در متن ارزشهای دینی وجود دارد، بنابراین نمیتوان بین هنر انقلابی و هنر دینی تفکیک قائل شد، بلکه معتقدم هنر انقلابی با هنر دینی یکی است، همه اینها فرهنگ دینی و انقلابی است و شما نمیتوانید استقامت، مقاومت، صبوری، جهاد و مقابله با نظام سلطه جهانی را از متن دین جدا کنید. اینها قابلیت جدایی ندارند، بنابراین هنر انقلاب همان هنر دینی است.
آیا این هنر دینی میتواند در جهان هم عمومیت پیدا کند؟
فطرت بشری، قابلیت گسترش و تعمیم دارد. هنرمند میتواند ارزشهای انسانی و الهی را در کنار همدیگر به دنیا منتقل کند. هرچند امپراطوری رسانهای غرب و هالیوود اجازه نمیدهند که این ارزشهایی که توسط هنرمندان متعهد منتشر یا منتقل میشود به گوش مردم غرب برسد.
اینها نمیخواهند این ارزشها منتقل بشود، اما امروز خوشبختانه در اثر پیشرفت تکنولوژی، فضا و فرصت به گونهای فراهم میشود که ما بتوانیم این را به دنیا منتقل کنیم، لذا ارزشهای انقلاب اسلامی و ارزشهای دینی قابلیت انتقال به تمام جهان را دارد.
از نظر شما نخستین معیار و شاخصه هنر متعهدانه چیست؟
هنر متعهدانه هنری است که با باورها و ارزشهای دینی جامعه همسو باشد. در واقع هنر متعهدانه آن هنری است که با سبک زندگی اسلامی یعنی اخلاق، انسانیت و فضیلتهای انسانی و اسلامی سازگار باشد.
اینکه تاکید میکنم فضیلتهای اسلامی و انسانی، به دلیل اینکه بخشی از فضیلتهایی که اسلام آنها را به رسمیت شناخته، اینها فضیلتهای مطابق با عقل و خرد بشری است و بشریت هم آن را به رسمیت شناخته است. از طرفی اسلام نیز این فضیلتها را به رسمیت شناخته است، لذا وقتی شما میگویید دروغ بد است یا راستگویی خوب است، یا ظلم بد است و عدالت خوب است، صرف نظر از اینکه چه دینی این گزارهها را به کار برده باشد، گزارههایی مطابق با عقل است، بنابراین اگر این ارزشهای انسانی با هر دینی و در هر آئینی و در هر کشوری مطابق با عقل و فطرت بشر همراه باشد، آن را جزء هنر متعهد میدانیم.
ویژگی و شاخصه دیگر هنر متعهدانه این است که در مسیر رشد و تعالی انسان به کار گرفته میشود. هنر متعهدانه هم در بُعد دینی و هم ملی مسئولیتآور است، هنری که بتواند انسان را رشد بدهد و به تکامل برساند، این هنر میتواند یک هنر متعهدانه باشد و در مسیر تعهد انسان قرار بگیرد.
و اینکه ما در هنر متعهدانه نگاهمان به نتیجه است، در واقع نگاهمان به غایت هنر است، چون هدف هنر و غایت هنر این است که اخلاق را در جامعه گسترش بدهد یا سیاست را با انسانیت عجین بکند یا باورهای جامعه و ارزشهای انسانی و الهی جامعه را تقویت کند و مسئولیتآور برای جامعه باشد؛ اینها هنر متعهدانه است و باید مورد توجه قرار بگیرد.
در هنر دینی لزوماً لازم نیست که واژگان دینی بهکار برود. این یکی از اشتباهات و خطاهایی است که امروز در جامعه ما صورت میگیرد. بعضیها میگویند که هنر دینی آن هنری است که مرتب بیاید و بگوید اسلام، پیغمبر، قرآن و دین. در صورتی که شما ممکن است یک فیلم سینمایی یا یک تئاتری را ببینید و این تئاتر از اول تا آخر نه اسمی از دین نه خدا نه پیغمبر و قرآن نمیآورد، اما وقتی شما به نتیجه این تئاتر نگاه میکنید، به نتیجه این فیلم در عرصه سینما نگاه میکنید، میبینید که خروجی آن این است که دارد یک پیام ارزشی و متعهدانه را تقویت میکند. این هنر، هنر متعهدانه و دینی است.
خیلی وقتها فریب میخوریم، یعنی افراد متعهد و متدین جامعه ما گاهی فریب میخورند. یک عده از اول تا آخر اسم دین، خدا و پیغمبر را مطرح میکنند، ولی وقتی خروجی تئاتر و هنر آنها را میبینید یا نگاه میکنید، این تئاتر خروجیاش این است که دارد ریشه دین را میزند، پایههای دین را سُست میکند، اما از اول تا آخرش هم پمپاژ واژگان دینی بوده است. بنابراین هنر دینی لزوماً معنایش این نیست که باید با واژگان دینی از اول تا آخر همراه باشد، بلکه باید بتواند یک معرفت دینی و یک ارزش الهی یا یک ارزش انسانی را به مخاطب انتقال دهد.
تا چه اندازه هنر انقلاب اسلامی توانسته است مفهوم واقعی خودش را در جامعه گسترش بدهد؟
واقعیت این است که هنر انقلاب اسلامی در این زمینه توفیقاتی داشته اما مطلوب نبوده است، در این زمینه خیلی عقب هستیم و بسیاری از آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی روی زمین مانده است. همین مقدار هم ما ممنون و متشکریم از هنرمندان متعهدمان که گامهای خوبی را در این زمینه برداشتهاند، اما انتظار میرود هنرمندان ما بیایند و در قالبهای مختلف هنری اعم از شعر، قصه، سینما و ... پیام خود را به مردم دنیا منتقل کنند.
به نظر شما شناخت هنرمند چگونه به دست میآید؟
در بحث هنر یک نکتهای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که شاکله هنر دو چیز است، یکی همان بحث شناخت هنرمند است و آن تصویری که هنرمند و معرفتی که هنرمند در ذهن خودش دارد و میخواهد این هنر را در قالبی با توانمندیهای خاص خودش ارائه بدهد، ممکن است این قالب هنری در قالب یک نقاشی یا خلق آثار هنری در حوزه معماری اسلامی- ایرانی باشد. در معماری به عنوان یک هنر، هنرمند به زیبایی ارزشهای ملی و اسلامی میپردازد. گاهی نیز برعکس افرادی هستند که ارزشها و هنجارهای جامعه خود را منتقل نمیکنند، بلکه در واقع بیشتر تحت تأثیر مسائل وارداتی قرار میگیرند، پس اینها را ما باید از همدیگر جدا کنیم.
در بحث هنر باید یک پیوست فرهنگی داشته باشیم، معماری ما باید یک پیوست فرهنگی داشته باشد و بتواند آن پیوست فرهنگی معماری و هنر را در خدمت آرمانها و ارزشهای جامعه قرار بدهد.
هنر یک قالب دارد، یک محتوا و پیام. قالب هنر ممکن است در اثر داد و ستدی که بین هنرهای مختلف در سطح جهان صورت میگیرد ایجاد شود. مثلاً هنر اسلامی با هنر غیراسلامی، داد و ستد هنر رومی با هنر ایرانی. حتی به لحاظ مذهبی هنر اسلامی با هنر مسیحی یا هنر بودایی یا هنرهایی که مثلاً در حوزههای عرفان و معرفت به کار میروند. اینها همه داد و ستدی با همدیگر دارند و یک شاکله و قالبی دارند که ممکن است بگویید ما این قالب را نمیتوانیم به اسلامی و غیراسلامی تبدیل کنیم. باید ببینیم در آن قالب چه میخواهیم بریزیم. هنر یک قالبی دارد که هنرمند با ذوق و سلیقه و قدرت و توانایی خودش میآید و این را عرضه میکند، اما این هنرمندی که با این ذوق و توانایی میخواهد هنر خودش را عرضه کند باید ببینیم که چه محتوایی را میخواهد در آن قالب بریزید. این خیلی مهم است که یک وقتی یک هنرمندی در خدمت شهوات انسانی است و میخواهد شهوات انسانی را تحریک کند، این هنرمند، هنرمند متعهد و مکتبی نیست. هنری که در جامعه اسلامی ابتذال و خشونت را ترویج بدهد، هنری که باعث شود فرهنگ دینی و ملی را استحاله و دگرگون کند آن هنر، هنر غیرمتعهدانه است. به عبارتی آزادی بی حد و حصر و آزادی غربی که هیچ حساب و کتابی نداشته باشد و هیچ گونه مانعی در کنار آن نباشد آن هنر را شما نمیتوانید هنر متعهدانه بدانید، بلکه هنری متعهدانه است که در مسیر ارزشهای الهی باشد.
ویژگی و رسالت هنرمندان متعهد و انقلابی چیست؟
هنرمندان انقلاب، امروز باید نسبت به آرمانها و ارزشها و هنجارهای جامعه خود آشنایی کامل داشته باشند. یکی دیگر از رسالتهای مهم هنرمندان این است، در جامعهای که زندگی میکنند درد آشنای مسائل خود باشند، درد جامعه خود را بدانند و درک کنند.
هنرمند واقعی کسی است که بداند مردم چه میخواهند. مطالبات و نیازهای واقعی مردم را درک کند، سراغ نیازهای کاذب نرود. ممکن است هنرمند موضوعی را مطرح بکند و خیلیها هم این کار را تأیید و از آن تعریف کنند، اما واقعاً آن موضوع نیاز واقعی جامعه نباشد.
بنابراین هنرمند متعهد و انقلابی ما باید به دنبال نیازهای واقعی مردم برود، در حوزههای مختلف، حوزههای سیاسی، در حوزههای اجتماعی، اقتصادی، در حوزه سبک زندگی درحوزههای مربوط به فرهنگ. ببیند که اساسیترین نیازهای فرهنگی جامعه امروز ما چیست و روی چه مسائلی باید تمرکز کند. اینها از نکاتی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
و سخن پایانی؟
همانطور که میدانید جامعه هرمزگان دارای فضیلتهای زیادی است و خواهش میکنم که هنرمندان ما به این فضیلتها بپردازند، فضیلتهایی که در مردم هرمزگان وجود دارد و ناشناخته است حتی برای خود هرمزگانیها ناشناخته است.
این فضایل و این ارزشها را که از قدیم در میان جامعه هرمزگان هم در میان جامعه اهل سنت بوده و هم اهل شیعه بوده؛ هنرمندان با خلاقیتهای هنری خود باید خالق زیباییها و فضیلتهای استان هرمزگان باشند.
در پایان از همه هنرمندان به ویژه هنرمندان استان هرمزگان که بنده ارادت خاصی به آنها دارم، صاحبان هنر، مطبوعات، فیلم، صدا و سیما و بخشهای مختلفی که در جامعه حضور دارند و هنر خودشان را در خدمت آرمانها و هنجارها و فضیلتهای جامعه هرمزگان قرار دادهاند، کمال قدردانی و تشکر را دارم.
انتهای پیام/
نظر شما