به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، رویداد «دوشنبهها به وقت کتاب» در سالهای اخیر به یکی از قرارهای منظم ادبی حوزه هنری انقلاب اسلامی تبدیل شده است؛ نشستی که نهفقط به معرفی کتابهای تازه میپردازد، بلکه با تکیه بر گفتوگو، نقد و واکاوی آثار، میکوشد نسبت ادبیات داستانی معاصر با تجربه زیسته، جهان پیرامونی و افقهای تازه روایت را به پرسش بگیرد. استمرار این نشستها نشان میدهد که کتاب، هنوز هم میتواند محور گفتوگو و اندیشیدن جمعی باشد و ادبیات، بستری برای مواجهه جدیتر با مسئله «دیگری» و جهانهای دور و نزدیک.
چهلوششمین نشست «دوشنبهها به وقت کتاب» روز دوشنبه ۸ دیماه، به نقد و بررسی رمان «دریاچه هانگژو» نوشته علیرضا عیوضی اختصاص داشت؛ رمانی که با انتخاب جغرافیایی متفاوت، مخاطب ایرانی را از فضای آشنای روایتهای داخلی فاصله میدهد و او را به دل چین معاصر و افسانههای درهمتنیده با زندگی روزمره میبرد. این فاصله جغرافیایی، نه بهمنزله گریز از واقعیت، بلکه تلاشی برای بازآفرینی واقعیت در بستری تازه است؛ بستری که امکان آزمودن شیوههای روایی متفاوت و تلفیق واقعگرایی با عناصر خیالپردازانه را فراهم میکند.
حمید بابایی که دبیر این نشست بود ضمن اشاره به جایگاه پژوهشی و ادبی بهرام بیضایی، از او بهعنوان یکی از چهرههای تأثیرگذار ادبیات و پژوهش معاصر یاد کرد و گفت: ما نویسنده و پژوهشگری بسیار مهم را داریم که آثارش همچنان محل رجوع و تأمل است.
بابایی سپس با اشاره به اینکه «دریاچه هانگژو» نخستین رمان علیرضا عیوضی بهشمار میرود، از نویسنده پرسید ایده شکلگیری این اثر از کجا آغاز شده است.
عیوضی در پاسخ اظهار کرد: «دریاچه هانگژو» در ابتدا یک داستان کوتاه بود که سال ۱۳۹۲ در حوزه هنری و در کلاسهای آقای سرشار نوشته شد. دوستان بسیاری معتقد بودند این داستان ظرفیت تبدیلشدن به یک رمان را دارد.
وی درباره روند تبدیل این داستان به رمان افزود: در فراخوان مدرسه رمان که از سوی انتشارات شهرستان ادب برگزار شد، شرکت کردم و پس از غربالهای متعدد آثار، با راهنمایی استاد شهسواری، این طرح به شکل نهایی خود در رماننویسی رسید.
در ادامه نشست، یکی از حاضران با اشاره به جذابیت داستان و ظرفیت آن برای مطالعات فرهنگی، از نویسنده پرسید آیا تجربه شخصی یا سفر به چین در شکلگیری این رمان نقش داشته و آیا درباره افسانه مطرحشده در کتاب، پژوهشی انجام شده است.
عیوضی در پاسخ گفت: داستان از ابتدا تا انتها در چین میگذرد. اگرچه روایت مستقیماً برگرفته از تجربه شخصی من نیست، اما بهدلیل سفرهای متعددی که در سالهای مختلف به چین داشتهام، مجموعهای از اتفاقات و مشاهدات پراکنده در شکلگیری فضای رمان مؤثر بوده است. عناصر افسانهای اثر نیز برساخته ذهنی هستند و پژوهش مستقلی درباره آنها انجام نشده است.
در بخش پایانی نشست، حمید بابایی با قرار دادن رمان در دسته رئالیسم جادویی، نگاهی انتقادی به اثر داشت و گفت: بهنظر من رمان دچار اطناب است؛ چراکه برخی خردهروایتها در پیشبرد ماجرای اصلی نقش مؤثری ندارند. همچنین راوی تا حدی منفعل است و کنشمندی کافی ندارد که میتواند برای مخاطب آزاردهنده باشد.
او در پایان، یکی از دلایل جذابیت «دریاچه هانگژو» را فاصله گرفتن آن از تجربه زیسته مخاطب ایرانی دانست و افزود: این فاصله ما را وارد جهانی تازه میکند و همین امر به جذابیت رمان افزوده است.
نظر شما