به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، نشست تخصصی ادبیات کودک و نوجوان روز چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۴ به همت مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری با موضوع «تصویرگری در شعر کودک و نوجوان» و با حضور جعفر ابراهیمی (شاهد)، غلامرضا بکتاش، کاظم طلایی، میثم موسوی، طیبه شادمانی، زهرا داوری و سورنا جوکار در سالن صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.
در آغاز نشست، سورنا جوکار دبیر کارگروه ادبیات کودک و نوجوان حوزه هنری با بیان اینکه طی یک سال اخیر تلاش شده از زاویهای تازه به شعر کودک و نوجوان پرداخته و آسیبشناسی دقیقی صورت گیرد، گفت: احساس کردیم لازم است درباره این حوزه بیشتر صحبت کنیم. بسیاری مواقع با یکدیگر کار میکنیم اما گفتوگویی نداریم.
وی با اشاره به اینکه موضوع جلسه تصویرگری در ادبیات و شعر کودک و نوجوان است عنوان کرد: همواره یکی از چالشهای مؤلفان و ناشران این بوده که نسبت به تصویرگری کتابها رضایت کافی ندارند.

جعفر ابراهیمی (شاهد) در ادامه با اشاره به علاقه دیرینهاش به تصویرگری گفت: همانطور که امام گفته بود من ورزشکار نیستم اما ورزشکاران را دوست دارم، من هم تصویرگر نیستم اما تصویرگرها را دوست دارم. در نوجوانی ساعتها به کارهای آقای ممیز در کتاب هفته نگاه میکردم.
وی ادامه داد: شعر کودک هم مانند تصویرگری در نگاه اول ساده به نظر میرسد اما در اجرا دشوار است. برخی فقط شعر کودک میتوانند بگویند و نه شعر نوجوان. من در گذشته تعامل خوبی با تصویرگران داشتم. کودکان پیش از زبان باز کردن با تصویر ارتباط میگیرند و به تصویرهای ذهنی نیاز دارند، اما در نوجوانان این نیاز کمتر است زیرا کتاب تصویری را کودکانه تلقی میکنند. تصویرگر باید چیزی به شعر اضافه کند و زوایای پنهان را آشکار سازد.
ابراهیمی تاکید کرد:گاهی تصویرگر نکاتی را میبیند که به ذهن شاعر نمیرسد. به نظر من تعامل خوب است اما تحمیل نه. دخالت نباید زیاد باشد و بهتر است تصویرگر در صورت نیاز از شاعر سؤال کند. تصویرگری در شعر کودک اهمیت بسیار دارد و میتواند حتی یک شعر متوسط را مطرح و اثرگذار کند.
طیبه شادمانی نیز با بیان اینکه پیشتر معتقد بوده شاعران نباید در کار تصویرگر نظر بدهند اظهار کرد: در کتابی خواندم نوشته بود آهو چشمش زخمی شد اما در تصویر، پای او را میبستند. یا در یک کتاب مادر در یک تصویر چادر دارد و در تصویر دیگر ندارد. این تفاوتها آزاردهنده است. کتابهای رنگآمیزی ما هم اغلب پر از تصاویر تکراری مانند لولوبو و پونی شدهاند.

میثم موسوی با اشاره به اینکه ابزار کار تصویرگران تصویر است، عنوان کرد: ما مردمی هستیم که تغزل برایمان اهمیت دارد و حتی سر چهارراهها شعر میفروشیم.
وی افزود: تصویر شمشیر دولبه است؛ یا خیال را گسترش میدهد یا جلوی آن را میگیرد، بهخصوص وقتی کلام عیناً تصویر شود. در تصویرسازی شعر، اعتماد به تصویرگر نتیجه بهتری میدهد. روح شعر فارسی تغزل و حماسه است و این دو عنصر فرهنگ فارسی را شکل میدهند.
او با نمایش نمونههایی از تصویرگریهای باستانی در شعرهای ایرانی درباره ویژگیهای این تصاویر توضیح داد.

غلامرضا بکتاش با اشاره به آغاز جریان بزرگ مصورسازی کتاب کودک در ایران با کتاب «مهمانهای ناخوانده» گفت: این جریان اهدافی داشت و حتی جنبههای سیاسی هم پیدا کرد. کودکان تصویر را دوست دارند و تصویرگران بر اساس متن ما کار میکنند اما گاهی ما آنها را متهم میکنیم. کودک سر بزرگ و پاهای چوبکبریتی میکشد اما تصویرگر نمیتواند چنین کند. در شعر هم گاهی مثل کودکان شعر میگوییم و این قابل قبول نیست. در شعری گفته بودم درختان روستا تیر برق شدند اما تصویرگر یک تیر سیمانی کشیده بود. گاهی تصویرگران متن را دوباره نمیخوانند یا کار آماده دارند.
وی افزود: تصویرگری کودک شامل همه تصاویر نیست بلکه برای شاخصترین شعرهاست. اول شعر وجود دارد و تصویر باید بر اساس آن شکل بگیرد. کودکان برخی تصاویر را دوست دارند حتی اگر فنی نباشند، اما وقتی تصویرگر برای کتاب کودکان تصویرگری میکند، باید اصولش را رعایت کند.

در پایان این نشست، کاظم طلایی نیز با اشاره به گستردگی حوزه تصویرسازی در بخشهای آموزشی، داستان و شعر بیان کرد: ما در حوزه تصویرسازی، علمی، آموزشی، داستان و شعر داریم. انتخاب آدمها مهم است. فرهاد جمشیدی تخصصش تصویرسازی تاریخی بود و رنگهایش بوی تاریخ میداد. یک ناشر به او داستان طنز داده بود و من ناراحت شدم چون جنس کارش تاریخی بود.
وی ادامه داد: کتابهای آموزشی تخصص میخواهد. در آنجا نباید حرف اضافه زد چون مخاطب گمراه میشود. در شعر برخی بهتر کار میکنند. انتخاب شعر باعث میشود نصف مسیر طی شود. اگر شاعر کنار بکشد و همهچیز را به تصویرگر بسپارد درست نیست.
طلایی همچنین گفت: تعامل شاعر و تصویرگر ضروری است تا اتمسفر شعر منتقل شود. وقتی تصویرگر درست انتخاب شده باشد و گفتوگوی خوبی با شاعر داشته باشد، احتمال فروش خوب کتاب هم بیشتر میشود.

نظر شما