به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، مثنویخوانی که با هدف شرح و تحلیل مثنوی معنوی مولانا و تبیین مفاهیم عرفانی و اخلاقی آن برای مخاطبان، هر هفته در حوزهٔ هنری انقلاب اسلامی برگزار میشود، صد و سیاُمین جلسه خود را با ارائه محمدرضا سنگری، به پایان رساند.
در شروع جلسه و در غیاب حشمتالله نوروزی، یکی از حضار چند آیه از سوره توبه قرائت کرد و در ادامه محمدرضا سنگری به شرح آیه خوانده شده پرداخت و گفت: واژه محوری این آیات «فتنه» است که به معنای امتحان است. امام علی علیه السلام در خطبه ۵۰ نهج البلاغه به آن اشاره کرده است. فتنه معنای چندگانه دارد که یکی از آن به معنای امتحان و آزمون و شامل چند چیز مثل همسر و فرزند و حادثهها میشود. حضرت علی علیه السلام میفرمانید: دو چیز باعث فتنه میشود اولین چیز پیروی کردن از هوای و هوس و دومین چیز احکام من درآوردی است.
وی ادامه داد: فتنه یک رخداد است که اوضاع را غبارآلود و تشخیص را سخت میکند. در فتنه، سخت است که شما تشخیص بدهید که چکار کنید. اما چیزی که میتواند در آن موقعیت کمک کند بنا بر فرمایش حضرت علی علیه السلام بصیرت است.
این پژوهشگر عنوان کرد: حضرت علی در نهج البلاغه میفرماید وقتی شیطان با تمام توان به میدان میآید من با یک چیز به میدان میآیم و آن بصیرت است.
سنگری اضافه کند: هرکس خودش را از تجربههای پیشین بینیاز ببیند در کارکردهای امروزی و آینده هرگز موفق نخواهد بود. فتنهها قبل از اینکه جانها را بکشد روح و افکار را میکشد. اندیشهها سست میشود و تصمیمگیری دشوار میشود و بعد از مدتی به دامان باطل میافتد.
هنر نمایشی مولانا
در ادامه جلسه سنگری به طور خلاصه به داستان طوطی و بازرگان پرداخت و گفت: رسیدیم به داستان طوطی و بازرگان که بازرگان به هند رفت و با طوطیها خواسته طوطیاش را در میان گذاشت و بازرگان دو عکسالعمل از خودش نشان داد اول اینکه کلاه از سر برداشت و بر زمین زد و دوم اینکه گریبان چاک داد. حالت اندوه همین است که آدم اول بر سر و بعد به سینه میزند و این هنر نمایشی مولانا است. ندیدم مولانا از یک شغل و موقعیت یک انسان حرف بزند و روانشناسانه آن حالت را ترسیم نکند این هنر بزرگ مولانا است.
این استاد ادبیات اذعان کرد: محور داستان طوطی است و طوطی به سخن گفتن مشهور است. قبلاً گفتم هیچ عضوی جز زبان در بدن آفتزا و همچنین آفتزدا نیست. در روایت داریم که هیچ عضوی به اندازه زبان گناه نمیکند. هر صبح همه اعضا از زبان خواهش میکنند فقط ما را جهنمی نکن. مولانا هنرمندانه آفتهای زبان را توضیح میدهد. در این قصه بخش قابل توجهی از آفتهای زبان را میتوانید ببینید. زبان، اژدها است. مراقب باشید که با زبان کسی را نیش نزنید. به ما توصیه میکنند موقع خشم، حرف نزنید.
یکی از درسهای تربیتی شرمندگی است
وی تاکید کرد: آدم باید روح بزرگی داشته باشد که وقتی خشمگین است برعکس خشم خود عمل کند. همان جمله معروف و توصیه حضرت عیسی که اگر کسی به صورت شما سیلی زد طرف دیگر صورت را بده. این یک روش تربیتی است که طرف را شرمنده میکند. یکی از درسهای تربیتی شرمندگی است. در سلوک افراد بزرگ نمونههای زیاد داریم. بدتر از فرعون، انسانی پیدا نمیشود اما خداوند به موسی علیه السلام میفرماید: با فرعون نرم حرف بزن.
سنگری اضافه کرد: مولانا تحت تأثیر دو شاعر است اول عطار نیشابوری است که در سن نوجوانی، عطار را با پدر ملاقات کرده است و «الهی نامه» را عطار به مولانا میدهد و به پدر مولانا میگوید: مراقب این پسر باشید که این آدم بزرگی خواهد شد. دوم حکیم ثنایی غزنوی است که به شدت در تفکر مولانا اثر گذاشته است. مولانا در بخشهای متعددی از مثنوی اشاره میکند که این سخن که میگویم از ثنایی گرفتهام. برخی از تمثیلهای مثنوی هم برگرفته از «حدیقه الحقیقه» ثنایی است و بارها اشاره میکند از حکیم غزنوی که بشنو و بارها تکرار میکند که «اگر من میگویم من ناقص هستم من ناتمام حرف میزنم اگر تمام را میخواهید از حکیم ثنایی بشنو». ثنایی بسیار شخصیت بزرگی است.
این مثنویشناس در توضیح بیت «تو صاحب نفسی ای غافل! میان خاک خون مِی خور/ که صاحبدل اگر زهری خورد آن انگبین باشد» گفت: صاحبدلان زهر را تبدیل به انگبین میکنند. وقتی حضرت زینب(س) بعد از واقعه کربلا و آن همه مصائب میگوید: جز زیبایی چیزی ندیدم. تبدیل موقعیت منفی به مثبت است. معاویه ۴۲ سال برعلیه علی (ع) کار کرد و در ۴۰ روز شکست خورد. این هنر بزرگ حضرت زینب (س) بود.
وی ادامه داد: قرآن فقط یکبار کلمه جمال را بکار برد و آن هم برای حیوانات است. وَلَکُمْ فِیهَا جَمَالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَحِینَ تَسْرَحُونَ. زمانی که چهارپایان از چراگاه بر میگردند، جمال خلق میکنند. شتر خار میخورد و شیر تولید میکند. وقتی بتوانیم موقعیت منفی را تبدیل به موقعیت مثبت کند. اسمش میشود، جمال. شتر از خس شیر تولید میکند. وقتی اتفاق بدی میافتد و تو به خودت بگویی در دل این اتفاق بد یک چیز خوب وجود دارد و من باید آن را پیدا کنم و موقعیت بد را به موقعیت خوب برگردانم، جمال میشود.
سنگری اظهار کرد: فردی به نام حسام میگوید: من از شام مامور شدم به مدینه بروم. معاویه کیسهای زر به من داده بود که در مدینه شخصیت امام حسین(ع) را بشکنم. به مدینه رسیدم. شروع به توهین کردم امام حسین علیه السلام فحشهای من را خوب گوش داد و سکوت کرد و وقتی فحشها تمام شد. فرمود: «خسته و گرسنه هستی در خانه ما برای پذیرایی آماده است». من را به خانه برد. دست و صورتم را شستم آن لحظه محبوبتر از حسین (ع) کسی نبود. دوست داشتم زمین دهان باز کند و من را ببلعد. بعد از آن حسام یکی از بهترین دوستان امام حسین علیه السلام شد.
ادامه کلاس مثنوی خوانی به قرائت مثنوی و توضیح محمدرضا سنگری گذشت.
گفت پیغامبر که ای مرد جری
هان مکن با هیچ مطلوبی مری
در تو نمرودیست آتش در مرو
رفت خواهی اول ابراهیم شو
چون نهای سباح و نه دریایی
در میفکن خویش از خودراییی
بیشتر بخوانید:
نظر شما