۱۴۰۴.۰۶.۲۶

مصطفی زندی فیلمنامه‌نویس حوزه طنز معتقد است که کارکرد اصلی کمدی سرگرمی است و اگر سینمای کمدی ایران را سخیف بدانیم به انتخاب مخاطبانی که به تماشای این آثار می‌نشینند توهین کرده‌ایم.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری و به نقل از خبرگزاری میزان، مصطفی زندی از چهره‌های شناخته‌شده در حوزه فیلمنامه‌نویسی طنز است؛ نویسنده‌ای که سال‌ها در سینما و تلویزیون فعالیت داشته است و به‌ویژه در زمینه کمدی عامیانه نگاه ویژه‌ای دارد. از آثار او می‌توان به کمدی‌های موفقی همچون «هزارپا»، «هتل» و «جوجه‌تیغی» اشاره کرد. زندی یکی از مهمانان نشست «طنزینما» در این هفته نیز بود؛ نشستی هفتگی که به همت دفتر طنز حوزه هنری با هدف پرورش نویسندگان طنز طراحی شده است و تلاش دارد تجربه‌های عملی این عرصه را به علاقه‌مندان جوان منتقل کند. در این گفت‌وگو از او درباره جایگاه تاریخی طنز در فرهنگ ایرانی، نسبت طنز با تفکر و سرگرمی، وضعیت امروز سینمای کمدی و تجربه‌هایش در این زمینه پرسیدیم. 

در فرهنگ ما طنز همیشه حضوری پررنگ داشته است؛ از سعدی و عبید زاکانی گرفته تا طنزپردازان امروز، بسیاری از حرف‌هایی که نمی‌شد مستقیم بیان کرد، در قالب طنز مطرح شده است. حتی امروز هم وقتی می‌خواهیم از تلخی‌های اجتماعی یا نوستالژی سخن بگوییم، بیشتر با زبان طنز سراغ آن می‌رویم. آیا این نگاه درست است؟ 

بله، این نگاه صحیح است. ما ایرانی‌ها همیشه با طنز زیسته‌ایم. شما آثار سعدی را ببینید؛ انتظار ندارید از سعدی آن شوخی‌ها را بخوانید اما وقتی می‌خوانید متوجه می‌شوید چه رنگ‌وبوی خاصی دارند. عبید زاکانی هم همین‌طور است. دلیل این رویکرد روشن است؛ بسیاری از مسائل را نمی‌شد مستقیم بیان کرد. 

زبان فارسی بسیار زیبا و شفاف است اما در برخی موارد نمی‌توان سخن را بی‌پرده گفت و به‌ناچار به طنز پناه می‌بردند. این شیوه همواره در تاریخ ما وجود داشته است. امروز هم به همان صورت است. وقتی نقدی داریم –چه نسبت به دولت، چه حاکمیت و حتی نهادهایی مانند آموزش یا حوزه هنری‌– بسیاری مواقع از طنز بهره می‌گیریم. وقتی می‌خواهیم درباره تلخی‌های اجتماعی صحبت کنیم یا حتی گذشته و نوستالژی را مرور کنیم، باز هم طنز را به کار می‌بریم. به جای اینکه مانند بسیاری ملت‌ها بنشینیم و مسیر طی‌شده و آینده را به‌طور تحلیلی بررسی کنیم، گذشته را دستمایه شوخی قرار می‌دهیم و با آن بازی می‌کنیم. 

برخی معتقدند طنز نباید صرفاً خنده ایجاد کند، بلکه باید تلنگری بزند و مخاطب را به فکر فرو ببرد. مثلاً وقتی درباره دهه شصت یا پدیده‌ای مانند خیانت شوخی می‌کنیم، این شوخی باید اندیشه‌ای هم برانگیزد. شما این دیدگاه را قبول دارید؟ 

چرا همیشه انتظار داریم کمدی الزاماً پیام بدهد؟! چرا نباید تنها سرگرمی ایجاد کند؟! نگاه شخصی من این است که کمدی در وهله نخست قرار نیست اندیشه تولید کند یا نقش راهنما داشته باشد. کمدی پیش از هر چیز باید زندگی را قابل‌تحمل‌تر کند. برای من اگر بتوانم در شرایط سخت فقط لبخندی بر لبان شما بیاورم، ارزشمندتر از آن است که الزاماً پیام یا فکر بزرگی منتقل کنم. طنزی که من کار می‌کنم همان طنز عامیانه است؛ طنزی در قالب فیلم بدنه که هدفش گیشه و سرگرمی است. 
اصراری ندارم طنز من همیشه پیام داشته باشد؛ گاهی پیام هست اما بسیاری مواقع عامدانه به‌دنبال پیام نیستم. هدف من روشن است؛ خنده، سرگرمی و شادی. بسیاری مواقع همین سرگرمی از انتقال اندیشه هم ارزشمندتر است. به عنوان مثال در همان جنگ ۱۲ روزه، خانواده‌ها در اضطراب بودند. هیچ مقاله یا متن جدی‌ای نمی‌توانست حال آن‌ها را تغییر دهد اما کلیپ‌های طنز، جوک‌ها و موقعیت‌های خنده‌دار توانست برای لحظاتی حواسشان را پرت کند و همان لحظه، برایشان از هزار پیام جدی باارزش‌تر بود. 

پس شما از طنز عامیانه دفاع می‌کنید و می‌گویید کمدی حتی بدون پیام بزرگ هم ارزش دارد؟ 

دقیقاً. سبک و سلیقه من همین است. من دوست دارم کمدی مبتنی بر سرگرمی باشد و حال خوب ایجاد کند. هیچ اصراری ندارم که حتماً حامل پیام یا نگرش عمیقی باشد. به یاد بیاورید زمانی را که در تلویزیون آثار کمدی پخش می‌شد و خانواده‌ها ساعت هشت یا نه شب پای تلویزیون می‌نشستند و نیم ساعت می‌خندیدند؛ این اتفاق بسیار مهمی بود. مدتی طولانی است که چنین آثاری در رسانه‌های تصویری غایب‌اند و کسی نیست که حال خانواده را خوب کند. این خود خلأ بزرگی است. 

برخی منتقدان می‌گویند سینمای کمدی ایران سخیف شده است. شما این نقد را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 

من معتقد نیستم کمدی سخیف شده است. وقتی ۵میلیون نفر بلیت می‌خرند و فیلم کمدی می‌بینند، نمی‌توانیم آن را سخیف بنامیم. این مخاطب آگاهانه هزینه و انتخاب کرده است. شما نمی‌توانید به انتخاب او توهین کنید. اینکه بگوییم «سینمای کمدی سخیف است» در واقع توهین به مخاطب است، زیرا ما هم بخشی از همین جامعه‌ایم، خودمان به تماشای همان فیلم‌ها می‌رویم، می‌خندیم و بعد در مقام منتقد قرار می‌گیریم؛ این تناقض آشکاری است. به نظر من، باید بپذیریم کارکرد اصلی کمدی سرگرمی است. 

شما در حوزه هنری و نشست «طنزینما» به‌عنوان مهمان حضور دارید. آیا فکر می‌کنید چنین نشست‌هایی می‌توانند جریان‌ساز باشند و نیروهای تازه‌ای را وارد سینما و تلویزیون کنند؟ 

بدون تردید. این کلاس‌ها هم از نظر انتقال تجربه ارزشمندند و هم از نظر امید دادن به علاقه‌مندان. وقتی کسی علاقه‌مند است و احساس نیاز می‌کند، این کلاس‌ها می‌توانند مسیر را نشان دهند. 


مدرسانی مانند خانم عرب‌امیری توانمندند و بدون بخل تجربه‌هایشان را منتقل می‌کنند و شاگردانشان گواه این امر هستند، اما بخش مهم ماجرا به هنرجو بازمی‌گردد. هنرجو باید پشتکار داشته باشد. من همیشه این کلاس‌ها را به آدرس دادن تشبیه می‌کنم؛ استاد می‌گوید از خیابان سمیه چگونه به میدان انقلاب برسید اما اینکه با اتوبوس بروید یا تاکسی بگیرید یا پیاده بروید، به خودتان بستگی دارد. کلاس مسیر را نشان می‌دهد، اما پیمودن راه به عهده فرد است. 

بسیاری افراد در ۱۰ قدم اول می‌مانند، برخی صد قدم می‌روند و عده‌ای هزار قدم. این به سخت‌کوشی و علاقه بستگی دارد، اما نکته مهم این است که کلاس آدرس غلط نمی‌دهد و مسیر درست را نشان می‌دهد. 

به نظر شما حوزه هنری و این کلاس‌ها می‌توانند پلی باشند برای ورود جدی‌تر علاقه‌مندان به عرصه حرفه‌ای؟ 

قطعاً. همین امروز هم این‌گونه است. کسانی که واقعاً علاقه‌مند و پرتلاش باشند، می‌توانند از این مسیر به دنیای حرفه‌ای نزدیک شوند. این یکی از برکات حوزه هنری است که چنین فضایی را فراهم کرده است. 

در پایان این گفت‌وگو، جلسه سیزدهم «طنزینما» با حضور مصطفی زندی، فیلمنامه‌نویس در حوزه هنری برگزار شد. 

در این نشست، زندی نکات کلیدی فیلمنامه‌نویسی کمدی عام، از جمله انتخاب موضوع نزدیک به دغدغه‌های مخاطب، شناخت بازار، الگوپذیری و تمرین عملی برای نویسندگان جوان را تشریح کرد. 

«طنزینما» نمونه‌ای از تلاش دفتر طنز حوزه هنری برای انتقال تجربه‌های حرفه‌ای و تقویت ارتباط میان نویسندگان و بازار سینمای کمدی بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha