۱۴۰۴.۰۲.۲۸

نشست تازه‌ دوره «ناداستان» روز شنبه ۲۷ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ در سالن تبیین ساختمان الف حوزه هنری برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، محمدامین فرج‌اللهی پژوهشگر تاریخ معاصر، در حاشیه دوره «ناداستان»، بر لزوم توجه بیشتر به جریان‌های چپ‌گرا در روایت تاریخ معاصر ایران تأکید کرد و گفت: در بررسی تاریخ معاصر، به‌ویژه تاریخ پس از انقلاب، تمرکز پژوهش‌ها بیشتر بر جریان‌شناسی گروه‌های مبارز مسلمان بوده و در این میان، از اهمیت گروه‌های مارکسیستی مانند حزب توده، سازمان چریک‌های فدایی خلق و سایر گروه‌های چپ غفلت شده است. این غفلت باید جبران شود.

وی با اشاره به پیوستگی تاریخی ایران معاصر افزود: وقتی تاریخ ایران را مطالعه می‌کنیم، با یک کلّ به‌هم‌پیوسته مواجهیم؛ دایره‌ای ۳۶۰ درجه‌ که در آن حکومت پهلوی، جمهوری اسلامی و گروه‌های مخالف این دو نظام از جمله مجاهدین خلق، جریان‌های اسلامی، مارکسیستی و التقاطی حضور دارند. اگر بخشی از این دایره، مانند جریان‌های مارکسیستی، نادیده گرفته شود، شناخت ما از تاریخ ناقص خواهد ماند.

فرج‌اللهی تأکید کرد: این نادیده‌گرفتن، در تحلیل‌های تاریخی خود را نشان می‌دهد. مثلاً وقتی می‌خواهیم دریابیم دستگاه‌های اطلاعاتی دو رژیم پهلوی و جمهوری اسلامی چه شناختی از گروه‌های چپ داشته‌اند، بدون آگاهی دقیق از ماهیت و عملکرد این جریان‌ها نمی‌توانیم تحلیلی جامع ارائه دهیم.

پژوهشگر تاریخ معاصر در ادامه، وفاداری به حقیقت را اصل اساسی در روایت تاریخ انقلاب دانست و گفت: گاهی شرایط سیاسی و اجتماعی اجازه نمی‌دهد همه ابعاد یک واقعه تاریخی بازگو شود اما نباید از ستون فقرات حقیقت فاصله گرفت. متأسفانه در یک دهه اخیر، نوعی روایتگری در حال غلبه است که بیشتر مصلحت‌های امروز را در نظر می‌گیرد تا حقیقت تاریخی. اینکه یک واقعه را با ذهنیت امروزی بازسازی کنیم، نه براساس واقعیت زمان وقوع آن، خطری جدی برای تاریخ‌نگاری انقلاب است.

وی افزود: باید حقیقت را تا حد امکان کامل و چندوجهی روایت کنیم و نگاه انتقادی خود را نیز در آن دخیل بدانیم.

فرج‌اللهی با اشاره به نقش فرهنگی جریان چپ در دهه ۶۰، به‌ویژه در حوزه ادبیات، گفت: در آن سال‌ها، چه در شعر، چه در رمان و داستان‌نویسی، چهره‌های برجسته و آثار مهمی از دل جریان چپ بیرون آمد. همان‌طور که در سایر کشورها ادبیات یکی از نقاط قوت جریان‌های مارکسیستی است، در ایران نیز چپ‌ها بر ادبیات تمرکز داشتند. کتاب‌هایی مانند «مادر» اثر ماکسیم گورکی تا سال‌ها از منابع مهم فکری این جریان به شمار می‌رفت.

وی در پاسخ به این پرسش که چرا ادبیات چپ در حافظه تاریخی ماندگار نمانده است؟ تصریح کرد: به نظرم علت اصلی این است که ادبیات مارکسیستی با جامعه مسلمان ایران سنخیت نداشت. مانند سنگی که در آب بیفتد و موجی ایجاد کند اما این موج به‌دلیل ناسازگاری با بستر، دوام نیاورد. این شاید یکی از دلایل ماندگار نشدن ادبیات چپ در جامعه ایران باشد.

این پژوهشگر تاریخ معاصرادامه داد: حتی چهره‌هایی مانند هوشنگ ابتهاج یا سیاوش کسرایی، بیش از آن‌که به‌عنوان شاعران چپ شناخته شوند، به‌خاطر مهارت‌های شعری و هنری‌شان در حافظه جمعی مردم مانده‌اند. مردم آن‌ها را با غزل، تصویرسازی‌های خیال‌انگیز و هنرشان به یاد می‌آورند، نه با گرایش مارکسیستی‌شان.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha