۱۴۰۳.۱۱.۲۳

از مسجد جوادالائمه تا حسینیه ارشاد؛ هنرمندان انقلابی کم‌کم یکدیگر را در محافل انقلابی پیدا می‌کنند و حتی پیش از پیروزی نهضت مردم ایران، هسته‌هایی را شکل می‌دهند که زمینه‌ساز تشکیل حوزه هنری پس از پیروزی انقلاب اسلامی می‌شود.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، حوالی سال ۱۳۵۷، هم‌قدم با انقلاب اسلامی، به ابتکار طاهره صفارزاده کانونی تشکیل می‌شود به نام «کانون نهضت فرهنگی اسلامی». این لحظه تولد حوزه هنری است. کانونی که چند ماه بعد به «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» تغییر نام می‌دهد و تا امروز برجا می‌ماند. ثمرات این نهالِ هنری روئیده از متن و بطن انقلاب، آنچنان زیاد شد که رهبر معظم انقلاب در سال‌های گذشته لقب «امید هنر انقلاب» را به حوزه هنری بخشیدند. این­جا، حوزه ­هنری، تجلی همان نهادی است که تمام دغدغه­‌های بندهای پیشین در آن رویت ­پذیر شده و همه حرف­‌های فروخورده در آن مسموع است. آنچه راقم این سطور در پی آن است نه مجیزگویی برای یک نهاد حاکمیتی، که در وصف مجموعه­‌ای است که به شهادت جلوداران عرصه هنر انقلاب احتمالا تنها پناه هنر و هنرمند انقلابی طی چهار دهه پس از انقلاب فرهنگی و اسلامی سال ۵۷ است.

حوزه هنری که در ابتدای مسیر خود شاید تنها جنبه هویت‌بخش فعالیت‌های هنری‌­اش، خارج از بخش تولید، در نشریه سوره به سردبیری مرتضی آوینی جلوه می­‌کرد، امروز آکنده از استعدادهای جوان و بزرگان فهیمی است که در حوزه‌های گونه‌گون، از ادبیات و موسیقی تا مستند و هنرهای تجسمی، برای هنرگردانی و میدان­داری در صحنه هنر انقلاب، بر محملی از تجربیات گذشتگان، آماده قیام‌­اند.

به اقتضای بهانه این یادداشت که تقارن این روزها با ایام دهه فجر است، مروری خواهیم داشت بر اولین‌های هنر انقلاب که به همت نهاد حوزه هنری به بار نشسته و طعم تازه‌ای را به ذائقه مخاطبان هنر که همان مستضعفان جامعه‌اند، چشاند.

توجیه

وقتی در پاییز ۱۳۵۰، انگلیسی‌ها خلیج فارس را ترک کردند، محمدرضا پهلوی که در خود تحقیری نسبت به ملت ایران، گوی سبقت را از اسلافش ربوده بود، خلاء قدرت ناشی از عدم حضور نیروهای بیگانه در منطقه را تاب نیاورد و در خرداد ۱۳۵۱ با دعوت رسمی از دوست قدیمی و مورد اعتمادش، نیکسون را به ایران آورد. نیکسون البته پیش‌تر هم به ایران آمده بود؛ در آذرماه ۱۳۳۲، زمانی که پس از کودتایی ننگین ۲۸ مرداد، در کسوت معاون رئیس جمهور آمریکا، برای بررسی اوضاع حکومت پهلوی پس از کودتا، به ایران سفر کرد و شاه خائن سه‌تن از جوانان دانشجوی مسلمان کشور را جهت پیشکشی به پای ایشان قربانی کرد. سال‌ها گذشت و نیکسون که با دکترین معروف خود مبنی بر لزوم تسلیح دولت‌های متحد امریکا در مناطق بحرانی جهان، به جای حضور نظامیان امریکا، بر سرکار آمده و اینک رئیس جمهور ایالات متحده شده بود، این بار برای متقاعد کردن شاه جهت خرید تسلیحات، دعوت او را پاسخ داد.

«توجیه» به کارگردانی منوچهر حقانی‌پرست و نویسندگی محسن مخملباف، روایتگر ماجرایی در خلال این سفر است. اولین فیلم بلند حوزه هنری که در سال ۱۳۶۰ ساخته شد و حضور بازیگرانی چون مجید مجیدی و جعفر دهقان در آن، سرآغاز مسیر بلندی بود که حاصل پیوند هنرمندان با این نهاد تازه‌ تاسیس بود.

حصار جهالت

حصار در حصار نام یک تله‌تئاتر است که محسن مخملباف در سال ۵٨ آن را ساخت و تحسین امام خمینی را در پی داشت. داستان آن از این قرار است که عده‌ای مارکسیست در زندان شاه عمیقاً درگیر مباحثه و جدل بی‌پایان در مورد انتخاب بهترین شیوه مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه هستند. کارگردان تلویزیونی این اثر محمدرضا هنرمند بود و فرج‌الله سلحشور و جعفر دهقان هم در آن بازی می‌کردند. علی منتظری، در شماره ۱۳ نشریه دانشگاه انقلاب، در تیرماه ۱۳۶۱ ضمن بررسی نمایشنامه حصار در حصار، با اشتیاق از به‌سرآمدن دوره چشم‌انتظاری برای تولید یک اثر فاخر و آموزشی در حوزه هنرهای نمایشی از سوی نیروهای اسلامی و مومن و معتقد به انقلاب اسلامی می‌گوید.

«حصار در حصار»، داستان دو زندانی سیاسی مارکسیست را روایت می‌کند که وقتی انقلاب در ایران پیروز شد و درب‌های زندان را روی ایشان گشودند در اسارت اندیشه سولفاته‌شان نمی‌توانستند واقعیت را بفهمند و کماکان ماندن در زندان را مُرجح بر آزادی می‌دانستند.

جمع مستان در صبح شقایق

در سال ۱۳۶۰، برای نخستین بار قطعات موسیقی با کلامی از صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش شد که حال و هوای انقلاب را داشتند؛ هشت قطعه «صبح شقایق»، «ای بهشتی سیرت»، «راه رجا»، «شهید مفتح»، «شقایق‌های پرپر»، «شهید نواب صفوی»، «شهید حداد عادل» و «به‌یاد اباذر زمان» با گردهم آمدن هنرمندانی در نهاد تازه تاسیس حوزه هنری، خلق شد؛ مرحوم حمید سبزواری اشعار این آلبوم را سرود و محمد گلریز و مهرداد کاظمی قطعات را اجرا کردند. مرحوم احمدعلی راغب آهنگساز این آلبوم بود.

مرد هزار آهنگ انقلاب، احمدعلی راغب در سال های منتهی به انقلاب و پس از کشتار هفده شهریور سال ۱۳۵۷، از سوی رژیم پهلوی، نسبت به این اتفاق، بی‌تفاوت نماند و همراه با برخی دیگر از هنرمندان سرشناس رادیو و تلویزیون، از همکاری با مراکز هنری وابسته به رژیم پهلوی و عضویت در ارکستر سازهای ملی، استعفاء داد. ارتباط با برخی گروه‌های هنری غیررسمی و آشنایی با افرادی همچون حسین شمسایی، مجید حداد عادل و حمید شاهنگیان، به زمینه‌ای برای فعالیت‌های انقلابی او تبدیل شد. همکاری در تهیه و تولید سرودهایی که بنا بود در محصولات فرهنگی نیروهای انقلابی (سخنرانی‌ها و…) استفاده شده و به شیوه زیرزمینی به دست مردم برسد، وظیفه این گروه‌ها بود که در مساجد و محافل مخفی، تشکیل شده بود.

مرکز موسیقی حوزه هنری در دهه فجر سال ۱۳۹۹ این آلبوم را باز نشر داد.

در بهار آزادی جای شهدا خالی

هنرمندان تجسمی، در کنار شاعران، شاید جزو نیروهای واکنش‌سریع عرصه فرهنگ و هنر باشند؛ در بزنگاه‌های مختلف و در عرصه های متنوع، در پیشامدها و اتفاقات مستحدثه، حضور هنرمندان عمدتا با تاملی همراه است؛ هم تاملی از جنس درنگ قبل از تولید هر اثر هنری؛ و هم درنگی از جنس ابهام و گنگی، کمی ترس و شاید ملاحظه‌کاری؛ در این میان اما هنرمندان تجسمی، خصوصا گرافیست‌ها، با تهوری مثال‌زدنی، میدان‌گشایی می‌کنند و راه را برای حضور و کنش‌گری سایر هنرمندان باز می‌کنند؛ امری که در سال‌های اخیر و خصوصا پس از ۷ اکتبر به روشنی قابل مشاهده بود.

در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب اسلامی هم هنرمندان تجسمی، خصوصا نقاشان، حضور پررنگی در بازنمایی مفاهیم انقلابی داشتند. کتاب «ده سال با نقاشان انقلاب اسلامی» گزیده‌ای است از آثار نقاشان انقلاب اسلامی از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷ که مصطفی گودرزی دیباج جمع‌آوری کرده و همراه با مقدمه‌ای در توضیح تأثیر انقلاب اسلامی در هنر نقاشی از خود او، در سال ۱۳۶۸ توسط حوزه هنری انقلاب اسلامی منتشر شده است.

در میان این آثار، تابلوی رنگ و روغن استاد کاظم چلیپا که در سال ۱۳۵۹ به مناسبت گرامیداشت پیروزی انقلاب اسلامی رونمایی شده بود، با شعار مشهور آن روزها به خوبی عجین شد: در بهار آزادی جای شهدا خالی.

محمد پرویزی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha