۱۴۰۳.۱۰.۱۱

 دوازدهمین اردوی ادبی تماشا با حضور محمدرضا سنگری، حسنا محمدزاده، مجید قیصری، فریبا یوسفی دبیر این نشست و همچنین وحید سمنانی و مبین اردستانی منتقدان مجموعه آثار سمانه خلف‌زاده که با عنوان‌های «دم»، «بازدم» و «همدم» منتشر شده، به دبیری فریبا یوسفی برگزار شد.


به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، محمدرضا سنگری که مدرس اولین کلاس دوازدهمین اردوی ادبی تماشا بود برای خلق مضامین و گسترش دید حاضران در این دوره آموزشی به ویژگی‌ها و زیست روزانه حضرت زهرا(س) اشاره کرد.

سنگری با تشریح جایگاه حضرت زهرا(س) به پژوهش‌های خود درباره یک روز این بانوی اسلام پرداخت و گفت: فاطمه زهرا(س) بیان کرده که صبح باشکوه و زیبا نتیجه شب بزرگ است و کسانی که شب بزرگ ندارند هرگز روز بزرگ را درک نخواهند کرد. این بانوی اسلام در مناجات خود با خداوند این دعا را زمزمه میکرده که «خدایا آغاز روز مرا فلاح قرار ده». همچنین امام حسن مجتبی(ع) در توصیف حضرت زهرا(س) به امام حسین(ع) فرمودند که مادرم زهرا (س) را در محراب دیدم که تا وقتی صبح ستون برافراشت و زمان طلوع شد مشغول عبادت بود و برای همه دعا میکرد و نام یک یک افراد را به زبان می‌آورد. بر همین اساس آغاز روز حضرت زهرا(س) با عبادت فلاحانه و بذرافشانی بوده است. همچنین بر اساس کلام امام حسن(ع)، حضرت زهرا(س) در محل خاصی از خانه خود عبادت میکرده است.

ماندگاری آثار ادبی در گرو روایت است


وی با تاکید بر اینکه خداوند، حضرت علی(ع) حضرت زهرا(س) و فرزندانشان را مایه محبت برای خلق قرار داد عنوان کرد: امام علی(ع) حضرت فاطمه(س) و فرزندانشان درهای علم برای امت هستند و هرکس با آنها همراه شود راه مستقیم را درنوردیده پس اینکه از خدا می‌خواهیم ما را به راه راست هدایت کند به این معناست که میخواهیم فاطمی باشیم. 

آغاز روز با دو عنصر ذکر و فکر  

سنگری ادامه داد: طبق روال هر روزه و پژوهش‌هایی که انجام داده‌ام بعد از نماز صبح حضرت زهرا (س) و تماشای آسمان، در به صدا در می‌آمده و پیامبر به منزل ایشان می‌رفته است. با ورود رسول‌الله به منزل حضرت زهرا (س)، ایشان قلم به دست می‌گرفت تا پیامبر سخن بگوید و فاطمه زهرا (س) صحبت‌ها را یادداشت کند. عمده یادداشت‌های ایشان هم روی پوست درخت، پوست گوسفند یا آهو بوده است. بر اساس مستندات یکی از مواردی که پیامبر در حضور حضرت زهرا (س) مطرح کرده عواقب ناشی از سبک شمردن نماز بوده که شامل ۱۵ گرفتاری می‌شود، ۶گرفتاری در دنیا، ۳ گرفتاری در زمان مرگ، ۳ گرفتاری در قبر و ۳ گرفتاری در قیامت. در میان گرفتاری‌های دنیوی اول آنکه برکت از عمر فرد برمیخیزد، دوم آنکه برکت از رزق می‌رود، سوم آنکه خداوند سیمای صالحان را از چهره‌اش محو می‌کند، چهارم آنکه هر عملی انجام دهد دعایش به آسمان نمی‌رود و دعای صالحان در حقش مستجاب نمی‌شود. 

سنگری در سخنانش یادآور شد که صبح حضرت زهرا(س) با دو عنصر ذکر و فکر  همراه بوده است و رهاورد ذکر و فکر در جان انسان شکست باطل است. 
وی با اشاره به لالایی‌های حضرت زهرا(س) بیان‌کرد: از صبح زود ایشان مشغول کار در منزل می‌شده و کشیدن آب از چاه از جمله وظایف حضرت زهرا(س)، با دستاس آردکردن گندم‌ها، غذادادن به حیوانات بوده است. 

این پژوهشگر در ادامه به وجود ۵۰۰ عنوان کتاب در کتابخانه حضرت زهرا(س) اشاره کرد و افزود: حضرت زهرا(س) به آماده کردن لباس، غذا و بدرقه حضرت علی(ع) برای رفتن به زمین زراعت یا حفر چاه یا راهی میدان جنگ شدن، مشغول بوده و سپس تا قبل از ظهر منزل ایشان کلاس درس برای ۲۰۰ خانم بوده است تا از حضرت زهرا (س) بافندگی، ارتوپدی و شکسته‌بندی را بیاموزند. در این میان آموزش قرآن و پاسخگویی به سوالات، آموزش خبرنگاری و گزارشگری از جمله مهمترین رشته‌هایی بوده که ایشان تندریس می‌کرده‌اند که «فضه» و «ام سلمه» از دانش‌آموختگان این محفل بودند. همچنین حوالی ظهر گروهی از باغ فدک که در ۱۴۸ کیلومتری مدینه قرار دارد به محضر حضرت زهرا(س) می‌آمدند. بعدازظهر ایشان فرزندان خود را برای رفتن به منطقه احد آماده می‌کردند و در آنجا واقعه غدیر را یادآوری میکرد و به دفاع از ساحت ولایت می‌پرداخت. 

در دومین کلاس اردوی ادبی تماشا، حسنا محمدزاده غزل «چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون/ دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون» از دیوان شمس مولانا را قرائت کرد و یادآور شد که در این شعر شاعر با تصاویر تودرتو که فراواقعی در عالم امکان هستند یک حس و دریافت و درک را بیان کرد که سمبلیسم فرارونده است. 

وی به نمادهای پرکاربرد در اشعار شاعران معاصر پرداخت و اظهار کرد: از نمادهای پرتکرار درخت است که نماد مردم ایران و ایستادگی است. همچنین آب نماد پاکی و روشنی، شهیدان و زندگی و حیات، آیینه نماد پاکی و آرامش، کبوتر نماد خلوص، سادگی، صلح، امید، خوشبختی و آزادی، موریانه نماد نابودسازی آهسته و در شعر قیصر نماد دشمنان ضعیف و ناتوان داخلی، قطار نماد گذر زمان، پنجره نماد دریچه‌ای به معنویت نور و جهان، دیوار نماد موانع است. 

ماندگاری آثار ادبی در گرو روایت است

محمدزاده با قرائت شعر «کویر» قیصر امین‌پور تاکید کرد که این غزل به یاد شریعتی سروده شده و به کتاب «هبوط در کویر» اشاره دارد و کویر در این شعر نماد بی‌حاصلی دنیا است. 

مدرس دومین کلاس دوازدهمین اردوی ادبی تماشا عنوان کرد: رمزهای ابداعی و فردی از طبیعت و پدیدارهای جهان ماده گرفته شده و تفاوت رمزها در نظرگاه شاعران مختلف فردیت را به خوبی نشان می‌دهد. آیینه در دفتر «آینه‌های ناگهان» اثر قیصر امین پور به مفهوم دوری از خودبینی و زلال بودن است و سیب سبز نماد شهدای به تکامل رسیده و باران نماد حیات ابدی و جاودانگی است.
وی دو عامل ابهام در شعر شاعر را ناشی از ضعف شاعر و کژتابی‌ها و نمادگرابودن شاعر و همسطح نبودن علم و آگاهی شاعر با مخاطب دانست. 

محمدزاده در ادامه به شعر «کسی نام عزیز تو را ز خاطر برد/ کلید پنجره رو به باغ را گم کرد» قیصر امین‌پور اشاره کرد و یادآور شد که شاعر باغ مظهر زیبایی باطنی در نظر گرفته و پنجره هر روزنی که انسان را به دنبال درون بکشاند، است. 

وی عنوان کرد: شعر نه باید خیلی سطحی و نه خیلی پیچیده باشد چراکه سطحی بودن شعر قابل پسند نیست و پیچیده بودن ذهن را درگیر می‌کند و مانع از دریافت مخاطب می‌شود. 
محمدزاده در پایان سخنانش به تفاوت‌ها در شیوه بیان شاعران متعدد پرداخت.

در سومین کلاس اردوی ادبی تماشا مجموعه آثار سمانه خلف‌زاده که با عنوان‌های «دم»، «بازدم» و «همدم» منتشر شده توسط وحید سمنانی و مبین اردستانی نقد شد.
سمنانی در این نشست خلف‌زاده را از فعال‌ترین شاعران زن در زمانه معاصر دانست و اظهار کرد: شعر زنان به دلیل محدودیت‌های فراوانی که داشته به نوعی از فضای فعال جامعه ادبی دور نگه داشته شده، اگرچه این به معنای نبود ذوق و استعداد در شعر بانوان نیست.

وی با اشاره به دقت و ظرایفی که در شعر بانوان وجود دارد بیان کرد: قدیمی‌ترین تذکره درباره زنان در شعر فارسی نوشته شده و «جواهر العجائب» نام دارد. بسیاری از تذکره‌ها فصلی را به شعر زنان اختصاص داده‌اند و شعر زنان را در فصلی جداگانه بررسی کرده‌اند. 

ماندگاری آثار ادبی در گرو روایت است

سمنانی خاطرنشان کرد: در دوره بعد از انقلاب شعر زنان پیشرفت‌های بسیار زیادی به نسبت شعر مردان داشته و توانسته فاصله را کم کند اگرچه این به معنای رسیدن و شانه‌به شانه هم رسیدن نیست. 

وی ادامه داد: یکی از سوال‌هایی که همیشه برایم پیش می‌آید این است که خانم‌ها از نظر عاطفی برجسته‌تر از مردان هستند و یکی از اضلاع مهم شعر هم عاطفه است و این سوال وجود دارد که چرا خانم‌ها در این ضلع آنطور که باید خودشان نیستند. اگر بانوان بتوانند از سنتی‌نویسی فاصله بگیرند از آنجا که ذات شاعر و خود شاعر از شعرش پنهان می‌شود جای تامل و توجه بیشتری دارد. 

این منتقد به رشد شعر بانوان طی ۱۵ سال اخیر پرداخت و افزود: سمانه خلف‌زاده شعر را به هویت خود جستجو می‌کند اگرچه این به معنای به غایت رساندن این مسیر نیست بلکه به سمت چیستی شعر رفتن است که قابل ستایش است. مجموعه شعرهای وی و حجم اندک اشعار وی و همچنین تاریخ انتشارشان راوی یک مسئله است که شاعر در یک بازه ۵ ساله شعرهایی که سروده را گزیده و در مجموعه‌ به چاپ رسانده است. او دو مجموعه غزل و یک مجموعه شعر سپید دارد.

وی عنوان کرد: حرکت‌هایی که شاعر معمولا در فاصله زمانی و با گذرزمان در فرم شعر و تجربه‌های شاعرانه‌اش میبینیم کمتر دیده می‌شود و معمولا آرایه‌های «دم» در «بازدم» هم وجود دارد و فکر می‌کنم شاعر در «دم» فضای بهتر و چندین غزل خوب دارد که نشانگر این است که او بیخود به برنامه‌های مختلف ادبی دعوت نشده است.
سمنانی با تاکید بر ضرورت دست بردن شاعهر در فرم اثر گفت: در مجموعه «بازدم» شعری است که با التزام شروع می‌شود و ادامه پیدا میکند در حالیکه باید لحن التزامی شود و این نکته‌ای است که به لحاظ فرمی باید اصلاح شود. 

شعرها پرگویی دارد

وی سپس به مجموعه «همدم» که شعر سپید است پرداخت و اظهار کرد: برای هر مخاطبی که شعرهای وی را دنبال می‌کند، این کتاب یک ساختارشکنی در ذهن را بوجود می‌آورد. این مجموعه بسیار کوتاه است و نشان میدهد شاعر به نوعی وضعیت اجتماعی دوران معاصر را در اقتصاد کلماتش در نظر گرفته است. وقتی شعرها را می‌خوانیم از ویژگی‌های مهم شعر سپید پس از جنس زبان، ایجاز آن است که شاعر در کوتاه‌ترین شکل ممکن مفاهیم گسترده را بتواند بیان کند و چون زایده زمان معاصر است داستان معاصر ظرف محدودی دارد و شاعر سعی در کوتاه نوشتن داشته است. 

ماندگاری آثار ادبی در گرو روایت است

سمنانی ادامه داد: کاش «همدم»که  در عین حال راوی تجربه‌های تازه خلف‌زاده است در محافل ادبی در محک نقد سنجیده می‌شد چراکه شعرها علاوه بر ظاهر کوتاه پرگویی دارد. شعر سپید سعی در حذف ارکانی دارد که به معنا آسیب نزند.

وی همچنین به عدم دقت در سطربندی، و فرم اشعار که نشات گرفته از بی‌ذوقی ناشر است انتقاد کرد. 

این منتقد در ادامه بیان کرد: قالب سپید در این مجموعه نفس چندانی ندارد و سطرها به سمت گزاره پیش رفته و این دلواپسی از اینکه نکند مخاطب متوجه کلام شاعر نشود، را ایجاد کرده است.

فریبا یوسفی که دبیر این نشست بود نیز گفت: در سه کتاب سمانه خلف‌زاده‌ای را دیدم که در بیرون از فضای کتاب می‌بینم و این حسنی برای این مجموعه‌هاست. هر شاعر با صداقت در کارش می‌تواند به این درجه برسد.

وی شتابزدگی خلف‌زاده در انتشار این کتاب‌ها را طبیعت جوانی وی دانست. 

گسستگی، مهمترین معضل‌های غزل روزگار

مبین اردستانی که دیگر منتقد این نشست بود گفت: حس میکنم اگر بخواهیم شاعری را بسنجیم در جایگاه دیدن او با شعر او باید اوج پروازهای او را ببینیم که در چه ساحت و  آسمان‌هایی پریده است. همانطور که اگر به مجموعه شاعران شاخص توجه کنیم میبینیم در بسامد زیبایی‌ها و متفاوت بودن‌های ممتاز و پسندیده آنها یکه و یگانه هستند. 

وی فرم را برخورداری صورت و معنای شعر از گسستگی تعریف کرد و یادآور شد: غزل‌های ناب منزوی دچار گسستگی نیست و بهم ریختگی در آن ندارد. ابتدای «بازدم» خیلی کلیشه‌ای و شعاری شده است و برآیند شاعرانگی را پایین آورده است. در مجموعه «همدم» شاعربودن را با حروف اضافه باید دید و تکرارها فرم نیافریده است. 

اردستانی افزود: چرا ما حسین منزوی را شاعر طراز می‌بینیم به بسامد شعرهای ناب او است و نه فقط ابیات. شعر آنها شعر گسسته نیست و از نگاه من یکی از مهمترین معضل‌های غزل روزگار گسستگی است. بر همین اساس باید توجه کرد که شعر گسسته نباشد و به جزئیات در آن توجه شود.

ناصر فیض مدیر دفتر پاسداشت زبان فارسی که از حاضران در این نشست بود گفت: نسل جدید خیلی برای چاپ کتاب عجله دارند و کسی که متولد ۱۳۷۰ است ۳ جلد کتاب منتشر میکند. از کتاب «دم» ۸ صفحه باید عبور کنیم تا به شعر برسیم یعنی در ۸ صفحه از کتاب ۶۰ صفحه‌ای، شعر نیست. اگر شاعر با کمی صبر پیش می‌رفت، بهتر بود. شاعران باید بدانند که هیچ کس در بازار آشفته منتظر شعر ما نیست و اگر اشعار جمع میشد و مجموعه شسته‌رفته می‌شدبهتر بود چراکه آدمها نباید زود خود را فاش کنند. در کتاب‌های جوانان تخلیه اطلاعات با چاپ مجموعه انجام می‌شود و اینکه شاعر از چه دریچه‌ای به جهان نگاه می‌کند با کتاب فاش می‌شود و این چندان خوب نیست. 

ماندگاری آثار ادبی در گرو روایت است

در چهارمین کلاس از اردوی ادبی تماشا مجید قیصری که در سال ۱۳۷۲ داستان‌نویسی را آغاز کرده و داور جشنواره‌های مختلف بوده و ۲۰ داستان ورمان از او چاپ شده به تشریح تجربه نویسندگی پرداخت. 

وی اعلام کرد: اگر وارد عرصه شاعری و نویسندگی می‌شوید تا اطلاعاتی به خواننده بدهید نباید اطلاعاتتان دست دوم و قدیمی باشد. اینکه به آثار یک نویسنده سرک کشیده باشید کافی نیست و تصور شما را محدود می‌کند. اینکه ندانید در ادبیات دنیا چه اتفاقاتی در حال وقوع است در آثاری که از شما تراوش خواهد کرد، تاثیر خواهد گذاشت و دایره بسیار محدودی خواهید داشت. اینکه بدانید در دوره معاصر چه روند در حال طی‌شدن است در اینکه حداقل در سطح ملی اثر خوبی ارائه کنید اثر دارد.

وی در ادامه به تفاوت شاعری و نویسندگی پرداخت و گفت: تلقی شاعری و نویسندگی خیلی نزدیک است و جای تعجب است که به نویسنده الهام نمی‌شود بلکه یک جرقه یا کشف آغاز داستان‌نویسی را بوجود می‌آورد. در مقابل بین عرصه کشف تا اجرا فاصله کوتاهی در شعر است و شاعر در مه می‌نویسد یعنی با وقوع یک اتفاق سریع باید در غبار بنویسد در حالیکه در نوشتن اینگونه نیست بلکه باید غبار بخوابد و نویسنده به عقب بازگردد و علت و عوامل یک موضوع را ببیند. شاعر بر اساس حس واکنش نشان می‌دهد و شعر نوشتن را آغاز می‌کند و نقطه عاطفی فضا را در می‌آورد در حالیکه در داستان رابطه علت و معلولی و جنبه عقلی مطرح است و حتما باید پیشینه را در نظر گرفت چراکه ما با چرایی سروکار داریم. خاصیت رمان شما را به چرایی وا می‌دارد و باعث فکر کردن می‌شود و بعد باید به آن پاسخ داده شود. در داستان رابطه علت و معلولی پیرنگ را می‌سازد و داستان از اینجا نشات می‌گیرد. 

جهان، جهان روایت است

این داستان‌نویس عنوان کرد: سلوک نویسندگی با شاعری فرق دارد بنابراین شاید تولیدات و یکسری اختلافات در تایم حرفه‌ای‌گری داشته باشد. شاعر هرکجا الهام بگیرد نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد مگر اینکه بخواهد مثل فردوسی اثری بلند خلق کند. 

ماندگاری آثار ادبی در گرو روایت است

وی در ادامه به اهمیت روایت در شعر پرداخت و افزود: هرچیزی که در عالم است اگر روایتی پشتش نداشته باشد ماندگار نمی‌شود. جهان، جهان روایت است و هر شخصیت و موضوعی پشتش روایت داشته باشد ماندگار می‌شود و به همین دلیل هم برخی دست به جعل داستان و تاریخ می‌زنند. جهان، جهان روایت است و شما از صبح تا شب در جهان روایت غوطه‌ور هستید.

وی در ادامه به حفظ پیوستگی برای حکایت منسجم را مطرح کرد که با تمرین و بازنویسی بدست می‌آید. قیصری مبنای رمان در داستان جهان غرب را اعتراف دانست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha