به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، استادمحمدرضا سنگری براش شناخت دقیقتر از حضرت زهرا (س) سوره کوثر راقرائت کرد و در ادامه به ابعاد شخصیتی حضرت فاطمه که میتواند محور آثار ادبی قرار گیرد، اشاره کرد.
وی در این نشست گفت: سوره کوثر کوتاهترین سوره قرآن است و یکی از شگفتیهایش این است که هیچ واژه تکراری در قرآن وجود ندارد و این یگانه بودن سوره نشانی از یگانگی حضرت زهرا (س) دارد. این سوره ظرافت و شگفتی دارد که بر کشیدن جایگاه زن است و یادآوری میکند که در روزگاری که دختر ننک عرب بود و افراد از داشتن فرزند دختر متواری میشدند خداوند فاطمه (س) را به پیامبر اکرم عطا کرد و برای اینکه بگوید طراز این بانوی اسلام چیست میگوید قیمت زهرا (س) نماز است و اینکه این بانو بهترین داده پروردگار به رسول الله است.
فاطمه (س) کلید هستی و عرش است
سنگری با اشاره به اینکه فاطمه (س) کلید هستی و عرش است عنوان کرد: هرکس به حضرت فاطمه (س) بپیوندد زایش و جوشش مدام در او اتفاق میافتد و این رویش و جوشش در خلق اثر ادبی درباره فاطمه (س) بیشتر میشود.
وی همچنین ادامه داد: لحظه به لحظه نیاز زمان به حضرت زهرا (س) بیشتر میشود چراکه آخرالزمان هم دست ایشان است. از حضرت فاطمه (س) ۲۶ شعر در اختیار داریم که ۵ شعر آن غزل است. خداوند پس از رحلت رسول الله طی ۷۵ یا ۹۵ روز تا زمان شهادت فاطمه زهرا (س) هر روز جبرئیل را برای آرامش حضرت نازل میکند تا با این بانوی اسلام گفتگو کند و حضرت زهرا (س) بسیاری از آنها را مینوشت و یاداشت میکرد.
سنگری در خصوص جایگاه حضرت فاطمه (س) به فرموده صاحب الزمان و اینکه ولیعصر (عجل الله) با فاطمه زهرا (س) جهان را اداره خواهد کرد اشاره کرد و سپس به تشریح سلوک ایشان که میتواند موضوع تولیدات ادبی باشد پرداخت.
وی اظهار کرد: حضرت فاطمه (س) را باید در ۵ قلمرو شناخت اول رابطه فاطمه (س) با خود است و اینکه ایشان در خلوت خود چگونه بودند و چگونه با خود گفتگو داشتند. دوم ارتباطی که حضرت فاطمه (س) با دیگران برقرار میکرد که همان شبکه ارتباطی ایشان است. سوم عاشقانههای ایشان با حضرت علی (ع) و فرزندانشان که شامل لالاییهای وی در محیط خانه، ارتباط عاشقانهای که با همسر و فرزندان خود داشته است. چهارم رابطه حضرت فاطمه (س) با خدایش است که شامل نیایشهای ایشان میشود. یکی از مواردی که میتواند از سوی هنرمند تشریح و پرداخته شود جایگاه این بانوی اسلام است و شاعر میتواند ایشان را به عنوان مدافع حریم و حرم حضرت علی (ع) معرفی کند. فاطمه (س) حسنپرور است، فاطمه (س) حسینپرور است، فاطمه (س) زینبپرور است و ایشان نگاهبان پیامبر هستند. خانه ایشان پایگاه شبانهروزی پاسخ به سوالات افراد بوده و بعد رسول الله تنها کسی که میتوانست سوالهای مسلمانان را پاسخ دهد حضرت زهرا (س) بود و ارزش علم ایشان اندازه امام حسن (ع) و امام حسین (ع) است. شاعران میتوانند به نگاه حضرت فاطمه (س) اشاره کنند . نوع رابطه با حضرت علی (ع) را بخوانید و نیایشهای مغفول مانده ایشان را مطالعه کنید که شعرآفرینترین بخش زندگی حضرت زهرا (س) است.
سنگری ادامه داد: از حضرت زهرا (س) ۶۶ دعا مانده که هر کدام میتواند منبع الهامبخش شعر شود. شبکه چهارم ارتباطی حضرت زهرا (س) با طبیعت است و ایشان در تربیت فرزندان فرزندان خود را به منطقه احد میبرد و با آنها آنجا گفتگو میکرد. شبکه پنجم ارتباطی ایشان با تاریخ است که میتوان در خطبه فدکیه آن را مطالعه کرد.
در بخش دیگر اردوی ادبی تماشا دکتر علی جلالیان به اهمیت خودشناسی اشاره کرد و با قرائت آیه ۱۹ سوره حشر گفت: اگر کسی خدا را فراموش نکند خود را مییابد و اگر خود را پیدا کند خدا را خواهد یافت. آن چیزی که ما اسم آن را اصل گذاشتهایم آن «من» است و اگر من آنی هستم که گم است آنچه اینجا میبینم به قدری از من دور و کدر است که نمیتوان آن را خود دانست.
وی معرفت را در یافتن نفس تعریف کرد و افزود: گنج وجودی با ویرانی و خراب کردن من مادی و ظاهری بدست میآید. انسان اگر خود گمکرده را در نیابد هیچ نیافته است بنابراین باید منی را که با حق است و به حقیقت خود نزدیک شده یافت.
در ادامه حسنا محمدزاده در تشریح مبانی نقد ادبی و زیباییشناسی شعر، به بحث نماد، پیشینه نماد و اینکه نمادگرایی از کجا شروع میشود پرداخت و گفت: دستهبندی نماد شامل نمادهای اعلا، نو و کشف شده توسط شاعر که در مقابل نمادهای مرده است، نمادهای انسانی و اجتماعی که در مقابل سمبلیسم فرارونده یا فراواقعی است، نمادهای اندامیک که توسط نماد مرکزی شکل میگیرد و شامل نمادهای اسطورهای و طبیعتگرا هستند، میشود.
وی ادامه داد: نمادگرایی پیشینه کهن دارد و در باورهای قومی و ملیتها دیده میشود. در باور و اندیشه عرفانی مسیحیت و اسلام، جهانی در وادی آنچه میبینیم وجود دارد که نمیبینیم و عرفا تحت عنوان جهان مثال از آن یاد میکنند و جهانی بین عالم غیب و شهادت است.
محمدزاده عنوان کرد: نمادگرایان بر این باورند که تنها هنرمندان از دریچه خیال قابلیت دارند به این عالم راه پیدا کنند و مفاهیمی که در آن عالم میبینند را با کمک اجسام و پدیدهها به تصویر در آورند . ما مکتبی به نام سمبلیسم در ادبیات فرانسه داریم که اواخر قرن ۱۹ شکل گرفته ولی قبل از آن در عرفان به نتیجه رسیدند که اشیا وسیلهای برای بیان چیزهای بزرگ هستند که با نماد میتوان آنها را بیان کرد و اشیا میتوانند به عکسهایی تبدیل شوند و حقایقی از عالم ناخودآگاه و غیب را بیان کنند و این از دریچه زبان عبارت مطرح میشود.
وی بیان کرد: بسیاری از مفاهیمی که شهودی هستند از طریق آرایههای ادبی قابلیت بیان ندارند و مفاهیم عینی را میتوانیم با آنها بیان کنیم ولی مفاهیم شهودی را با نماد میتوان مطرح کرد.
محمدزاده در تشریح تفاوتهای شعر نمادین امروز و کهن گفت: از زمانی که عرفان وارد شعر فارسی شد نماد هم در شعر ظهور پیدا کرد ولی تفاوت نماد دو دوره این است که در دوره حاضر شعر به صورت اندامیک جلوه میکند. نماد اندامیک یک نمادی است که کل شعر بر اساس آن شکل میگیرد و و واژهها دست به دست هم و انداموار در شعر پخش میشوند و آنها را به هم وصل میکنند.
وی نمادگرایی را یک شگرد ادبی دانست و افزود: ما نباید خود را در چارچوب و بند یک آرایه ادبی قرار دهیم یا شعر نمادین بنویسیم. در شعر مهم اتس که حرف و اندیشه به بهترین شکل ممکن بیان وشد.
در بخش پایانی اردوی ادبی تماشا مجموعه غزل «ناپدیدتر» اثر ایمان طرفه توسط افسانه غیاثوند و کاظم رستمی نقد شد.
دغدغهای که باعث باورپذیری میشود
افسانه غیاثوند با اشاره به وسواس شاعر در انتخاب شعرها به حجم کتاب و امکان صرفنظر از برخی شعرها از جمله اشعار تقدیمی و شعرهایی که قبلا چاپ دشه را مطرح کرد و در ادامه عنوان کرد: شاعر دغدغه نگاه صرفا زیباییشناسانه و دست و پا گیر را ندارد و ایمان طرفه شاعری تعهدمدار، دغدغهمند نسبت به اصالت و روح هنر است.
وی با اشاره به سازوکار روایتگونه اشعار اظهار کرد: کتاب مشتمل بر ۶۰ غزل است که اکثر آن روایتگونه هستند. گاه مخاطب «منِ» شاعر است شعرها واگویههایی هستند که مولفه تعاملگرایی شاعر را برجسته میکند و همین نشان از این است که شاعر اهل گفتگو است و پنجرهای رو به جهانبینی خود باز میکند تا راه تعامل در فضای پویا و باز فراهم شود.
این منتقد ادامه داد: آنچه به به کمک شاعر میآید استفاده از فعلهایی که ساختار امری نحوی به حساب میآیند است که زمینه حرف زدن شاعر با مخاطب و به چالش کشیدن او را بوجود میآورد. البته ایمان طرفه برای فردیت هم اهمیت قائل است و همدلی و حرکت در شعر او باعث نمیشود که ارتباطش با جهان بیرونی قطع شود و شاید او بنا دارد درگیری عاطفی خود را در مواجهه با زندگی تبدیل به شعر کند و اتفاقا این محاسبات در طبیعت گفتار اتفاق افتاده است. نگاه شاعر این نیست که دغدغهمندی کند ولی در شعر این اتفاق میافتد و همین باعث باورپذیری شعر میشود و شاعر راوی بیچون و چرای اتفاقاتی است که برای او رخ میدهد.
غیاثوند با بیان اینکه اشعار «ناپدیدتر» عاطفه محور هستند تاکید کرد: برخی شعرها از منظر اقتدار سروده شده و برخی شعرها دستمایه طنز است. البته نمونه طنزهای فاخر در اثر کم است. لحن به کمک شعر ایمان طرفه در«ناپدیدتر» آمده تا در اجرای اهدافش موفق باشد
وی در بخش پایانی سخنانش به جسارت زبانی شاعر در استفاده از کلماتی چون «گلادیاتور» «آسانسور» و «دایناسور» اشاره کرد و سپس به شتابزدگی نگارشی این کتاب نقد کرد.
کاظم رستمی نیز به شعر زنانه پرداخت و گفت: منظور از شعر زنانه به لحاظ زبانی است و نه جنسیت. زبانشناسان چند نشانه را مطرح کردهاند که شاعر را برملا میکند. یکی نشانههای کنشی است که از راوی شعر سر میزند و مشخص کنند شعر زنانه است مثل پخت و پز یا جارو کردن. دوم نشانههای محتوایی مثل احساسات و عواطفی که خاص بانوان است. سوم نشانههای نحوی که نشانههایی از قبل قبیل تکرار یا پرسشهای خاص زنانه.
وی در ادامه به اشعاری که تشخص زنانه در آن مشهود است اشاره کرد و گفت: طرفه از معدود شاعرانی است که گرفتار ماجرای زنانه نیست.
در ادامه این نشست فریبا یوسفی به حس زنانهای که در مجموعه غزل «ناپدیدتر» وجود دارد، پرداخت و یادآور شد که تاریخ اشعار لطفی در حق پژوهشگران ادبیات است تا به ویژگی کتاب بتوانند اشاره کنند. ضمن اینکه اشعاری با موضوع جانبازان اعصاب و روان سروده شده نشان از دغدغه شخصی شاعر است که این شعر را سروده بدون اینکه قرار باشد آن را به جشنوارهای ارائه کند.
نظر شما