به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، رمان «درخت تنها» به قلم حامد جلالی، در برنامه «دوشنبهها، به وقت کتاب» این هفته، با حضور نویسنده و به میزبانی حمید بابایی در سالن اوستا حوزه هنری، مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
برگزیده شدم
در ابتدای برنامه، حامد جلالی در پاسخ به این سوال که چطور به ایده این کتاب رسیده، گفت: یک اتفاقی در ایران رقم خورد و آن برگزاری کنگره شهدای هر استان بود. هدف از برگزاری این کنگره، زنده نگهداشتن تاریخ شفاهی ادبیات دفاع مقدس عنوان شد.
این کنگره در استان قم نیز برگزار شد. در جریان آن با نشر جمکران صحبت و قرار شد این انتشارات، بین بیست تا سی کتاب در این زمینه کار کند. وقتی که داشتند لیست نویسندگان را تنظیم میکردند که کدام شخصیت را کدام نویسنده کار کند. به حاج حسین برزگر رسیدند.
حاج حسین برزگر یک آدم معلول است که در بچگی تصمیم می گیرد که به جنگ برود. خیلی هم شر بوده، در طول جنگ حضور داشته و یک بار هم دیپورت میشود، اما بعد از جنگ به صورت خودجوش برای تفحص میماند و بعدها به یک نیروی تفحص عالی تبدیل میشود.
او در عین حال یک آدم بسیار صاف و ساده با خاطرات بسیار شیرین است اما دچار مشکلاتی می شود که خاطراتش را دقیق به یاد نمیآورد و با این شرایط برای نوشتن خاطرات او نیاز به پژوهش بود و نویسندهای که این کار را انجام دهد.
وی در ادامه گفت: با این تفاسیر، در پی پیدا کردن یک نویسنده برای نوشتن درباره خاطرات حسین برزگر، یک نفر از جمع من را پیشنهاد میدهد و عدهای موافق نبودند. بحث پیش میآید پس استخاره میکنند این کار را به من بدهند یا خیر. طبق روایتی که برای من نقل شد و طبق آنچه آقای دکتر حسنی رییس انتشارات جمکران در مراسم رونمایی کتاب تعریف کرد از یک آدم معتبر خواستند که استخاره کند و جواب استخاره آیهای آمد که طبق آن گفته شده بود «این آدم، برای این کار برگزیده شده است.»
بعد از جواب استخاره، دیگر آنها مجبور بودند کار را به من بدهند و من که روایت را شنیدم، خوشحال شدم و کار را قبول کردم.
جلالی در ادامه گفت: من این کتاب را در ۱۴ ماه نوشتم. به خاطر آن دوباره سفر کردم و با بچههای تفحصهمراه شدم. در دمای ۵۵ درجه خوزستان با آنها به تفحص رفتم. منطقه به منطقه، وجب به وجب آنجا را گشتم و یک سری کارهای پژوهشی که تقریبا بعضی از آنها نوآورانه بود را انجام دادم تا جایی که ناشر شگفت زده شده بود که یعنی اینطوری هم می شود به موضوع نگاه کرد. همه این کارها انجام شد تا توانستم از این آدم خاطرات را دربیاورم و تبدیل به کتاب کنم.
منطقه پاکسازی نشده! کجا میروی؟
جلالی در بیان خاطرهای از بودن در منطقه تفحص اظهار داشت: من از ماشین پیاده شدم و به سمت درخت تنها مورد علاقه حاج حسین رفتم که آن را ببینم. یکدفعه دیدم همه داد و فریاد میکنند و بعد فهمیدم اینجا پاک سازی نشده بود، هر آن ممکن است روی مین بروم. وقتی بچههای تفحص این موضوع را به من گفتند، من به آنها جواب دادم،خب من قبول کردم این کتاب را بنویسم و این درخت را هم حاج حسین خیلی دوست داشت و باید آن را میدیدم و برای دیدن آن به اینجا آمده بودم.
در ادامه بابایی اظهار داشت: یکی از آسیبهای جدی که ما در حوزه ادبیات دفاع مقدس با آن مواجه هستیم این است که بسیاری از دوستان که به پروسه خاطره نویسی ورود می کنند چون به فضای جنگ مسلط نیستند و آن را نمیشناسند، وقتی مینویسند و شما نوشتههایشان را میخوانید احساس میکنید متن، دارای اشتباهات بسیار جدی در حوزه اطلاعات جنگ است اما اینجا ما با کتابی مواجه هستیم که وقتی در مورد یک عملیات و تفحص شهدا صحبت میکند، ابتدای هر مبحث آن عملیات یا تفحص را برای مخاطب توضیح میدهد و به نظرم این بزرگترین حسن این نوشته و کتاب است.
ماجرای یک نقشه دستساز از مناطق جنگی
در ادامه، جلالی در راستای سخنان بابایی به توضیح درباره نحوه پژوهش کتاب «درخت تنها» پرداخت و گفت: روای کار، نه سواد آنچنانی و نه رسته آنچنانی در سپاه دارد و یک نیروی جزء بوده و وقتی به جنگ میرود چون معلول بوده او را در بخش تعاون میگذارند و این آدم کارت و پلاک ها را تقسیم می کرده و بعدا شهدا را بستهبندی و کفن میکند.
البته آن زمان حافظه عجیبی هم داشته و بسیاری از شهدا را میشناخته، اما در یک حادثه یک حیوان وحشی به وی حمله می کند و در جریان همهگیری، کرونا هم گرفته و بخشی از حافظهاش را از دست داده و در یادآوری جزییات خاطرات مشکل پیدا کرده است.
این نویسنده ادامه داد: حال، من برای پژوهش این کار باید با چنین شرایطی با او مصاحبه میکردم، بنابراین نقشهای جنگی از منطقه غرب و جنوب با لمینت براق طراحی کردم. هر بار برای گفتوگو آن را مثل قالیچه کف خانهشان پهن میکردم و هر چه تعریف میکرد می گفتم حاج حسین، کجا را می گویی و او روی نقشه دست ساز من جای آن را نشان می داد. درضمن آلبومی با عکس ها و اطلاعات نوشته شده در زیرش تهیه کردم.
همچنین دست نوشتههایش را درباره تفحص پرینت گرفتم و در کل اطلاعات را به اسنادی تبدیل کردم که همیشه در زمان گفتوگو با راوی به همراه داشته باشم. در حقیقت من داشتم حاج حسین بزرگر را به عنوان یک شخصیت داستانی می ساختم، اطلاعات را می آوردم و با آنها پیش می رفتم.
وی درباره نحوه روایت گرفتن از حسین برزگر با توجه به مشکل به یادآوردن خاطرات توسط وی، این طور توضیح داد: در یکی از خاطرات، حاج حسین به من گفت، ما ماشینمان رفت روی مین و لاستیک ترکید. من پرسیدم خب بعد چه شد؟ جواب داد، برگشتیم.
برایم سوال بود که در این اتفاق چه کسانی حضور داشتند و بعد چه شد. اسم یکی را که آورد، آشنایی درآمد که الان آموزشگاه موسیقی دارد و وقتی به سراغش رفتم و از او درباره این اتفاق سوال کردم و او یک ساعت و نیم برایم با جزئیات ماجرا را تعریف کرد و من برای بسیاری از خاطرات این گونه دنبال منبع می رفتم تا جزییات خاطرات را دربیاورم.
نویسنده کتاب «درخت تنها» در ادامه تاکید کرد: من جزو نویسندگانی هستم که حتی برای یک کتاب سفارشی،خود را ملزم میکنم که در دمای ۵۵ درجه باشم چون می خواهم به جای حسین برزگری که آنجا بوده و این را حس کرده، بنویسم.
وی ادامه داد: کتاب من رمان خاطره و زاویه دیدش سیال ذهن بود. داستان یک شخصیت نویسنده داشت، اما بنا به خواست ناشر با سه ماه تلاش تبدیل به این کتاب شد، گرچه این کتاب را هم دوست دارم اما آنچه اول نوشتم با آنچه میبینید متفاوت است.
در ادامه جلالی اظهار داشت: در صفحات ابتدایی کتاب قراردادهایی با مخاطب می گذارم. هنوز کتاب شروع نشده به ادبیات حاج حسین مخاطب می گوید که من بیان گفت ندارم پس اولین قرارداد این است که حاج حسین نمی تواند حرف بزند.
یا مثلا در اولین صفحات فصل اول به خواننده میگویم در تاریخ شفاهی بودن و نبودن افراد مهم نیست، بلکه توضیح و شرح آنچه اتفاق افتاده است مهم است.
بنابراین در این کتاب، واوی از تاریخ جنگ تکان نخورده و کوچکترین تحریفی در آن انجام نشده است، اما در بیان روایت حاج حسین، این رویکرد متفاوت است .
در ادامه برنامه، یکی از حضار گفت: در این کتاب تشریح صحنهها بسیار عالی است، چراکه من خود پرستار زمان جنگ بودم و شما صحنه ها را طوری روایت کردید که آدم به خواندنش مشتاق میشود. این صحنه ها را من در هیچ کتابی نخواندم و پیدا کردن شهدا و نحوه شهادت آنها را اینگونه که بیان شده هیچ جا ندیدم.
وی ادامه داد: برادر من بیست سال در جبههها بود، یعنی رزمنده به جبهه رفت و برنگشت و بعد از بیست سال با تفحص پیدا شد و خاطرات این کتاب به قدری ارزشمند است که تاریخ میتواند ارزش آن را مشخص کند.
هر فصل «درخت تنها» یک کتاب است
در ادامه این جلسه بابایی اظهار داشت: به نظر من هر فصل این کتاب می تواند بعدا به یک کتاب تبدیل شود. روایت ها فوق العاده است به ویژه فصل یک بسیار هولناک است.
در حقیقت فصل اول روضه خوانی دارد و در فصلهای بعدی کم کم مشخص می شود استراتژی متن چیست و نکته دیگر اینکه در این کتاب، حسین برزگر توسط حامد جلالی روایت می شود.
در ادامه یکی از حضار گفت: فضای داستان هر چه پیش میرفت آنقدر خونسرد بود و راوی شوخ طبع که مدام سیر روایت، برایم جذابتر میشود.
بابایی نیز اظهار داشت: یکی از ویژگیهای که این کتاب را خواندنی می کند طنز بسیار محترمانه ایست که در این اثر وجود دارد، این طنز مسخره نمیکند و موقعیت را توضیح میدهد و هدف آن تخریب نیست.
درضمن، کتاب «درخت تنها» یک اثر محترم در ادبیات شفاهی دفاع مقدس است، به شرط اینکه درست خوانده شود. این اثر را یک نویسنده نوشته، نه صرفا کسی که یک سری خاطرات را پیاده کرده باشد. این کتاب قهرمان سازی پوشالی ندارد. میتوانیم به آدم در داستان نزدیک شویم و حسین برزگر را در آن لمس کنیم و در یک کلام این کتاب خواندنی است.
وی در ادامه بیان داشت: آدم هایی که با مرگ اینقدر راحت مواجه می شوند یا مومن و متعهد می شوند و یا از آن طرف بام می افتند، حسین برزگر اینقدر با مرگ عجین شده است که مرگ از نگاه او اینقدر دهشتناک نیست.
وی در پایان گفت: مسأله تفحص شهدا برای ما ایرانیان بسیار مهم است و در این کتاب بسیار خوب به این مسأله پرداخته است.
بر اساس این گزارش، در انتهای این برنامه، مراسم رونمایی و امضای کتاب «درخت تنها » انجام شد.
نظر شما