به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، مریم زمانی در ابتدای این نشست به نحوه شکلگیری این اثر اشاره کرد و گفت: به واسطه شرکت کردن در هیئتی که افراد شرکتکننده در روضه آن، شبیه دیگر هیئتها نبودند تصمیم به نگارش داستان کوتاه گرفتم و در ادامه حس کردم که دوست دارم تا به این داستان پروبال دهم، بنابراین با بیرون کشیدن شخصیتها، مشخص کردن موضوعات و گنجاندن داستان کوتاه در اثر، «عکسهای گمشده» را تکمیل کردم.
وی با اشاره به فصل سوم و فصل پایانی این کتاب که بخشی از داستان کوتاه اولیه نویسنده است بیان کرد: در زمان نگارش شخصیتها هویتی مشخصی داشتند و ناخواسته داستان کوتاهم به سمت رمانشدن پیش میرفت.
نویسنده «عکسهای گمشده» اظهار کرد: هیئتی که بر اساس آن «عکسهای گمشده» را نوشتم هیئت بچه مثبتها نبود برای مثال دکورشان پارچه سبز با انواع قمه، زنجیر و چاقو بود و در ورودی هیئت هم تعداد زیادی موتور وجود داشت و نیمی از جمعیت بیرون بود. آنچه برایم جالب است برگزارکنندگان این هیئت است که یک پیرزن و پیرمرد هستند که یک فرزند پسر دارند. آنها خانه اجارهای دارند و نکته جالب این است که برای هیئت همیشه به دنبال متراژ بزرگ که محوطه خوبی برای موتورها داشته باشد، هستند و هر یکشنبه از اذان مغرب تا پاسی از شب مراسم روضهخوانی برگزار میکنند.
در ادامه این نشست، یکی از شرکتکنندگان به تکگوییهای راوی داستان و کشمکشهای درونیاش اشاره کرد و یادآور شد که «عکسهای گمشده» بیشتر داستانی مذهبی است. وی در ادامه اظهار کرد: در این رمان شخصیت «حسین» که به فرزند خواندگی گرفته شده با جریان امام حسین (ع) و ایام محرم و صفر به صورت موازی مطرح میشود. نکته این کتاب شخصیت پردازی کم آن است ضمن اینکه گاه استفاده از اسم حسین سردرگمی برایم به دنبال داشت. همچنین از دیگر ویژگی این اثر این بود که راوی بیشتر از ماجرا با خود درگیر بود.
زمانی نویسنده «عکسهای گمشده» در رفع ابهام مطرح شده گفت: مسئلهای که حین نوشتن کتاب با آن مواجه بودم راوی داغدیدهای بود که نمیتواند خیلی مفصل صحبت کند و حالتی از پریشانی دارد که باید با کلمات، بریده بریده حرف زدن و تکه تکه خاطرات به یادآوردن نشان داده میشد و همین من را به شک میبرد که آیا باید توصیفات بیشتری داشته باشم یا نه.
حمید بابایی به سیر آدمها در مسیر معنویت اشاره کرد و یادآور شد که کسانی که به سمت نور و معنویت گرایش دارند کمتر به بزهکاری اجتماعی روی میآورند.
وی در ادامه به شخصیت اسطورهای سیاوش پرداخت و گفت: مفهوم صحنهسازی برای سیاوش گنگ است و با وجود صحنه اسطورهای که بازنمایی اسطوره سیاوش است، مخاطب متوجه میشود او بیگناه است، ولی در جایی روایت امام حسین (ع) خیلی با داستان اثر، در حال ادغام شدن است و ای کاش نام دیگری برای شخصیت حسین انتخاب میشد.
بابایی با طرح این سوال که وقتی در روایت با شخصیت بهم ریختهای مواجه هستیم باید چکار کنیم برای علاقهمندان به داستان نویسی تشریح کرد: در چنین مواردی باید از سوم شخص محدود به ذهن استفاده کنیم اما از آنجا که حس و حال راوی منتقل نمیشود باید یک شخصیت حاشیهای که از ماجرا اطلاع دارد، واقعه را روایت کند تا بهم ریختگی و وضعیت ذهنی شخصیت را کامل کند. بر همین اساس در داستانهایی چون «عکسهای گمشده» نویسنده میتوانست دو راوی داشته باشد.
اتفاقات غیرمنطقی
در بخش دیگری از چهاردهمین نشست «دوشنبهها به وقت کتاب»، یکی دیگر از علاقهمندان به داستاننویسی از جذابیت حال و هوای راوی رمان و روایت آشفتهای که دارد سخن گفت و در ادامه افزود: استفاده از رنگ و بو بسیار خوب بود و راوی به خوبی روایت میکرد ولی در این اثر ما با اتفاقاتی مواجه هستیم که به لحاظ منطقی قابل قبول نیست و باز کردن دست مجرم یکی از این بخشها است. همچنین استفاده بجا از عناصر مختلف و فضاسازی محله چندان خوب نیست.
مریم زمانی در پاسخ به این انتقاد گفت: برای بخشی چون باز کردن دست مجرم از کسی که حقوق خوانده بود مشاوره گرفتم.
داستان باید باورپذیر باشد
حمید بابایی در ادامه تاکید کرد: ساخت داستان باید طوری باشد که برای مخاطب باورپذیر باشد. راوی مهمترین رکن داستان است به طوریکه راوی خوب سایر عناصر را میپوشاند و باعث چشمپوشی ما نسبت به خیلی ضعفها میشود. برای مثال در فیلمهای هالیوود پر از اتفاقات باورنکردنی است ولی گاه کارگردان به قدری هیجان را بالا میبرد که ما به منطق نبودن فیلمنامه توجهی نمیکنیم.
یکی دیگر از حاضران در چهاردهمین نشست «دوشنبهها به وقت کتاب» که از خبرنگاران حوزه حوادث بوده به تشابههایی که میان برخی از اتفاقات رمان «عکسهای گمشده» با پروندههای جرایم اجتماعی وجود داشت اشاره کرد.
پرداختن به معضل اجتماعی و مسئله مذهبی
این خبرنگار در ادامه بیان کرد: اینکه مریم زمانی در «عکسهای گمشده» در کنار معضل اجتماعی مسئله مذهبی و محرم را مطرح کرده برایم بسیار جذابیت داشت اما این بخش که زنی که در خانواده سنتی و مذهبی بزرگ شده به منطقهای که برای فرزندش خطرآفرین بوده میرود، برایم باورپذیر نبود و در زمان خواندن کتاب این سوال را در ذهنم ایجاد کرد که این زن با چه جراتی به آدمها اعتماد کرده است.
نویسنده «عکسهای گمشده» در پاسخ به این نکته تشریح کرد: به این قسمت از داستان خیلی فکر کرده بودم. در این رمان شخصیت زن بخاطر پیامک و لج و لجبازی با همسرش وقتی وارد فضای هیئت میشود تشابهی بین فضایی که هیئت برگزار میکرده با آنچه به عنوان هیئت برپا شده حس میکند و همین منجر به جلب اعتماد او به افراد میشود.
بابایی در تکمیل صحبتهای زمانی افزود: اگر فضای بهم ریخته ذهن زن را در نظر بگیریم و فرض را بر این بگیریم که یک مادر بعد سالها بچهای بدست آورده و بعد او کشته شده و کسی پیامکی ارسال کند که امانتی از فرزندش دارد و باید یکسری مطالب را بازگو کند، پس رفتن زن به فضایی ناآشنا تا حدی قابل قبول میشود. ضمن اینکه با پیش رفتن رمان مشخص میشود که گویا همسر فضا را چیده و همه چیز از قبل هماهنگ شده است.
زمانی همچنین در بخش دیگر این جلسه گفت: در زمان نوشتن رمان بحث نزاع و کشمکش در ذهنم نبود بلکه سیر درونی که شخصیت زن میخواست طی کند را در فکر داشتم.
نثر رمان سخت بود
یکی دیگر از حاضران در این نشست به طرح جلد کتاب انتقاد کرد و از جذابیتهای صحبتهای راوی با خود گفت و تاکید کرد: این صحبتهای راوی بود که من را تا انتهای رمان همراه کرد. عکس کتاب عاشورایی بود ولی با خواندن کتاب، رمان برایم بسیار دوستداشتنی و دلچسب شد. «عکسهای گمشده» موضوعی متفاوت نسبت به دیگر آثار عاشورایی دارد اگرچه نثر رمان به نظرم سخت بود.
وی همچنین ایده رمان «عکسهای گمشده» را بسیار جذاب و غیرکلیشهای معرفی کرد.
در ادامه، داستاننویس جوان دیگری به تقابل موجود در رمان «عکسهای گمشده» اشاره کرد و از سیاوش به عنوان شخصیت اسطورهای مظلوم ایرانیان و امام حسین (ع) به عنوان نماد مظلومیت در واقعه تاریخی و دینی نام برد.
تحت تاثیر فضای اسطوره بودم
مریم زمانی نویسنده «عکسهای گمشده» در تشریح این نکته اظهار کرد: در زمان نگارش کتاب کتاب «سووشون» را میخواندم و همزمان در کارگاه اسطوره شرکت کرده بودم و به همین دلیل هم تحت تاثیر این فضا قرار گرفتم و حتی یک فصل از کتاب را به اسطوره حضرت یونس نوشتم. البته من همیشه در رمان به اسطوره گریز میزنم و از تخیل خود هم استفاده میکنم.
در بخش دیگری از این جلسه موضوع عدم معرفی شخصیتهای رمان توسط یکی از حاضران در نشست مطرح شد و نویسنده رمان «عکسهای گمشده» توضیح داد: از نظر من لازم است ۵ شخصیت اصلی رمان معرفی شوند و از پرداختن به بقیه افراد در اثر بگذرم. ضمن اینکه بسیاری از شخصیتها توسط راوی هم شناخته شده نیستند .
حمید بابایی در پایان چهاردهمین نشست «دوشنبهها به وقت کتاب» به مشکل طراحی جلد کتابها پرداخت و سپس انتقاد کرد: ما فکر میکنیم هر چه که بخواهیم مفهوم ادبیات دینی داشته باشد باید امام حسینی باشد. مسئله من با این اثر این است که شخصیت حسین که فردی بسیار مثبت است کشته میشود در حالیکه میشد نشانههایی میدیدیم که شخصیت حسین را خاکستری کند و او را فردی واقعی و باورپذیرتر کند.
«عکسهای گمشده» اثری قابل دفاع است
وی در ادامه به لحن خوب راوی و فضای جنوب شهر که میتوانست عمیقتر شود اشاره کرد و اعلام کرد: «عکسهای گمشده» به عنوان رمان دینی و اولین داستان بلند مریم زمانی اثری قابل دفاع است. نویسنده کتاب به موضوعی بسیار ساده پرداخته و خوب است که جسارت به خرج داده و رمانی نوشته تا دیگران آن را بخوانند.
نظر شما