به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی به نقل از جوان آنلاین، آثاری، چون «نثر شاهنامه» فصل جدیدی در خوانش شاهنامه این شاهکار ادبیات فارسی است و میتوان امیدوار بود با کتابها و آثاری اینچنینی گرایش به خواندن داستانهای شاهنامه فردوسی بیشتر و فهم این داستانها عمیقتر شود.
«کنون بر سر هفت خوان آمدم
از آن داستان قصه خوان آمدم.
چون اسفندیار مهم ارجاسب قبول نمود، گرگسار گفت: اگر من فتح چین نمایم و خواهران خود را بیاورم، تو را به پایه خواهم رسانید، اما از راستی مگذر.
اگر هیچ گردی به گرد دروغ/ دروغـت نـگـیــرد بــر مــن فروغ
میانت به خنجر بسازم دو نیم/ دل انجمن گردد از تو به بیم
گرگسار گفت: من به حضور شاه سوگند خوردهام و تو جان بخشی من کرده [ای]. پیش تو دروغ چرا بگویم؟
اسفندیار گفت: به دژ رویین کدام راه [را]برویم و از اینجا چند فرسنگ است و به چه طرز باید رفت؟ گفت سه راه است: یکی راه سه ماه در آن راه آبادانی بسیار است؛ دویم راه دو ماه لکن آبادانی کم دارد؛ سیوم راه هفت روز هست که آن را راه هفت خوان میخوانند. در هر منزلی یک بلای عظیم است و از آن راه هیچ پادشاهی با لشکر نمیتواند رفت و اگر برود جایز نیست.
که بر هفت خوان هرگزای شهریار / به مردی نشد هیچ کس کامکار
به زور و به آزار نگذشت کس/ مگر کز تن خویش کرده است بس
پر از شیر و گرگ است و پراژدها/ که از چنگشان کس نیابد رها
بیابان و سیمرغ و سرمای سخت/ که، چون باد خیزد بدرّد درخت
اسفندیار از سخنهای او در فکر افتاد آنگاه به دل خود گفت که اندیشه نباید کرد. توکل به یزدان پاک نموده، به همین راه باید رفت. بیاجل کسی نمیرد. خدا نگهبان من است. به گرگسار گفت: من به همین راه یک هفته میروم. او گفت: این راه بسیار صعب و دشوار است. اسفندیار گفت: به عنایت الهی آسان خواهد شد.»
این برشی از اولین خوان هفت خوان اسفندیار در شاهنامه نثر (تاریخ دلگشا) است.
شاهنامهخوانی برای همه
این کتاب که پیش از این با نام «تاریخ دلگشا» در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده، هم اکنون با عنوان جدید «شاهنامه نثر» در ۳۰۶ صفحه با شمارگان ۳۰۰ نسخه در بازار نشر موجود است.
با کمی دقت در نثر و روایت داستان میتوان این کتاب را پلی برای آشنایی بیشتر و بهتر با شاهنامه منظوم حکیم ابوالقاسم فردوسی برشمرد، چراکه در «شاهنامه نثر» سعی شده است به طریق اجمال و سهل و گزیده «شاهنامه» در اختیار عموم قرار گیرد تا هر شخصی و در هر مقامی که است، تصویری کلی از شاهنامه فردوسی و ابعاد و حوادث پرفراز و نشیب آن داشته باشد و بتواند با آسودگی بیشتر و فهم عمیق داستانها و روایت آن را بخواند.
از شاهنامه فردوسی تا شاهنامه نثر
یکی از دلایل اهمیت «شاهنامه نثر» در میان آثار با محوریت شاهنامه، تصحیح غلطهای املایی نسخه اصلی شاهنامه است، چراکه با وجود تمام محاسن و زیبایی و سبک خاص، غلطهایی ناشی از سبک بیانی نویسنده یا خطای کاتب در خواندن و نوشتن متن شاهنامه وجود دارد.
البته این تغییرات تنها به اینجا ختم نمیشود و به گفته اِحیا محمدآقازاده، مصحح این کتاب، بعضی از حکایات و داستانهای جانبی شاهنامه فردوسی در «شاهنامه نثر» حذف شده، اما این حذف لطمهای به روند حکایات وارد نکرده است. بعضی از ابیات هم که میتواند لبکلام فردوسی و انگیزه او در بیان این حوادث و حکایات عبرتآموز باشد، در کتاب آورده نشده، اما گزیدههای اشعار و بیان نثر شاهنامه منثور بسیار سنجیده، موجز و بجاست.
در واقع مخاطب در این اثر با قصههای اصلی شاهنامه فردوسی مواجه است. البته آثار متعدد و متنوعی از روی شاهنامه منظوم فردوسی تهیه و تألیف شدهاند، اما هر کدام از این آثار به یک یا چند قصه از شاهنامه پرداختهاند، ولی آنچه در «شاهنامه نثر» پیشروی مخاطبان قرار میگیرد خیلی کاملتر از آنهاست و به نوعی میتوان گفت قصهها و اتفاقات اصلی شاهنامه در آن وجود دارد. این اثر ضمن داشتن شروع خوب، نکات سنجیده و قابل توجهی از کتاب عظیم شاهنامه فردوسی را نیز روایت میکند.
فصل جدید برای شاهنامهخوانی آسان
در کل به نظر میرسد آثاری، چون «نثر شاهنامه» فصل جدیدی در خوانش شاهنامه این شاهکار ادبیات فارسی است و میتوان امیدوار بود با کتابها و آثاری اینچنینی گرایش به خواندن داستانهای شاهنامه فردوسی بیشتر و با فهم این داستانها عمیقتر شود.
روندی که اِحیا محمدآقازاده به شیوایی اینطور در مورد آن میگوید: «توکل بیک، نویسنده اصلی کتاب شاهنامه نثر که در اوایل قرن یازدهم هجری زندگی میکرده، گفته است در جلسهای که شمشیرخان به عنوان حاکم غزنین و یکی از سران مغول با وزرایش ترتیب داده میگوید خواندن شاهنامه (فردوسی) خیلی سخت است و من نمیتوانم همه آن را بخوانم، ضمن اینکه دوست دارم شاهنامه بهطور خلاصه نوشته شود. اگر کسی یا نویسندهای هست بگویید تا این کار را انجام بدهد. توکل بیک هم در واکنش به این درخواست اعلام آمادگی میکند که خودش این کار را انجام میدهد و این اثر جدید را «تاریخ دلگشا شمشیرخانی» نامگذاری میکند. او شاهنامه، اثر عظیم و جاودانه حکیم فردوسی را به نثر برمیگرداند.»
از توکل بیک چه میدانید؟
اِحیا محمدآقازاده درباره توکل بیک نیز میگوید: واقعیت این است که توکل بیک برای تهیه و تألیف «شاهنامه نثر» یا همان «تاریخ دلگشا شمشیرخانی» زحمت زیادی کشیده و خیلی از آن داستانها را در اثرش آورده است و کتابش برای افرادی مانند ما که اهل تحقیق و پژوهش هستیم، خیلی بهدردبخور است. حتی من به دنبال این بودم که این کتاب به عنوان یکی از منابع درسی دانشجویان رشته ادبیات فارسی معرفی شود. برخی از دانشجویان به دلیل سخت و مشکل بودن کتاب شاهنامه فردوسی سعی میکنند واحد درسی آن را نگیرند و از آنجایی که این اثر یک نسخه به نثر برگردانده شده از شاهنامه فردوسی است، قابلیت آن را دارد که به عنوان یکی از کتب دانشگاهی رشته ادبیات فارسی مورد توجه قرار گیرد. در واقع میتوانم بگویم که شاهنامه نثر سایه و بدیل منثور شاهنامه فردوسی بزرگ است.
نظر شما