به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، مهدی طالعینیا نخستین کارگاه جشنواره نقالان علوی را با قرائت شعری از فردوسی که در باب شأن مولا علی (ع) سروده شده، آغاز کرد. وی این جشنواره را فرصتی برای گره زدن هنر ایرانی با هنرهای مذهبی دانست و با اشاره به پژوهشهایش در حوزه پردهکشی گفت: پردهکشی، مادر نقاشی قهوهخانهای و تنها مدل نگارگری عامیانه است. ما انواع نگارگری را در پیش و پس از اسلام داشتهایم و اغلب نگارگران تحت سیطره نظامهای حاکم و اعیان و اشراف بودند تا امرار معاش کنند بنابراین نگارگری فاخر همیشه مورد توجه نظامها بوده است. همچنین در کنار نگارگری فاخر، نگارگری خامدست وجود داشته که به درازای ایران قدمت دارد اما هیچگاه در طول تاریخ مورد توجه قرار نگرفته است.
وی ادامه داد: پایه هنر پردهکشی پرسوناژهایی است که در نقش برجستههای باستانی (هخامنشی، اشکانی، ساسانی و...) دیده میشود. ساختار این آثار به گونهای است که همواره قهرماین در وسط کادر سوار اسب است و همچون پردهها که قمربنی هاشم در وسط تصویر قرار گرفته و در حال جنگیدن است. ترکیببندی پردهها دقیقا کپی برداری شده از نقش برجستههای حجاری شده در طاق بستان، نقش رستم، تنگه چوپان و تنگه چوگان هم است که به مثابه بیلبوردهایی که در آن زمان کاربرد داشتهاند.
وی تنگه چوگان را بهترین نمونه پرده درویشی معرفی کرد و افزود: در تنگه چوگان میبینیم که نقش برجسته در مسیری که کاروانها عبور میکردند حجاری شده تا پیامی را به بیننده اثر یا مخاطب منتقل کند. این نقش برجسته به مخاطب و کاروانی که در حال ورود به ایران بوده این پیام را منتقل میکرد که در حال وارد شدن به چه سرزمینی هستند و اینکه اینجا خطه مردان، پهلوانان و کشورگشایان است. از آنجاکه نقش برجستهها هزینه مالی، نیروی انسانی میطلبید و زمان زیادی میبرد، تصاویر تبدیل به دیوارنگاره شد که نمونه آن هم کوه خواجه است که در آنجا متریال از سنگ تبدیل به رنگ پلاستیک شده است. اگرچه در آنجا هم ساختار کاملا اسطورهای است چراکه جغرافیای ایران اسطورهای است.
مهدی طالعینیا خاک ایران را خاک اسطورهای دانست و افزود: ادبیات اسطورهای ما در نقاشی دیوارنگارهها خلاصه میشود. در زمان پیش از صفویه بیشترین ارتباطات ما با کشور چین بود اما در زمان صفویه جاده ابریشم هم بسته شد و تعاملات ما را اروپا آغاز شد و رنگ روغن هم در همان زمان وارد شد که باعث ایجاد تغییراتی در هنر ایرانی شد. گفته میشود در دوره شاه اسماعیل صفوی گفته میشود که نقش برجسته روی بومهای بزرگ که پرده گفته میشد، ترسیم و به صورت طومارها آماده شود تا در میدانهای جنگ نقالان با بازکردن طومار شروع به روایتگری کنند و پس از آن لشگر به میدان میرود.
این نقاش قهوهخانهای با تاکید بر اینکه اولین کاربرد پردههای درویشی برای جنگ بوده است، اظهار کرد: تا زمان فتحعلی شاه قاجار پردههای درویشی همچنان باب بوده و شکل کنونی را نداشته ولی بعد از نمایش یک پرده قدیمی کشف شده در تکیه دولت، پرده از هنر اشرافی به هنر عامیانه تبدیل شد و وارد محافل عمومی شد و پرده عاشورایی شکل گرفت. همچنین با اضافه شدن محتواهای فولکلور، به تدریج پردههای درویشی بدون سیاسیکاری و...، شکل میگیرد. صد سال بعد نقاشی قهوهخانهای که نقاشیکه تابلوهای کوچکی است که کلاف دارد و جایی نصب میشود، باب شد.
وی یادآور شد: پرده درویشی کناف ندارد و نقال در زمان استفاده آن را پهن میکند و با پایان نقل آن را جمع میکند. این پردهها ۷۲ مجلس دارد و این هنر ۵۰۰ سال به همین شکل فریز میشود .
سه محتوای نگارگری ایرانی
طالعینیا اظهار کرد: تمام مکاتب نگارگری ایرانی، سه محتوایی یعنی رزمی، بزمی و مذهبی داشته و نکته جالب آن این است که تنها هنری که فقط مذهبی عاشورایی بوده و فاقد بزمینگاری و شاهنامهنگاری بوده هنر پردهکشی است. بر اساس این امر در سال ۱۳۹۴ پژوهشکده وزارت میراث فرهنگی پروژه احیای هنر پردهکشی را آغاز کرد و خروجی آن اولین پرده درویشی شد.
وی در بخش دیگری از این جلسه نقش تصویر و نگارگری در القای جهانبینی نظامها به مردم را مطرح کرد و گفت: پرده جامع علوی که طولش ۵ متر است و تمام قصههای علوی را در بر میگیرد در حد ۱۱۰ مجلس و ۳۶۰ قصه است که مجلس غار حرا و طفولیت حضرت امیر (ع) از جمله این پردهها است، آماده شده ولی تاکنون چندان استفاده نشده و حالا در قالب جشنواره نقالان علوی رونمایی و به آن پرداخته میشود.
در این میان یکی از حاضران ارائه اطلاعاتی درباره نقالان در دوره گذشته پرداخت و یادآور شد که در دوره صفویه به نقالان نقیب گفته میشد و آنها برای ترویج نقلها دستمزد دریافت میکردند. شرکتکننده حاضر در این کارگاه، در ادامه سخنانش سوالی درباره پرداختن به مضامین متعدد در قالب پردهخوانی را مطرح کرد.
مهدی طالعینیا در پاسخ به این سوال تشریح کرد: کشیدن چهرههای مختلف مثل اژدهای هفتسر به حوزههای مختلفی ربط پیدا میکند، بخشی از هنر به هنرهای تجسمی، بخشی از آن به هنر نمایش و بخشی دیگر با هنر سخنوری و با توجه به ادبیات ارائه میشود. به عبارتی دیگری وقتی ادیب و مرشد آنچه تصویر شده را میخواند پیوندی بین هنرهای برقرار میشود چراکه پردهکشی بر اساس ادبیات و آنچه نوشته شده انجام میشود و نقال آنچه که بر پرده نقاشی شده را میخواند.
پرده در دوره معاصر
وی با تاکید بر تفاوتهای میان پرده نقالی با نقاشی اظهار کرد: امروزه پرده وارد حوزه هنر معاصر و رسانه و سوشالمدیا شده است. پرده همچون طومار است و پیامی به مخاطب منتقل میکند و بر میگردد. به عبارتی دیگر پرده یک سوشالمدیاهای قدیمی است و اتفاقا از وقتی که سوشال مدیای جدید از جمله رادیو و تلویزیون به خانهها آمد، منسوخ شد.
این نقاش قهوهخانهای بیان کرد: اگرمکتب پردهکشی را قصههایی چون «خاله سوسکه» میخواست چیپ کند بایددر مکتب قاجار این اتفاق میافتاد. درحالی که ما در آن دوره هم این نقالی را داشتیم و برای بچهها هم پرده کشیده میشد تا مخاطبان کم سن و سال هم یک موضوع را بفهمند و بر همین اساس هم پرداختن به مخاطبها و داستانهای مختلف در قالب پرده نیاز جامعه است و واقعه عاشورا با قصه بچهگانه باید برای فرزندان ما هم مطرح شود با این تفاوت که محتوا بر اساس طیف مخاطب باید کشیده شود.
درک نیاز جامعه، اصلیترین رسالت هنرمند
وی بیان کرد: اصیلترین وظیفه هنرمند این است که نیاز جامعه را درک کند بنابراین به زور واردکردن هر هنری در ذهن مردم کار اشتباهی است. ما نمیتوانیم به همه اقشار بگوییم فلان چیز وجود دارد یا فقط از آن محتوا باید استفاده کنند چراکه ما این هنر را به حوزهای میبریم که پروپاگاندا را از آن جدا کنیم.
هنر باید خادم مردم باشد
وی افزود: پرده سیطره سیاسی را کنار میگذارد و از حوزه هنرمندان سیاسی خارج میشود و به حوزه عموم میرود و نیاز جامعه را پاسخ میدهد. مانیفست من این است که هنر باید خادم مردم باشد.یکی از مهمترین پارامترهای هنر این است که خوود هنر با ما حرف بزند. امروزه ما صرفا با خود اسطوره مواجه نیستیم بلکه با تجزیه، تحلیل، آنالیز ، تاویل و تعویق از اسطوره مواجهیم.
در همین زمان یکی از حاضران در سالن تماشاخانه ماه به این نکته اشاره کرد که چون عراقیها شخصیتی چون فردوسی را ندارند بازگویی واقعه کربلا صرفا با بیان مظلومیت و گریه همراه است در حالی که ایرانیان شاهنامه را دارند بنابراین نقالان ایران در مطرح کردن کربلا از دلاوریها و بعد حماسی واقعه میگویند.
مهمترین پارامتر در اسطوره قهرمان است
ظاهری که یکی دیگر از حاضران در سالن بود به ارتباط دوسویه میان هنرمند و مخاطب در آثار اجرایی اشاره کرد و با تاکید بر اینکه یکی از گرههای اجرا مخاطبشناسی است این سوال را مطرح کرد که به عنوان یک نقاش نقالی از کدام بخش پرده آغاز میشود؟
طالعینیا در پاسخ به این پرسش تشریح کرد: مهمترین پارامتر در اسطوره قهرمان است و ما قصه را از قهرمان شروع میکنیم و بعد اسب او و سپس ضدقهرمان و دیگر نقشها روایت میشود. اگرچه بر اساس شاهنامه اسب رستم سفید نبوده یا اسب سیاوش سیاه بوده اما ما اسب قهرانان را از جمله اسب حضرت عباس (ع) با رنگ سفید نشان میدهیم و این خود پیامی از نیاکان را به ما میرساند. در مرحله بعد ضدقهرمان مطرح میشود و مار غاشیه، شیر، شمشیر، اژدها، خورشید، چاه پارامترهای اسطورهای ما محسوب میشوند و دیگر اجزای پرده و ریز قصهها است. نگارش ادبی در این تصویر توسط نقاش به نقال و با روایت او به مردم منتقل میشود.
وی در بخش دیگر این کارگاه اظهار کرد: پردهکشی مثل نقالی مکاتب خود را دارد و در هر خطه و شهر متفاوت است برای مثال در مشهد نوعی پرده با عنوان «عکس با حرم» رواج داشت که تصویر ضریح با رنگ پلاستیک کشیده شده بود و امروز با پیشرفت تکنولوژی از بین رفته است. این نوع پردهکشی از آنجا که عامیانه بوده کسی برایش ارزشی قائل نیست.
وی در ادامه سخنانش به ضرورت و اهمیت پژوهش که پیشنیاز تولید است اشاره کرد و در ادامه به تاثیر سوشالمدیاها در ارائه تولیدات و همچنین خلاهای موجود در بخش پرزنت آثار را مطرح کرد.
در بخش دیگر این کارگاه دبیر جشنواره نقالان علوی درباره نحوه روایت پرسید.
طالعینیا در پاسخ به این پرسش گفت: مهمترین سوال ما در همه هنرها و مقالات پژوهشی درباره رویکرد هنرمند و آن چیزی است که قصد دارد به ما منتقل کند، است. گاه یک پرده مذهبی گذاشته میشود اما قرار است نقال صحبت دیگری داشته باشد و این امر به رویکرد نقال ارتباط دارد. یکی از پارامترها پرده و از آن مهمتر نقال است که چه نکتهای را میخواهد مطرح کند.
وی ادامه داد: در اجراهای نسل جوان ما با رویکرد متفاوتی نسبت به نسل گذشته مواجه هستیم چراکه او میتواند با نشان دادن یک پرده از غزه، هولوکاست یا ویتنام بگوید. به عبارتی دیگر هنرمند نسل جدید از پرده برای هنر معاصر استفاده میکند. پرده و اثر هنری به جایی میرسد که نقالکننده نیاز ندارد و هرکس تاویل خود را خواهد داشت.
وی در پایان این کارگاه تاکید کرد: امروز دوره اسطورهسازی گذشته و دوره تاویل اسطورهها رسیده است و آثار به گونهای کار میشوند که هر مخاطب تعبیر خود را داشته باشد.
گفتنی است، نمایشگاه پردهها، و نقاشی خیالیسازی که شامل آثاری از مهدی طالعینیا نیز است، تا پایان جشنواره نقالان علوی در حوزه هنری برپاست.
نظر شما