۱۴۰۳.۰۲.۱۹

هشتاد و یکمین جلسه از مثنوی‌خوانی با حضور محمدرضا سنگری محقق و پژوهشگر در حوزه هنری برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، محمدرضا سنگری در این نشست به اطوار قلب و ۷ خصوصیت احوال قلب اشاره کرد و در بخش دوم این جلسه به نگاه مولانا در مثنوی نسبت به اهمیت و جایگاه قلب پرداخت.

محمدرضا سنگری در این جلسه گفت: قلب دائما در حالت‌های مختلفی قرار می‌گیرد و ما همه حالات تحول یافته را درک می‌کنیم. به عبارتی دیگر قلب احوال و اطواری دارد که بنابر سخن مولا علی (ع) اقبال است و یا ادبار. اقبال قلب مان است که احساس سرحالی و خوشحالی دمیکنیم  و ادبار قلب بی‌حالی، روح خمیازگی و رخوت است. بر همین اساس حضرت علی (ع) پیشنهاد می‌دهد اگر قلب در حال اقبال قرار گرفت اضافه کاری کنید، کار بیشتری انجام دهید، لبخندی بر لب انسانی بنشانید یا عبادت بیشتری داشته باشد و اگر قلبتان در ادبار بود فقط در حد مسئولیتی که دارید عمل کنید چراکه اضافه بر آن قلب را خراب می‌کند.

وی افزود: اگر دریافت قشنگی از جهان هستی داشتید، حالتتان را تغییر دهید یعنی اگر ایستاده‌اید و موقعیت نشستن دارید، بنشینید و اگر نشسته‌اید و ممکن است دراز بکشید چراکه با این تغییر خواطر قلبی خود را حفظ می‌کنید.

این پژوهشگر در ادامه اطوار قلب را معرفی کرد که شامل ۷ دسته بود. وی در این باره تشریح کرد: یکی از احوال قلب «صدر» است که هم محل رحمان و هم محل شیطان می‌تواند باشد. صدر مرکز وسوسه‌ها است و باید مراقب بود چه چیزی وارد قلمرو قلب می‌شود. دومین اینکه قلب، معدن ایمان است و ایمان از امن و آرامش می‌آی یعنی فرد را به سکینه و آرامش می‌رساند و مرحله‌ای است که عقل انسان کار میکند و میدان به عقل سپرده می‌شود.

برای رسیدن به آرامش، عقل خود را بکار گیرید

وی با تاکید بر اینکه اگر می‌خواهید به آرامش برسید، عقل خود را بکار گیرید بیان کرد: سومین طور، شقاف است یعنی قلب معدن عشق است و وقتی انسان در این حالت قرار می‌گیرد از چیزهای دیگر غافل می‌شود و نمی‌فهمد در محیط اطرافش چه می‌گذرد. چهارمین حالت قلب فواد است که به معنای این است که قلب معدن مشاهده است. در چنین حالتی قلب در موقعیت مشاهده قرار می‌گیرد و چیزی را می‌بیند که دیگران نمی‌بینند. پنجمین حالت حبة القلب است یعنی جایی که محبت و عبودیت در آن اتفاق می‌افتد و قلب معدن عشق الهی می‌شود و دل به خدا سپرده می‌شود.

سنگری ششمین حالت قلب را سویدا معرفی کرد که به معنای معدن مکاشفات بودن قلب است. در چنین حالتی فرد چیزهایی دریافت می‌کند که از طریق علم معمول بدست نیامده است.

وی همچنین مهجة القلب را هفتمین حالت قلب معرفی کرد که به معنای پمپاژ خون تازه به قلب و تازه بودن قلب است.

قلب حرم خداست

این پژوهشگر اظهار کرد: قلبی که پژمرده نشده محل ظهور تجلیات است. عرش الهی جایی است که محل قدرت الهی است و خداوند با قلب کار دارد پس قلب عرش الله است، قلب حرم خداست به همین دلیل هم گفته میشود آن را به کسی نسپارید.

وی اصل وجود انسان را قلب او دانست و گفت: جسم و عقل موقعیت انسان را در قراز قرار نمی‌دهند بلکه فراز انسان با قلب است، قلبی که به خدا سپرده شده باشد.

مولانا علم را هنر می‌نامد

در بخش دوم این جلسه، ابیاتی از مثنوی مولانا خوانده شد که به اهمیت روح و باطن انسان نسبت به ظاهر آن تاکید داشت.

بر اساس صحبت‌های محمدرضا سنگری، مولانا در این ابیات به مخاطب خود می‌گوید که به ظاهر نازیبا توجه نکنید و وقتی چیزی غرق در نور است ظاهرش اهمیتی ندارد.

در این ابیات همچنین به این نکته اشاره شد که از نظر مولانا عدل و علم نور است و آنچه زمان‌مند و مکان‌مند نیست علم، عدل و فضیلت‌ها است. مولانا علم را هنر می‌نامد و این از زیبایی‌های کار اوست.

 در بخش دیگری از این بخش از هشتاد و یکمین جلسه مثنوی‌خوانی از زبان مولانا گفته شد که هوشمندانه با افراد و مسائل مواجه شوید و خداوند بخاطر علم انسان که از ویژگیهای اوست، دریاها و کوه‌ها را مسخر و در تسخیر انسان قرار داد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha