به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، دکتر احسان شاهقاسمی، عضو هیئت علمی گروه علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران در این نشست درباره ضرورت ترجمه کتاب «میدان شهرت در ایران» تشریح کرد: این کتاب چند نکته دارد، یکی اینکه این کتاب جدید بود و پرداخت به شهرت موضوعی محسوب میشود که هر روز شاهد یک پدیده جدید هستیم. دوم آنکه این کتاب اثری حجیم و حدود ۲۵۰ هزار کلمه است و ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ صفحه دارد بنابراین حجم زیادی از اطلاعات را به خواننده منتقل میکند. دلیل دیگری که ضرورت ترجمه این کتاب را یادآوری میکرد ویراستار آن است که کارهای قابل توجه و مهمی در زمینه شهرت انجام داده و نگرش نظری قدرتمندی هم دارد.
وی اظهار کرد: یکی از انتقادات معمول به من این است که صرفا کتابهایی که نگرش منفی درباره سلبریتیها دارند را ترجمه کردهام بنابراین دانشجوی جوانی که این کتابها را میخواند به این دیدگاه میرسد که شخصیت علمی کسی است که به سلبریتیها بد و بیراه بگوید. در حالیکه این کتاب مجموعهای از مقالات بود و افراد در آن رویکردهای مثبت و منفی داشتند. معتقدم ما باید همه نگرشها را روی میز بگذاریم تا پژوهشگر جوان خود دست به انتخاب بزند.
عضو هیئت علمی گروه علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران ادامه داد: مزیت آخر این کتاب از نظر من این است که این اثر بحثهایی از شهرت که پیش از این کمتر به آن پرداخته شده را مطرح کرده است. مثلا سلبریتی ها در آرژانتین، سلبریتیها در برزیل، صنعت شهرت در چین و صنعت شهرت در هند و شرق اروپا از جمله مواردی هستند که به آن در این کتاب به صورت یکجا پرداخته شده است.
وی همچنین یادآوری کرد که این کتاب طی سه تا چهار ماه کار جدی ترجمه شد و سپس از سوی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی برای انتشار معرفی شده است.
شاهقاسمی ورود بحث شهر را از سده ۱۹ و با شروع فعالیت رسانهها و ظهور پدیده مصرفگرایی همزمان دانست و افزود: دلیل اهمیت موضوع شهرت و پرداختن به جزئیات هم بخاطر این است که احتمالا بسیاری از افراد طرفدار سلبریتیها هستند. از آنجا که سلبریتیها آدمهای سطحی هستند بنابراین مسائل عمقی درباره آنها مهم نیست و در سایتهایی که به اخبار سلبریتیها میپردازدن بخشی وجود دارد که حرفهای خالهزنکی منتشر شده و خیلی هم مخاطب دارد. نویسندگانی که نگاه ستایشگونه به سلبریتیها دارند طبیعتا توجه بیشتری به آنها دارند و به همین دلیل هم در این کتاب جزئیات بیشتری از سلبریتیها وجود دارد.
دکتر نادر جعفری، عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق (ع) نیز در ادامه این نشست بیان کرد: خوب است کتابهای ترجمهای با مقدمه خوبی همراه باشند که جایگاه کتاب و نگاه مترجم را به متن اصلی اضافه کند. وی تاکید کرد: ما در یک صورتبندی ساده از دانش جامعهشناسی میتوانیم مکاتب مختلفی که حاصل رویکردهای اندیشمندان در نقاط عطف زمانی است را در دانش جامعهشناسی تفکیک کنیم و از آن مکتب انتقادی بیرون بکشیم که در مقابل مکتب کارکردگرایی است. ذیل مکتب انتقادی در جامعه شناسی، رویکرد فرانکفورتیها بسیار اثرگذار است و یک مکتب و رویکرد فکری محسوب میشود اگرچه من از زاویه انتقادی به آن میپردازم. همچنین بعد از جنگ جهانی دوم یکی از دنبالههای همین مکتب انتقادی و ذیل مکتب فرانکفورت، مطالعات فرهنگی بیرمنگام قابل طرح است.
سلبریتی علمی هم وجود دارد
عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی بیان کرد: کمترین اثر مطالعات فرهنگی در بحث شهر این است که مخاطبان این فرهنگ را به صورت جدی مورد مطالعه قرار داده است و بخش زیادی از آنچه در مطالعات فرهنگ شهرت از مخاطبان گفته میشود همین نوجوانها و جوانها هستند.
وی ادامه داد: معتقدم وقتی برند آسابرگر در حوزه رسانه بکار گرفته شود و پیشگفتاری از وی در کتاب «میدان شهرت در ایران» منتشر شود بدین معنی است که سلبریتی علمی هم وجود دارد. اگر رویکرد فرهنگی بیرمنگام را بستری برای مطالعه شهرت با رویکرد انتقادی در نظر بگیریم خوانشی که مکتب مطالعات فرهنگی از پدیده سلبریتی میکند زیربنای نقد من بر این کتاب است که وقتی متاخرین نظریههای فرهنگی روی آن بحث میکنند یک دوره تحول و تکامل تصور میشود که از توصیف شروع شده و در دورههای متاخرتر دنبالهروها فقط حوزههای پژوهشی را توسعه نمیدهند بلکه به سمت نگاه انتقادی و درونی به خود میرود و نقطه عطفی اتفاق میافتد.
جعفری افزود: در مطالعات فرهنگی بیرمنگام ما سیاستهای فرهنگی را داریم و فقط به توصیف وتبیین اکتفا نمیکنیم بلکه نیاز به راهکار عملیاتی وجود دارد و در کتاب «میدان شهرت در ایران» نظریه و مفاهیم و شهرت و دین یکی از حوزههای خوب و حوزه مطالعات جدی است. وی در ادامه به دانش حکمرانی اشاره کرد و به بخشهای مختلفی از کتاب «میدان شهرت در ایران» از جمله سرفصل مرگ سلبریتیها پرداخت.
جعفری همچنین تاکید کرد: بحث ما در فرهنگ شهرت رهابودگی و رها شدگی نیست بلکه کاربرد حکمرانی کارکرد فرهنگ شهرت است. اقتضائات سلبریتی در دوره معاصر با چهره مشهور قطعا متفاوت با گذر زمان شده است چراکه پدیدههای هنری آنچیزی نیستند که لزوما ما در گذشته داشتیم و در این مورد پیدایش فضای اجتماعی هم اثرگذار بوده است.
احسان شاهقاسمی، عضو هیئت علمی گروه علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران درباره دلایل ترجمه سلبریتی به شهرت تصریح کرد: اگر فردی دستاوردهایش در رسانهها بیشتر از زندگیاش نشان داده و دیده شود، او فردی مشهور و فیمس است و اگر زندگی شخصی بیشتر از دستاوردها نشان داده شود آن فرد، سلبریتی است بر همین اساس سلبریتی به دو معنا است یکی شهرت سلبریتی و دیگری شخص سلبریتی.
وی کتاب «میدان شهرت در ایران» را کتابی معرفی کرد که تا چند سال آینده از رده خارج میشود و تغییرات مداوم کارکرد آن را از بین میبرد.
شاهقاسمی بیان کرد: باید متن علمی وجود داشته باشد که ما شهرت را از یک دیدگاه خاص علمی بررسی کرده باشیم و نه برای جلب رضایت همه دیدگاهها. من عضو هیئت علمی دانشگاه بودم بنابراین با سوالات بسیار زیادی مواجه شدم و در این کتاب مجبور بودم یکسری مسائل را بسیار زیاد توضیح دهم. این کتاب تحت تاثیر مکتب فرانکفورت است اگرچه از وجوهی هم از آن فاصله گرفته چراکه مخالف با مفهوم و ملت کلان ایدهها است.
این عضو هیئت علمی گروه علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران بر این نکته تاکید کرد که اگر بیننده برنامههای شبکه ترکیه نباشیم برایمان فیلم ساخته نمیشود.وی درباره فرهنگ والا به این نکته اشاره کرد که فرهنگ والا فرهنگی است که ما را ارتقا میدهد ولی باید بدانیم که ما هر فرهنگی داریم بهتر از آن هم وجود دارد. ما باید بپذیریم فرهنگها ارزش خود را دارند.
شاهقاسمی تاکید کرد: ما در نهاد علم باید چیزهایی را بگوییم که جامعه نمیداند و من باید به هوادار تتلو بگویم که اجازه ندهد تا این حماقت زندگی او را ویران کند. ما با صحبت از بی تی اس باعث شدهایم هر ماه از تابستان ۱۴۰۱ بی تی اس در ایران رو به افول رود. ما به بچههایمان اعتماد کردیم و صریحا گفتیم موسیقی مبتذل هیچ ارزشی ندارد و چیزی برای عرضه در آن نیست.
نظر شما