۱۴۰۲.۱۱.۲۸

سمیه دهقان‌زاده-خبرنگار؛ در یادداشتی که در روزنامه جوان منتشر شد، درباره فیلم سینمایی «آپاراتچی» نوشت: در ساخت فیلم «آپاراتچی» زبان فیلم در اولویت بوده و در روشی خاص و نظرسنجی گروهی از فارسی‌زبانان و ترک‌زبانان، کارگردان فیلمی صمیمی و نمکین ساخته که بازیگران، فارسی را با لهجه شیرین و دقیق ترکی حرف می‌زنند، به طوری که این فیلم با همه فیلم‌های ترکی که تا الان دیده‌اید، فرق می‌کند.

«آپاراتچی» این واژه گویای چندوجهی، هم عنوان شغلی در بدنه سینماست و هم عنوان کتابی به همین نام؛ کتابی که روح‌الله رشیدی از خاطرات شفاهی یک فیلمساز تجربی اهل تبریز در دهه ۶۰ به نام آقا جلیل طایفی تألیف کرده و آنقدر پرکشش بوده که به کلمات ختم نشده و در کش‌وقوس ۱/۵ ساله، سوژه‌اش به فیلم تبدیل شده است.  

حالا فیلم «آپاراتچی» اولین ساخته بلند سینمایی «علی طاهرفر» محصول سازمان سینمایی سوره، نه تنها توجه و نگاه مخاطبان فجر۴۲ را به خود جلب کرده بلکه داوران را نیز به وجد آورده و سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیئت داوران فیلم اولی را نصیب کارگردانش کرده است.  

این فیلم که «حسین تراب‌نژاد» با برداشتی آزاد از کتاب «آپاراتچی» نوشته است، داستان آقا جلیل، یک نقاش ساده ساختمان را روایت می‌کند که با وجود نداشتن سواد، همه عشقش ساختن فیلم سینمایی و البته گرفتن سیمرغ در چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر است؛ روایتی ساده و صمیمی در اتمسفر و جغرافیای تبریز و ترکیبی از بازیگران ترک‌زبان و فارس‌زبان؛ یک کمدی رئال که فیلمسازی بومی با بهره‌گرفتن از چهره‌های نام‌آشنای سینما و بازیگران غیرچهره در بستر دهه ۶۰ روایت می‌کند. طراحی صحنه و لباس و چهره‌پردازی این فیلم قابل باور در مواردی تحسین‌برانگیز بوده و ریتم روایت نیز مناسب است.  

«آپاراتچی» داستانی برخاسته از دل مردمی در دهه ۶۰ شهر تبریز است و یک طنز موقعیت درست و درمان که البته طاهرفر در آن نمی‌خواهد به زور از مخاطب خنده بگیرد و شوخی ظریف با تشییع یک شهید در فیلم را می‌توان یکی از سکانس‌های طلایی این طنز موقعیت به حساب آورد.  

روایت ساده و سرراست «آپاراتچی» پیچیدگی‌های دیگری هم دارد که کم‌کم با پیش‌رفتن داستان خود را نشان می‌دهد و مهم‌ترین آن نمود جریان روشنفکری و تحجر جامعه دهه ۶۰ در شهری دور از پایتخت است که می‌توان آن را در رفتار همسر و پدر جلیل جست‌وجو کرد؛ اولی زنی مشوق به تمام معنا برای تحقق رؤیای شوهرش در راه ساختن فیلم و دومی پدری ضدسینما که سینما را ام‌الفساد می‌داند و بس، البته «آپاراتچی» بی‌نقص نیست و فارغ از بحث محتوایی، در تدوین و پایانبندی، فیلم می‌توانست بهتر از این حرف‌ها ظاهر شود و شخصیت‌پردازی‌ها را هم عمیق‌تر به تصویر بکشد، اما با وجود این همین که کارگردان با وجود جغرافیای خاص فیلم، خود را محدود نکرده و جز چند جمله، همه داستان از دهان بازیگران فیلم به زبان فارسی و لهجه خوب و دقیق ترکی روایت می‌شود، نشان از هوشمندی و فرض دایره وسیع مخاطبان آن از جانب صاحب اثر است؛ «علی طاهرفر» متولد ۱۳۵۱ و زاده تبریز و در حال حاضر عضو شورای بررسی فیلم و فیلمنامه همین استان است.  

اثر او در این دوره از جشنواره در بخش نگاه نو و جزو فیلم اولی‌ها بود، اما او ساخت فیلم «خاک آشنا» در سال ۱۳۷۲، مجموعه تلویزیونی «سحرخیزان کوچک»، فیلم «ترمینال غرب» برنده فانوس هفتمین جشنواره عمار، نویسندگی و کارگردانی چهار فیلم بلند تلویزیونی، کارگردانی بیش از ۱۰فیلم کوتاه و ساخت بیش از ۱۰عنوان مستند را در کارنامه هنری خود دارد و در این دوره از جشنواره بالاخره توانست اولین فیلم بلند سینمایی خود را بسازد و بحق هم فیلم خوبی از آب درآمده است، از این رو با این کارگردان خوش‌ذوق و پرتلاش به گپ‌وگفت نشستیم تا داستان خلق «آپاراتچی» و چگونگی به بار نشستن ایده‌ای ساده از دل یک واقعیت مشکوف را از زبان او بشنویم. شرح این گفتگو در ادامه می‌آید.  

«علی طاهرفر» کارگردان فیلم آپاراتچی درباره بازخورد مخاطبان فیلم می‌گوید: جشنواره فیلم فجر در تبریز با آپاراتچی افتتاح شد و ما هم در تبریز و هم در خانه رسانه برج میلاد، با بازخورد خوب مخاطب مواجه بودیم و تماشاگران با حال خوب از سالن خارج شدند. ما سعی می‌کردیم جملات بدون تعارف را از آن‌ها بشنویم و در کل، اقبال عمومی مخاطب را شاهد بودیم و می‌دیدیم مردم با فیلم ارتباط گرفته‌اند.  

وی درباره شکل‌گیری ایده تا تولید فیلم این‌طور می‌گوید: آپاراتچی از یک پژوهش فرهنگی برای مربیان پرورشی شهر تبریز شروع و نتیجه آن تألیف کتاب آپاراتچی شد. در ادامه اقتباس آقای حسین تراب‌نژاد از این کتاب برای نوشتن فیلمنامه را شاهد بودیم و با توجه به اصرار و تأکیدی که مجری طرح‌مان آقای مسعود ملکی برای سپردن کار به یک کارگردان بومی تبریزی داشت و با توجه به سابقه همکاری‌ای که باهم داشتیم، کار به من سپرده شد و وارد مرحله پیش‌تولید شدیم. از همان ابتدا روی فیلمنامه کار کردیم و بعد از یک سال به خط تولید رسیدیم.  

«طاهرفر» درباره ملاک انتخاب بازیگران توضیحات جالبی می‌دهد و می‌گوید: علاوه بر مشخصات حرفه‌ای و قدرت نقش‌آفرینی و مشخصات فردی برای ایفای هر نقش، ملاک و ملاحظه ما زبان فیلم بود چراکه باید زبان فیلم «آپاراتچی» به خاطر عموم مخاطبان از مرز گویش ترکی می‌گذشت و دوست داشتیم لهجه شیرین ترکی را در زبان فارسی فیلم لحاظ کنیم، بنابراین به این ویژگی خاص رسیدیم که هسته مرکزی بازیگران‌مان ترک‌زبان باشند و این هسته اصلی بازیگران فیلم را از بین جمعیتی از بازیگران ترک‌زبان از سراسر ایران از تبریز، اردبیل و زنجان تا همدان انتخاب کردیم و به نظرم به ترکیبی رؤیایی از بازیگران رسیدیم و آن‌ها بازی‌هایی شیرین و به‌یادماندنی ارائه دادند.  

این فیلمساز در ادامه می‌گوید: من تعمداً در ترکیب بازیگران از بازیگران توانمند و غیرچهره از تبریز و زنجان استفاده کردم؛ ولی فروتنی از بازیگران درجه یک زنجان و وحید مبصری هم بازیگر خیلی خوب و با بازی زیر پوستی از تبریز است، تورج الوند هم که مشخصاً بازیگری شغلش نیست و با نقش زندگی می‌کند و حتی فراتر از آن، اما در این میان حضور بهنام تشکر با وجود نقش کوتاهش و هومن برق‌نورد برایم بسیار ارزشمند بود.  

 صمیمیتی از دل یک خاطره تلخ

طاهرفر با اشاره به فضای صمیمی که در روایت فیلم دیده می‌شود، می‌گوید: به رغم همه چالش‌هایی که در فیلم پرلوکیشن و پرهنرور و پربازیگر داشتیم، فضایی بسیار صمیمی بین عوامل فنی پشت دوربین وجود داشت، به ویژه گروه بازیگران. یکی از بارزترین تعهد و حس صمیمیت را ما اواسط کار دیدیم. آن زمان پدر هومن برق‌نورد، شرایط خوبی نداشت و در خارج از کشور در کما به سر می‌برد و هومن جز تماس تصویری دسترس دیگری به او نداشت. احتمال این وجود داشت که پدر هومن فوت کند و او حال روحی خوبی نداشت. بعد از مدتی، پدر هومن به رحمت خدا رفت و فردای آن روز با آقای برق‌نورد آفیش داشتیم و در لوکیشنی بودیم و فقط یک روز برای استفاده از آن فرصت داشتیم. ما به احترام هومن رفتیم، کلی مذاکره کردیم که یک روز بیشتر به ما مهلت دهند و ما لوکیشن و برنامه را عوض کردیم. ساعت ۱۰ صبح همان روز بود که دیدیم آقای برق‌نورد به سر صحنه آمد. همه جا خوردیم. هومن اعتراض کرد که چرا آفیش من را بدون اینکه به خودم بگویید کنسل کردید و ما گفتیم به احترام پدر شما و اینکه عزادارید، این کار را کردیم و این وظیفه ما بود و نیاز به هماهنگی و درخواست نبود. هومن گفت: اگر قرار به همدردی و همراهی باشد، الان نزدیک‌ترین آدم‌ها به من، شمایید و من حالم با شماها خوب‌تر می‌شود و اینجا دردم را فراموش می‌کنم، همه ما واقعاً تحت تأثیر قرار گرفتیم. پس صمیمیتی که در فیلم می‌بینید از چنین فضا و پشت صحنه‌ای روی صحنه رسیده و به قلب مخاطب نفوذ کرده است.  

 ماجرای شیرین رسیدن به لهجه شیرین ترکی

کارگردان فیلم «آپاراتچی» با اشاره به اهمیت اتمسفر و نوستالژی تبریز در دهه ۶۰ و توجه به لهجه در سیر روایت فیلم می‌گوید: ما می‌توانیم در بحث نشانه‌گذاری در لهجه شیرین ترکی در زبان فارسی به علامه جعفری اشاره کنیم، لهجه ایشان بیرون‌زدگی نداشت و ما از این لهجه شیرین لذت می‌بردیم چراکه لهجه ایشان در ذیل فضایی کاملاً جدی، فلسفی و عرفانی تعریف می‌شد و ترک‌زبانان به این لهجه افتخار می‌کنند، اما طی ادوار گذشته با یک حجم ناخواسته لهجه قومیت‌ها در بدنه سینما مواجه بودیم که اصلاً دوست‌داشتنی نبود و متأسفانه ناخواسته حمل بر توهین و اهانت می‌شد و این از اصرار بی‌دلیل بازیگران فارس‌زبان بر اینکه از عهده هر لهجه‌ای برمی‌آیند، حاصل می‌شد.  

وی در ادامه توضیح می‌دهد: در حالی که مخرج ادای درست برخی از حروف در هر گویش جز برای افراد محلی آن منطقه با تمرین و زمان کم بسیار دور و بعید است، در مورد گویش تبریزی هم همین طور است، بنابراین ما در «آپاراتچی» از بازیگران خوب ترک‌زبان استفاده کردیم که این معضل وجود نداشته باشد و به حلاوت لهجه ترکی برسیم و من بالاخره بتوانم گمشده‌ام را در سینما پیدا کنم که این لهجه شیرین باشد و به شخصیت‌ها بنشیند و لهجه‌ها هجوآمیز نباشد.  

طاهرفر فرایند رسیدن به تسلط بر لهجه ترکی در زبان فارسی را توضیح می‌دهد و می‌گوید: همه گروه بازیگران ما تمرین و ممارست فوق‌العاده‌ای داشتند. من ترک‌زبان‌ها را می‌آوردم و در حضور آن‌ها دورخوانی را انجام می‌دادیم و بعد نظرشان را می‌پرسیدم که شما که به این دورخوانی گوش دادید، آیا لهجه بیرون زده بود یا خیر؟ که جواب می‌دادند نه، لهجه خیلی شیرین شده است. بعد از آن در دورخوانی بعدی، یک گروه فارس‌زبان را می‌آوردم و از آن‌ها می‌پرسیدم آیا این لهجه شما را اذیت نمی‌کند و لحن و بیان بازیگران درست، خوشایند و حرفه‌ای است و آن‌ها هم کیفیت مناسب و خوب لهجه را از دیدگاه خودشان تأیید می‌کردند.  

با توضیحات «علی طاهرفر» بیش از پیش به این مهم پی می‌بریم که دقت به جزئیات و ساختن فیلم در جغرافیای بومی چه میزان می‌تواند در کیفیت یک اثر سینمایی تأثیرگذار باشد و به نظر می‌رسد چنین تجربیاتی می‌تواند مشوق فیلمسازهای بومی در اتمسفر زادگاه‌شان باشد تا هم شهرهای زیبای ایران بیشتر در پرده نقره سینما دیده شوند و هم چهره‌های جدیدی در تمامی عرصه‌های سینما به مخاطبان معرفی شوند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha