۱۴۰۲.۱۱.۲۷

در هفتادوهفتمین نشست نقد و بررسی ادبیات افغانستان، وضعیت ترجمه در افغانستان با نگاهی به کارنامه ترجمه محمد کریمی به همت خانه ادبیات افغانستان و مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری با حضور حمید بابایی، نویسنده، آرش کلانتری، مترجم و محمد کریمی ۲۶ بهمن‌ماه در سالن اوستا حوزه هنری بررسی شد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، در ابتدای نشست مقدمه‌ای شامل بیوگرافی و آثار ادبی محمد کریمی جهت آشنایی بیشتر حاضرین با وی توسط زهرا زاهدی، دبیر نشست مطرح شد.

زاهدی در خصوص کارنامه ترجمه کریمی گفت: تعداد آثار چاپ‌شده کریمی تا اکنون ۱۱ اثر در حوزه‌های مختلف است که شامل کتاب فروشنده، آنتونی‌ای من، آرامش، مصیبت‌های شاغل بودن، در باب اعتمادبه‌نفس، روان‌درمانی چیست؟، ایده‌های بزرگ برای ذهن‌های کنجکاو، معنای زندگی، زنانی که جهان را بهتر کردند و فلسفه درد می‌شود، همچنین دو اثر ترجمه‌ای دیگر او در دست چاپ است.

دبیر این نشست، کریمی را فردی به‌دوراز حاشیه و هیاهو و دارای کارنامه‌ای درخشان دانست و افزود: با توجه به این‌که در افغانستان دائما گسست‌های تاریخی، سیاسی و فرهنگی وجود دارد و هیچ‌چیز تبدیل به جریان مؤثر واقع نشده و به شکل ایستا متوقف باقی‌مانده است، حداقل این مسئله که کریمی با داشتن تمام مشکلات فردی، در محل زندگی و مهاجرت خود یعنی ایران توانسته به تحصیل و کار ترجمه بپردازد و در این مسیر موفق شود؛ مایه خوشبختی است.

وی با استناد به آمار منتشرشده در رسانه‌ها در سال ۱۳۹۶، میانگین تعداد کتاب ترجمه‌شده توسط مترجمان افغانستانی، چه ساکن در داخل و چه ساکن در خارج افغانستان را ۱۰ عنوان بیان کرد و افزود: اکثر مترجمان افغانستانی همچون حضرت وهریز که از روسی به فارسی ترجمه می‌کند، ساکن اروپا هستند و تعدادی از آنان نیز چون کریمی و عبدالله محمدی نیز ساکن ایران هستند. نکته قابل‌توجه این است که از زبان‌های دیگر به فارسی ترجمه‌شده، اما ادبیات، مسائل حوزه‌های مختلف همچون سیاسی و فرهنگی و هر آنچه که متعلق به میراث مکتوب افغانستان است، چه میزان به دیگران معرفی‌شده است. و سهم افغانستان به‌عنوان یکی از میراث داران زبان و ادبیات فارسی چه میزان است.

دبیر این نشست، کریمی را فردی به‌دوراز حاشیه و هیاهو و دارای کارنامه‌ای درخشان دانست و افزود: با توجه به این‌که در افغانستان دائما گسست‌های تاریخی، سیاسی و فرهنگی وجود دارد و هیچ‌چیز تبدیل به جریان مؤثر واقع نشده و به شکل ایستا متوقف باقی‌مانده است، حداقل این مسئله که کریمی با داشتن تمام مشکلات فردی، در محل زندگی و مهاجرت خود یعنی ایران توانسته به تحصیل و کار ترجمه بپردازد و در این مسیر موفق شود؛ مایه خوشبختی است.

زاهدی با استناد به آمار منتشرشده در رسانه‌ها در سال ۱۳۹۶، میانگین تعداد کتاب ترجمه‌شده توسط مترجمان افغانستانی، چه ساکن در داخل و چه ساکن در خارج افغانستان را ۱۰ عنوان بیان کرد و افزود: اکثر مترجمان افغانستانی همچون حضرت وهریز که از روسی به فارسی ترجمه می‌کند، ساکن اروپا هستند و تعدادی از آنان نیز چون کریمی و عبدالله محمدی نیز ساکن ایران هستند. نکته قابل‌توجه این است که از زبان‌های دیگر به فارسی ترجمه‌شده، اما ادبیات، مسائل حوزه‌های مختلف همچون سیاسی و فرهنگی و هر آنچه که متعلق به میراث مکتوب افغانستان است، چه میزان به دیگران معرفی‌شده است؟ و سهم افغانستان به‌عنوان یکی از میراث داران زبان و ادبیات فارسی چه میزان است. این مسئله روشن‌کننده اهمیت ترجمه و رسالت سنگین مترجمان است. امیدوارم مترجمان بیشتری داشته باشیم تا بتوانیم این کانال ارتباطی بین افغانستان با تمدن و فرهنگ‌های دیگر را حفظ کنیم و با آنان تعامل داشته باشیم.

بخشی از فلسفه جهان وام‌دار سنت ترجمه ایرانی اسلامی است

در ادامه نشست، احمد بابایی، نویسنده کتاب «خاک سفید» و منتقد رمان «نقره دختر دریای کابل» ترجمه را دارای داستان غم انگیزی دانست و در خصوص پیشینهٔ تاریخی، اهمیت و ضرورت ترجمه گفت: اولین جریان جدی ترجمه در جهان اسلام و ایران به دوران هارون‌الرشید و دیگر خلفای عباسی بازمی‌گردد و آثار فلسفی همچون بوطیقا ارسطو به زبان عربی ترجمه شد. به دلیل از بین رفتن بخشی از متن اصلی کتب ارسطو، متن عربی این کتب به لاتین ترجمه و به سمت غرب روانه شد، به این دلیل بخشی از فلسفه جهان وام‌دار سنت ترجمه ایرانی اسلامی است و نهضت ترجمه باعث آشنایی همگان با فلسفه‌ها، ادبیات، کتب و علوم جدید شد.

بابایی اکثر نویسندگان ادبیات مدرن و داستان‌نویسی ایران را با حفظ نویسندگی به‌عنوان هنر اصلی مترجم دانست و شروع نهضت ترجمه از دوران مشروطه را علت پی بردن به مسئلهه رکود علمی، ادبی و نقد هنری کشور عنوان کرد. همچنین وضعیت حاکم بر تاریخ افغانستان را نیز غیر از این ندانست و از محمود طرزی و احمدعلی کهزاد به‌عنوان مترجمان افغانستانی یاد کرد.

منتقد رمان «نقره دختر دریای کابل» ترجمه را آگاهی‌بخش و هشداردهنده عنوان کرد و افزود: ترجمه ما را متوجه این مسئله کرد که جهان تنها جایی که ما ایستاده‌ایم نیست. هرزمانی که از سنت ترجمه فاصله گرفته شد، کشمکش‌های فرهنگی حادث و افول فرهنگ اسلامی به وجود آمد. بهترین دوره ادبیات دهه۴۰ زمانی است که توانستیم فرهنگ بومی را در مفاهیم ترجمه‌شده تزریق و در ادبیات وارد کنیم.

وی ضمن تشکر از کریمی بابت ترجمه خوبش، ترجمه کتاب معنای زندگی و فلسفه درد را بسیار روان و سلیس و خوش‌خوان دانست و این روان‌نویسی در ترجمه را حسن کار او و دلیل استقبال مخاطبین از آثار او عنوان کرد.

محصول تلاش و زحمات کریمی را در کتاب فلسفه درد مشاهده کردم

در ادامه این نشست کلانتری، مترجم کتاب هیتلر و ظهور حزب نازی در خصوص تکمیل توضیحات پیرامون بیوگرافی و کارنامه ترجمه‌ای کریمی گفت: کریمی متولد سال ۱۳۶۲ است. در سال ۷۹ موفق به کسب دیپلم شد و پس از چند سال مشغول به‌کار شدن، در سال ۱۳۸۴ تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در مقطع کارشناسی را در دانشگاه خوارزمی آغاز کرد و پس از ۱۰ سال تحصیل، از این رشته و دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. دههٔ ۹۰ شامل دوران پر فراز و نشیبی برای کریمی است. به ثمر رسیدن تلاش‌ها و از دست دادن‌ها و ناکامی‌ها برای او در این دهه حاصل شد.

این مترجم در خصوص کارنامه کریمی گفت: اولین ترجمه او بانام کتاب فروشنده در سال ۹۱ آغاز شد، اما این اثر در سال ۹۹ به چاپ رسید و این تأخیر ۹ ساله سرخوردگی و افسردگی برای مترجم تازه‌کار به وجود آورد. او کار ترجمه‌اش را ادامه داد و از مجموعه آثار آلن دو باتن نویسنده و فیلسوف فرانسوی آثار بسیاری را ترجمه کرد. همچنین از ترجمه آثار نویسندگان و رمان‌نویسان مشهور انگلیسی و آمریکایی نیز بی‌بهره نبود. محصول تلاش و زحمات او را در کتاب فلسفه درد مشاهده کردم. 

وی با توجه به تنها یک دهه فعالیت کردن کریمی در عرصه ترجمه و استقبال مخاطبان از او، وی را دارای اقبال بلندی دانست و افزود: او ۱۱ عنوان کتاب روانه بازار کرد که بیش‌تر از ۳۹ بار تجدید چاپ شدند که نشان‌دهندهٔ آن است مخاطب از آثار او استقبال کرده‌اند.

کلانتری ترجمه کتاب فلسفه نوشته درد توسط کریمی را هدیه‌ای به عرصه نشر دانست و افزود: این اثر نوشته آرنه یوهان وتلسن است و برخلاف دیگر آثار ترجمه‌شده کریمی سابقه ترجمه دیگری در بازار کتاب ندارد. او زمانی اقدام به ترجمه این کتاب کرد که پدر خود را ازدست‌داده بود. با بررسی قسمت‌های مختلف این کتاب با متن اصلی، با توجه به رعایت امانت‌داری، حفظ روان‌خوانی و یافتن معادل‌های رایج فلسفی توسط او متوجه سعی و تلاش حداکثری‌اش در فرایند ترجمه شدم. تمام این کتاب را یک مرتبه و فصل درد شکنجه آن‌که یادآور موزه عبرت برایم بود را دو مرتبه خواندم. این کتاب و دیگر کتاب‌های کریمی علاوه بر پرفروش بودن، از منظر نقد و نظر هم پرمخاطب است. به این دلیل که از آرنه یوهان وتلسن اثر دیگری در بازار کتاب موجود نیست، می‌توان به ضرس قاطع گفت کریمی معرف این نویسنده و فیلسوف نروژی در ایران هم به شمار می‌رود.

این مترجم ماحصل تلاش، ثمر مطالعات و شناخت از بازار کتاب کریمی را روان‌نویسی در متن دانست و آن را در فرایند انتقال پیام، موفق عنوان کرد. 

وی کریمی را مترجمی که تمام انرژی خودش را صرف به ترجمه کرده و اکنون نیازمند احیا توسط مخاطبان خود یعنی کتاب‌خوان‌ها است معرفی کرد و افزود: باید در راستای حمایت از آثار کریمی تلاش کنیم و پل ارتباطی بین او با مخاطبانی که فرصت و مجالی برای شناسایی آثار او ندارند، بشویم.

کار ترجمه‌ام را با کتاب فروشنده آغاز کردم

در ادامه این نشست؛ کریمی، مترجم افغانستانی با حضور خود بر روی صحنه در خصوص زندگانی و فعالیت خود عرصه ترجمه گفت: در درس‌های متون ساده و ادبی کلاس مهوش غلامی با موضوع ترجمه آشنا شدم و برخلاف دیگر دروس کارشناسی دروس و کلاس‌های مرتبط به ترجمه را دوست داشتم. بعد از مدتی به سبب دوستی با دکتر رسول رسولی در جهت ترجمه متن، تصحیح و تکمیل آن‌ها از او کمک خواستم. بعد فارغ‌التحصیلی در کارگاه‌های ترجمه محمد نبوی، مهران مهاجر و صلح‌جو شرکت کردم. کار ترجمه‌ام را با ترجمه کتاب فروشنده که قبلاً توسط آقای بهترین ترجمه‌شده بود، آغاز کردم زیرا دوستانم ترجمه مجدد آثاری که در بازار کتاب حاضر نیستند و استقبالی از آن‌ها نشده، را به من توصیه می‌کردند. در کتاب‌فروشی چشمه مشغول به‌کار شدم و به این واسطه با فضای کتاب و کتاب‌خوانی آشنا شدم و توانستم از این ظرفیت جهت انتخاب موضوع برای ترجمه آثار ادبی استفاده کنم.

در انتهای نشست کریمی؛ مطالعه، فن آموزی، دانستن و تسلط به ساختار زبانی مادر و مبدأ را لازمهٔ امر ترجمه دانست و در خصوص ترجمه متون ادبی افزود: مترجم داستان و رمان باید با ساختار درونی داستان آشنا باشد و نسبت به پی‌رنگ داستان، لحن، سبک و … علم کافی داشته باشد و من در دوران کارشناسی به‌واسطه گذراندن کلاس‌ها و دروس ادبی ابزار لازم ترجمه متون ادبی را کسب کردم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha