۱۴۰۲.۱۱.۱۰

نشست نمایش و نقد فیلم «سرهنگ ثریا» ساخته «لیلی عاج» به عنوان نخستین نشست از سلسله نشست‌های «فارسینما» به همت دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزۀ هنری انقلاب اسلامی و به منظور نمایش و نقد گفتمان‌شناسانه و نشانه‌شناسانه فیلم‌های روز سینمای ایران، شنبه، ۷ بهمن ۱۴۰۲، با حضور دکتر محمدصادق رشیدی، نشانه‌شناس حوزه هنر و عضو هیئت علمی دانشگاه، دکتر تینا امین، گفتمان‌شناس و استاد دانشگاه، فرزانه فخریان، زبان‌شناس، مهدی صالحی به عنوان مجری کارشناس نشست و لیلی عاج نویسنده و کارگردان فیلم سرهنگ ثریا در تماشاخانه مهر حوزۀ هنری برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، دکتر تینا امین، گفتمان‌شناس و استاد دانشگاه، درابتدای این نشست ضمن تمجید از بازی خوب ژاله صامتی در این فیلم و همچنین اجرای مناسب لهجه‌های مختلف در فیلم به بحث گفتمان‌شناسانه فیلم پرداخت و گفت: فیلم سرهنگ ثریا فقط سوژه‌ای نمونه برای پرداخت به بحث گفتمان‌شناسی در سینما است.

وی دراین باره ادامه داد: این قدر به گفتمان ساخته و پرداخته این شخصیت اول در موقعیت محوری که فیلم دارد می‌پردازیم  که انگار گفتمان رقیبی در مقابل آن نمی بینیم. این مادر دارد فقط در مقابل گفتمان غالبی که اشرف ساخته مقابله می کند نه فقط برای برگرداندن پسرش از آن‌ها. برای کسی که این سازمان را نشناسد و نداند این افراد به چه دلیلی دراشرف گیر کرده‌اند، این پرسش پیش می‌آید که چه کار به کارشان دارید و چرا مادراصرار دارد که پسرش را برگرداند!

* در این فیلم تقابل ایدئولوژیکی دیده نمی شود

این استاد دانشگاه درادامه با اشاره به دیالوگ‌های فاخر و سنگین تئاتری فیلم خاطر نشان کرد: جا داشت که در قالب دیالوگ‌ها از خط مشی ایدئولوژیک سازمان منافقین هم سخن به میان می آورد تا نشان دهنده این تقابل گفتمانی باشد. وقتی در اینجا تقابلی ایدئولوژیک نمی بینیم و فقط عاطفه مادری از منظری عاطفی روانشناختی فربه می‌شود، مانع دید خردورزی در فیلم می‌شود و مادر با همه تلاش‌هایش نتوانست فرزندش را بیرون بکشد و بنابر این بازنده است.

این زبان‌شناس در ادامه با اشاره به اینکه در چنین فیلم‌هایی باید این وهم سازمان و تفاوت ایدئولوژیکی آن از حنیف ‌نژاد تا رجوی نشان داده شود اظهار کرد: وقتی سازمانی هنری رسانه‌ای مثل اوج به سمت تولید چنین فیلم‌هایی می‌آید و در پی انتقال وجوه ایدئولوژیک خودش است، باید این مسائل را اعمال کند.

در ادامه این نشست، لیلی عاج، نویسنده و کارگردان فیلم سرهنگ ثریا، در پاسخ به تینا امین اظهار کرد: من هر فریمی که در باره اشرف بوده دیده‌ام و سازمان اوج کوچک‌ترین دخالتی در فیلمنامه نداشته و اختیار عمل تمام داشتم و آنچه می بینید حاصل تجربه من به عنوان یک فیلم اولی است.

لیلی عاج خاطر نشان کرد: صادقانه می گویم که توان ترسیم دقیق آدم‌های اشرف را در خودم نمی‌دیدم و این اصلا هم شوخی بردار نیست! از یک طرف هم نمی خواستم پرداختی کلیشه‌ای و مقوایی به آنها داشته باشم و یا این قدر آن‌ها را مسخ شده و کاریکاتوری نشان دهم که باورپذیر نباشند. از ابتدا آگاهانه تصمیم گرفتم به آن سوی دیوار اشرف نروم.

 * کوچ از تئاتر به سینما برایم عجیب و غریب بود!

عاج ادامه داد: واقعا تجربه فیلم اول ساختن و کوچ از تئاتر به سینما برایم عجیب و غریب بود! اینکه می‌گویید دیالوگ‌ها تئاتری است؛ نه فضیلت است و نه زذیلت بلکه علاقه و انتخابی شخصی است چون من به شیوه نمایشنامه نویسی «مارتین مک دونالد» علاقه دارم و از به کار بردن دیالوگ‌های مادر مثل «دست شکسته کار می‌کند اما دل شکسته نه» پشیمان نیستم. من این گونه بلدم نمایشنامه و فیلمنامه و دیالوگ بنویسم.

* مسئول محتوای فیلم کارگردان است!

درادامه این نشست، دکتر محمدصادق رشیدی، نشانه‌شناس حوزه هنر و عضو هیئت علمی دانشگاه، با اشاره به اینکه کارگردان، مسئول محتوای فیلم است اظهار کرد: وقتی با یک اغتشاش زبانی و بصری در فیلمی مواجه هستیم، دیگر این ضعف به خاطر فیلم اولی بودن قابل اغماض و توجیه نیست.

این نشانه‌شناس در ادامه به دو تقابل در فیلم سرهنگ ثریا پرداخت و گفت: یکی از این تقابل‌ها، گفتمانی است که  این سوی مرز دارد رخ می‌دهد و مادران و بستگانی هستند که قصد ملاقات بستگان خود را با هدف برگرداندن به دامن خود دارند. دیگر گفتمانی درآن سوی که در غیاب به سر می برد و فرزندان و گفتمانی که غایب اند و تصویری از منافقین و نقشه‌ها و سیاست‌های‌شان نمی بینیم!؟

رشیدی با اشاره به انتخاب موضوعی با سویه‌های سیاسی و اجتماعی از جانب فیلم‌ساز گفت: ثریا، که قهرمان این فیلم و سرهنگ است، انتظار داریم پیروز شود ولی در اینجا شکست می‌خورد و شما آن را شخصیتی متزلزل نشان داده‌اید و در بیابانی فریاد می‌زند که خسته شدم و دراینجا کات می خورد به اردوگاه که کجا هستید و بلند شوید و... این کاراکتر متزلزل است.

لیلی عاج دراین باره گفت: ثریا متزلزل نشده بلکه درمقطعی با خدای خودش خلوت کرده است. بعد آیا کاراکتری که بغض کرده و می‌خواهد بغض‌اش را خالی کند؛ از نظر شما متزلزل است!؟

رشیدی گفت: باید این برگشت به صورت سینمایی اتفاق بیفتد.

لیلی عاج ادامه داد: من خیلی قائل به این نیستم که این گفتگوی با خدا موجب تزلزل ثریا شده است.

وی درباره شعارهایی که مضمون آنها بحث دموکراسی است خاطرنشان کرد: شعارهایی که در فیلم هست، عین شعارهایی است که نوشته‌اند و حتی فونت شان شبیه آنچه هست که در منابع و اسناد تصویری موجود است.

وی ادامه داد: تمام دغدغه کارگردان انتخاب‌هایی است که کرده و من محصول انتخاب هایم هستم. من عامدانه انتخاب کردم که در باره اشرف چیزی نگویم چون باید از پس آن برمی‌آمدم. ولی چون از پس آن بر نمی‌آمدم ترجیحم این بود که طوری فیلمنامه ام را تنظیم کنم که الزامی به بالا رفتن از دیوارهای اشرف نباشد. در ضمن، این موقعیت اصلا می تواند سازمان منافقین نباشند و فرقه دیگری باشند. برای من انتظار مادرها در برزخی که گرفتارش شده بودند مهم بود.

لیلی عاج در باره فضای بصری فیلم نیز خاطر نشان کرد: ترسیم فضای خاک‌آگین و غبارآلود با هدف ایجاد فضای برزخی فیلم بود. ما همواره باد و خاک را داشتیم.

عاج در پاسخ به این گفته دکتر رشیدی که در فیلم یک قاب بندی ساده و یک نمای درست سینمایی ندارید گفت: خیلی به فکر این بودم که دوربین را بگذارم و یک شکل بصری زیبا داشته باشد ولی دیدم مناسب حال درونی مادرفیلم و بقیه خانواده‌ها که در آنجا دارند خاک می‌خورند نیست و آنها بی‌تاب دیدار فرزند هستند.

درادامه این نشست، دکتر فرزانه فخریان با اشاره به این گفته از لیلی عاج که من توانایی ترسیم درست اشرف را نداشتم، با ابراز تأسف و اظهار تعجب خاطر نشان کرد: یعنی فیلم‌سازی به عنوان یک کنشگر بعد از ۴۵ سال از حکمرانی نظام جمهوری اسلامی ایران و به عنوان محصول تربیتی این ساحت، هنوز نتوانسته به قدرت خلاقیت و قصه سازی خودش اطمینان کند که ترسیمی درست و روشن از این موضوع داشته باشد!؟

فخریان ادامه داد: گفتید سازمان اوج با من کاری نداشت. ای کاش کاری داشت؛ مسئله ما همین است. این جای پرسش و انتقاد است که شما به عنوان فرزند انقلاب هنوز این قدرت جسارت و اطلاعات را دریافت نکردید و نمی توانید وارد این فضا شوید.

این زبان‌شناس در ادامه خاطر نشان کرد: کلمات برای ما زبان شناسان خیلی مهم‌اند و ما با کلمات عقد می کنیم، اما در هیچ جای فیلم، کلمه اشتباه و خطا و غلط نمی شنویم. این مادرها و خانواده‌ها هیچ‌کدام به بچه‌های شان نمی گویند که اشتباه کردید! وی افزود: خانواده ها برای هدایت و تغییر مسیر نیامده‌اند و تنها جایی هم که به زندان اشاره می شود کلمه زندان‌بان است.

شخصیت‌ها فقط از تنهایی خود می‌گویند و اینکه از شرایط شما در اینجا مطلع نیستیم و فقط دلتنگ شما هستیم و نگران شما نیستیم. هیچ کشوری و قدرتی دراین فیلم نیست که در برابر منافقین بایستد و من یک مادر تنها هستم. این‌ها گزاره‌هایی هستند که در فیلم می‌بینیم ولی گزاره‌های دیگری که ناقض آن گزاره‌ها باشند را در فیلم نداریم. آیا این اثر هنری را می توانیم در جامعه ارائه دهیم!؟ البته نسبیت‌های درک را همه ما می‌پذیریم اما اینکه اثری بسازیم که تصویر گفتمان مقابل را ندارد محل اشکال و انتقاد و تحلیل است.

*ایدئولوگ نبودن مادران به نظرم کار درستی است

لیلی عاج درادامه گفت: شما گفتید که من اشرف را نشان دادم و لی نکاتی که گفتید، بیان کننده این است که چه قدر گفتن از اشرف کار دشواری است. یک بخشی مسئله لجستیکی و مالی ماجرا است و بخش دوم هم این بود که چگونه اشرف‌نشینانی تصویر کنم که مقوایی یا سمپات نباشند. ببینید چه مرز خطرناکی است! فرصت جدال ایدئولوژیکی پشت بلندگو نیز برای مادران مهیا نبود. قرار نبود چنین جدلی داشته باشند، قرار بوده که فقط از مهر و عاطفه مادری بگویند تا بچه‌های‌شان دلگرم شوند و بیرون‌بیایند. دیدن برای مادران اهمیت بیشتری دارد تا سرزنش کردن و این اولویت همه مادران است. خیلی تلاش کردم که بی‌طرف باشم و فیلم در باره فراق و انتظار مادرانی است که هیچ گناهی ندارند. بنابراین، این ایدئولوگ نبودن مادران به نظرم کار درستی است.

صالحی در این میان خاطر نشان کرد: بحث بر سر این است که هیچ تلاشی برای نشان دادن یادآوری آن فضای جنایتکارانه منافقین مشاهده نمی‌شود شما نمی توانید نمادها و نشانه‌های این فیلم را منکر شوید. اینجا یک نکته مبهم هست؛ اینکه اگر فیلم قصه مرثیه مادران است می بایستی در آن اتوبوس یک مادرفرزندش را می‌دید!

لیلی عاج با اشاره به زمان محدودی که برای قصه‌گویی داشته تصریح کرد: منکرالکن بودن روایت در فیلم نیستم اما درمورد محتوا و جهت‌گیری سیاسی، هر آنچه براساس نشانه‌ها و گفتمان‌ها و از لحاظ صوتی و بصری مطرح شود را نمی‌پذیرم و به‌ شدت سعی کردم درست به این قضیه بپردازم. برایم ممکن نبود که در یک فیلم صد دقیقه‌ای، سازمان منافقین را، با آن همه فراز و فرود سیاسی و پوست اندازی ایدئولوژیکی که داشته،  ترسیم کنم. برای که کسی بخواهد تحقیق کند، به اندازه کافی کد داده‌ام و ظرفیت فیلمنامه همین بود اما فیلم دیگری می‌تواند روی مقطع و بخش دیگری از این فرقه دست بگذارد.

دکتر رشیدی هم با اشاره به جهت گیری غلط فیلم‌ساز گفت: دراین قبیل موضوعات ما یا به مقوله ای اعتقاد داریم یانه؟ ما نمی‌توانیم عملیات مرصاد را نادیده بگیریم و می‌شد با فلاش‌بک‌هایی گریزی به عملیات مرصاد و نقش رزمندگان ما با فرماندهی شهید صیاد شیرازی زد. وی ادامه داد: شما سراغ موضوعی رفتی و شاخک‌های همه را تیز کردی و بعد می‌گویی من فقط حرف را زمین انداخته ام. در شرایطی که استعمار و امپریالیسم نوین با سینما کنترل فرهنگی جوامع را به دست گرفته، شما روی موضوع حساسی دست گذاشته‌ای و با فیلم‌تان‌دارید کدهای اشتباه به جوان ما می‌دهید.

لیلی عاج در این میان تصریح کرد: این برداشت شماست و اتفاقا منافقین بارها به من در تلویزیون‌شان هجمه کرده و برداشت‌شان این است که در فیلم خیلی به تخریب شان پرداخته‌ام چون مسئله‌ای که درفیلم طرح شده اوضاع آن‌ها را خراب کرده چون این مسئله که به خانواده‌ها ملاقات نمی‌دهند به سازمان ملل ارجاع پیدا کرده و دراینجا نمی توانند گلیم خودشان را بیرون بکشند. اتفاقا آن‌ها می‌گویند که دارم جلوه هیولا گونه‌ای از آن‌ها ارائه می دهم.

عاج در ادامه خاطر نشان کرد: ولی در مورد این گفتمان که هدف سازندگان فیلم این بوده که نسل جدید به این سازمان سمپات شود، اصلا چنین تصوری در مخیله سازندگان  و من نمی‌گنجد. عاج در ادامه اضافه کرد: من فکر می‌کردم که در این نشست به فیلم از لحاظ گفتمان زبان فارسی و مسئله تخصصی دیالوگ نویسی به زبان فارسی پرداخت می‌شود!

* ضرورت به کارگیری کارگروه گفتمان شناس، معناشناس و زبان‌شناس

صالحی در این باره تصریح کرد: گفتمان‌شناسی دانشی است که با گفتگو و دیالوگ‌نویسی فرق می‌کند. دراین فیلم گفتمان پنهانی داریم که دارد بزرگ‌ترین ضربه را به فیلم می‌زند. اصلا از حضورحکمرانی جمهوری اسلامی دراین فیلم خبری نیست.

صالحی گفت: چند سال است که با اوج و فارابی و صدا و سیما داریم حرف می زنیم که دیگر گذشت آن زمانی که با به کارگیری دیالوگ نویس زبردست و فیلمبردار و تدوینگری حرفه‌ای فیلم بسازید و شما تا کارگروه گفتمان شناس، معناشناس و زبان‌شناس کنارتان نباشد، یک جایی داری گل به خودی می‌زنی.

* تنها ضعفی که در فیلمنامه دارم، قصه گویی است

عاج در این باره اظهار کرد: این چیزی که شما می‌گویید هنوز تجربه نشده و اگراین کار گروه‌ها به پیش تولید اضافه شود، می تواند پویایی و بالندگی بسیاری به اثر ببخشد.

عاج در ادامه با اشاره به اینکه هر ضعفی در فیلمنامه باشد را می پذیرم خاطر نشان کرد: تنها ضعفی که در فیلمنامه دارم، قصه گویی است. من اگر یک‌بار دیگر سرهنگ ثریا را بسازم، با دو فیلمنامه نویس درجه یک آن را می‌نویسم برای اینکه باید در روایت و قصه‌گویی درام داشته باشم و بزرگ‌ترین نقطه ضعف‌ام فیلمنامه است و درآنجا دوست دارم که فقط قصه جذابی بسازم. صادقانه بگویم وقتی فیلمنامه می‌نویسم به فکر نشانه نیستم بلکه به قصه جذاب می‌اندیشم چون قصه است که تماشاگر را در سالن نگه می دارد. آنچه شما می گویید اصلا تخصص من نیست. اینجا می‌پذیرم که درام ماجرا می‌لنگد ولی برای من امکان‌پذیر نبود که همزمان هم به نشانه‌شناسی و زبان شناسی فکر کنم و هم به فیلمنامه.

فخریان درباره تاکید عاج روی قصه گویی جذاب گفت: این مسئله و درد سینمای ماست که فیلم‌ساز ما فقط به فکر جذابیت است و سینماگر ما مسئولیت کنش اجتماعی فیلم خود را نمی پذیرد!

 عاج جواب داد: من مسئولیت قصه و درام و سایر بخش‌های مربوط به کارم را می پذیرم ولی زمان اینکه سکانس به سکانس بنشینم و به نشانه‌ها فکر کنم را سر صحنه ندارم. امیدوارم که خداوند به شما این توان رابدهد که این اتفاق فرخنده بیفتد.

قابل توجه است، سلسله نشست‌های «فارسینما» به همت دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری انقلاب اسلامی و به منظور نمایش و نقد گفتمان‌شناسانه و نشانه‌شناسانه فیلم‌های روز سینمای ایران برگزار می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha