۱۴۰۲.۱۰.۲۳

سمیه دهقان‌زاده - روزنامه‌نگار؛ این فیلم، روایتی عاشقانه و زنانه است که نعل‌به‌نعل با گفته‌های شهره پیرانی، همسر شهید رضایی‌نژاد از روزهای قبل از ترور تا زمان واقعه را برای مخاطب بازگو می‌کند.

«ترور»، «تروریست»، «حادثه تروریستی»، واژه‌هایی است که از چند روز قبل و درست از عصر ۱۳ دی ماه دوباره بازارش در افکار عمومی ایران داغ شده و در کنار داغ از دست دادن‌ها و شهدای انفجار تروریستی کرمان هر کسی از این ترورها تعبیری داشته و حرفی برای گفتن که دامنه اش «از کار داعشی‌هاست» تا «کار، کار خودشان است» امتداد دارد؛ امتدادی که در آن فرهنگ و هنر می‌تواند تمام قد بایستد و بازتعریفی خوب ارائه دهد، در این میان چه چیز بهتر و منعطف‌تر از تولید فیلم‌هایی که بخشی از این مهم را محقق کنند؛ فیلم‌هایی که هر چند کلیدخوردن اولین‌هایش سال‌ها به طول انجامید، اما در نهایت خروجی‌های خوبی را به مخاطب ارائه دادند. از شاخص‌های این آثار می‌توان به «هناس» ساخته حسن دارابی و از تولیدات حوزه هنری اشاره کرد که جز موفقیت‌های جشنواره‌ای، در دید مردم هم موفق شد و توانست روایتی درخور از زندگی، ترور و شهادت «داریوش رضایی‌نژاد» دانشمند هسته‌ای ایران به تصویر بکشد.

این فیلم، روایتی عاشقانه و زنانه است که نعل‌به‌نعل با گفته‌های شهره پیرانی، همسر شهید رضایی‌نژاد از روزهای قبل از ترور تا زمان واقعه را برای مخاطب بازگو می‌کند.

فیلم در کنار لطافت یک زندگی عاشقانه و خاص، پر از لحظات دلهره‌آور است؛ دلهره و اضطرابی که شهره پیرانی از احتمال ترور همسرش دارد و او را نسبت به عالم و آدم مشکوک کرده است.

فیلم خالی از نقص نیست و مخاطب گاهی با کند و تندشدن ریتم و سکانس‌های مبهم مواجه می‌شود که در روایت‌های اینچنینی امکان بروز و ظهورش بیشتر می‌شود، اما در کل می‌توان گفت «هناس» فیلمی خوش‌ساخت با تحقیقات گسترده و مصاحبه‌های متعدد است و برای به ثمررسیدنش راه‌هایی طولانی طی کرده است.

«هناس» فارغ از بازی‌های بسیار خوب، باورپذیر و غیرتکراری مریلا زارعی و بهروز شعیبی در نقش این زن و شوهر و بازی خوبی که از بازیگر کودک گرفته می‌شود، نقطه عطفش صحنه ترور داریوش رضایی‌نژاد در کنار خانواده‌اش و نمایش خون، تیراندازی و انفجار است که همذات‌پنداری مخاطب را به اوج می‌رساند و برای مخاطب دیگر داریوش رضایی‌نژاد صرفاً یک اسم با پیشوند شهید نیست و یک هموطن است که او را می‌شناسند، با او زندگی کرده‌اند و انگار او نیز با این ترور، روحش زخم شده است و دیگر، تعبیرهای عامیانه و لحظه‌ای از ترور، برایش کارساز نیست.

«ضد»‌ی که پشت پرده واقعه هفتم‌تیر را نشان‌مان می‌دهد

اما بعد از مرور «هناس» نگاه به فیلم «ضد» ساخته امیرعباس ربیعی و محصول سازمان سینمایی سوره، خالی از لطف نخواهد بود؛ فیلمی با محوریت ترور که این روزها روی پرده است و مخاطبان زیادی را از هر طیف به سوی خود جذب کرده است.

«ضد» برای نخستین بار در چهلمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و برنده دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین طراحی صحنه شد.

این فیلم قصه‌ای با دز بالای عاشقانه است که با روایتی از نفوذ در سال‌های ابتدایی انقلاب همراه بوده و حوادث سیاسی را از زمستان۱۳۵۹ تا تابستان ملتهب سال ۱۳۶۰ بازگو می‌کند و در این بین شعله‌ورشدن عشقی پس از چند سال دوری را به چشم می‌بینیم.

اما محوریت «ضد» حول راز و پشت‌پرده واقعه هفتم تیرماه سال ۱۳۶۰ می‌چرخد و آنچه روی پرده آمده خروجی یک پژوهش چند ساله و بازنویسی چندباره فیلمنامه است، بنابراین فیلم از پشتوانه تحقیقاتی خوبی برخوردار است و به گفته منتقدان و صاحبان فن خوش‌ساخت بوده و مخاطب را تا لحظات پایانی با خود همراه می‌کند.

یکی از نقاط قوت فیلم را می‌توان بازی‌های این فیلم دانست، به ویژه نادر سلیمانی در نقش «ناصر» سرکرده گروهک منافقین با گریمی سنگین و نگاهی سرد که بی‌رحمانه، هر که را در راه هدف پلیدش باشد از دم تیغ می‌گذراند؛ بازی‌ای درخور که کسب جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای نادر سلیمانی در پی داشت.

بازی در «ضد» مثل نقش کشیدن در فضایی تازه بود

با «نادر سلیمانی» بازیگر نقش ناصر، سرکرده گروهک منافقین در فیلم ضد گفتگو کردیم تا فرازوفرودپذیرفتن و بازی در این نقش را از زبان او بشنویم.

نادر سلیمانی درباره چگونگی پذیرش این نقش می‌گوید: من دوست داشتم یک نقش جدی بازی کنم و نشان دهم یک کمدین هم می‌تواند یک نقش جدی را بازی کند، البته این امر مستلزم این است که تهیه‌کننده و کارگردان باور داشته باشند که بازیگر کمدی هم می‌تواند جز کمدی، وارد قالب‌های دیگر هم شود و یک نقش متفاوت را ارائه دهد چراکه توانمندی‌های بازیگران کمدی بسیار بالا و گسترده است.

وی ادامه می‌دهد: یکی از آرزوهایم این بود که ثابت کنم به عنوان یک بازیگر کمدی می‌توانم یک نقش جدی را بازی کنم که خدا را شکر این آرزو در نقش ناصر فیلم «ضد» محقق شد.

وی در ادامه می‌گوید: من در شهری به دنیا آمده‌ام که در آن از کودکی تا نوجوانی شاهد حضور و فعالیت‌های گروهک‌ها و حزب‌های مختلف سیاسی بوده‌ام و توجه و نگاه عمیق از همان ایام با من بود، پس این اندوخته را داشتم و برایم جالب بود در نقش یکی از آن‌ها که مدت‌ها آن‌ها را در شهر و محل زندگی‌ام دیده بودم، بازی کنم. وقتی فیلمنامه را خواندم دیدم همه چیز هماهنگ است و زمانی که اجرا کردم، همه چیز مورد پسند کارگردان واقع شد، پس نقش را پذیرفتم.

این بازیگر سینما و تلویزیون در پاسخ به این سؤال که در مواجهه با هیبت ناصر، یک سرکرده گروهک منافقین، روی پرده چه احساسی داشتید، اینچنین توضیح می‌دهد: دیدن ناصر روی پرده سینما و خوب درآمدن نقش برایم خوشایند بود و حتی حین بازی در نقش، به همسرم گفتم به عنوان یک بازیگر احساس می‌کنم آنچه برای نقش جدی می‌خواستم، درآمده و محقق شده است و امیدوارم مورد انتخاب مردم قرار بگیرد که در ادامه همین اتفاق هم افتاد.

سلیمانی ادامه می‌دهد: این نقش برای من، مانند نفس کشیدن در یک فضای تازه بود و خوشبختانه کارگردان کار، آقای ربیعی هم این اجازه را داد و ما کمترین بحث و مشاجره را روی نقش داشتیم و آقای ربیعی بعدها به من گفت با اولین روخوانی من از نقش، یقین پیدا کرده که این نقش را برای من نوشته‌اند و نیازی به ایجاد چالش و تفکر درباره چگونگی اجرای نقش نیست.

وی در پایان می‌گوید: با وجود اینکه نقش بسیار منفی بود، اما نگاه مردم به نقش ناصر بسیار خوب و مثبت بود، من به دفعات واکنش‌های مثبت دریافت کردم که می‌گفتند خیلی خوب بودی، ما باورمان نمی‌شد این طوری بتوانی بازی کنی و این جمله زیباترین جمله‌ای است که می‌توان به یک بازیگر هدیه داد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha