به گزارش روابط عمومی حوزه هنری؛ در ابتدای این نشست آرتور کمچیس با معرفی خود توضیح داد: من مدیر موزه کاریکاتور در متروی مکزیک هستم که گفته میشود به دلیل اینکه رفت و آمد در آنجا بسیار زیاد است از شلوغترین موزه های دنیاست. بیش از 40 سال است در این حرفه مشغول هستم و درطول این دوران با مجلات و جراید بسیاری همکاری داشتم.
در ادامه ایوان ارنستو لیرا، هنرمند مطرح ونزوئلا که در این نشست حضور داشت، گفت: باعث افتخار من است که در نمایشگاهی با عنوان نمایشگاه کارتون و کاریکاتور آمریکای لاتین در ایران شرکت کردهام. به عقیده من در برگزاری این نمایشگاه دقت فراوانی صورت گرفته است و یکی از بزرگترین نمایشگاهها در سبک خودش در دنیا است. من با مجلات بسیار مهمی در کشور خود همکاری می کنم. شاید کشور من را بشناسید. ونزوئلا کشوری است که مدام در معرض تهدیدات سیاسی ، اقتصادی و بین المللی است. در داخل کشور نیز مشکلاتی وجود دارد و ما همه آن مشکلاتی که در کشور وجود دارد را در مجلات به نمایش میگذاریم. مسئولیتی که من به عنوان یک طنزپرداز تصویری در کشور خود دارم این است که تعهد خودم را به انقلاب بولیواری ونزوئلا نشان بدهم و دفاع کنم از انقلاب کشورم در مقابل با تهدیدات بین المللی از طریق هنری که دارم و به چاپ رساندن آنها در نشریات مختلف.
رائول فرناندو زولتا، هنرمند آرژانتینی نیز در این نشست گفت: من کاریکاتوریست هستم و رشته تحصیلی من هنرهای تجسمی است. در حال حاضر استاد هنر در دانشگاه هستم. در طول دوران حرفه ای فعالیت خود 65 جایزه بین المللی کسب کردم و علاوه بر کار حرفهای در دانشگاه، آثار من در نشریات و جراید ملی مهم و شناخته شده به چاپ می رسد . خوشحالم که در صحنه هنر بعد از یک مدت به کاریکاتور بیشتر توجه شد. من نمایشگاهی در موزه هنرهای معاصر در بوئنوس آیرس برگزار کردم و چند وقتی است که تمرکز خود را بر روی کاریکاتورهای مدرن گذاشتهام. خوشحالم که آثارم را که روزی در آمریکای لاتین به چاپ رسیده، حالا در موزه هنرهای معاصر تهران می بینم. درواقع در این نمایشگاه ارزش واقعی هنری به آثار کاریکاتور داده شده است.
در ادامه نشست شجاعی طباطبایی گفت: با توجه به اینکه محور نشست تخصصی ما هنرهای مقاومت است از آرتور کمچیس و همچنین دیگر مهمانان میخواهم به طور مختصر در ارتباط با پیشینه هنرهای مقاومت صحبت کنند.
آرتور کمچیس، اظهار داشت: هنر کاریکاتور در آمریکای لاتین و در کشور من یک هنر منتقدانه است و این هنر بر روی حقیقت متمرکز است. در حقیقت اتفاقی که در مکزیک رخ میداد این بود که بسیاری از مقامات اقداماتی انجام می دادند که موجب نقد کاریکاتوریستها از طریق نقد تصویری قرار میگرفت و من نیز به نام کاریکاتور نقاد شناخته شدهام و نقد خود را همیشه در رابطه با مسائل جامعه از طریق هنری که دارم به مخاطب هدف خود رساندهام.
وی افزود: به عقیده من اصحاب رسانه و حتی افراد عادی به نوبه خود یک پیامی را به دیگران منتقل میکنند. ما کاریکاتوریستها این شانس را داشتیم که توانستیم این انتقال پیام را به صورت تصویری و به صورت طنز به مخاطب خود ارائه دهیم. ماندگاری انتقال پیام از طریق تصویر اثرش در ذهن مخاطب بیشتر است.
ایوان ارنستو لیرا، هنرمند صاحب سبک ونزوئلا نیز در خصوص سخنان شجاعی طباطبایی عنوان کرد: من میخواهم از این فرصت استفاده کنم و بگویم که «طنز یک واقعیت فرهنگی» در همه دنیا است. البته درهمه کشورها این حس طنز وجود ندارد. به طور مثال کشوری در متن جامعه خود طنز بیشتر دارد و در بعضی از کشورها کمتر. این میتواند در مورد دورههای تاریخ و هم در مورد اشخاص صدق کند. به طور مثال در یک دورهای از تاریخ، طنز بیشتری در متن جامعه وجود داشت و در دورهای کمتر. در شخصی روحیه طنز بیشتر بود و در شخص دیگر کمتر. ما کاریکاتوریستها از طریق هنری که داریم احساسات و نظرات خود را با جلوه طنز برای مخاطب هدف خود به نمایش میگذاریم و باعث می شود که مخاطب، هم بخندد و هم به فکر فرو رود.
وی در ادامه اظهار داشت: در این نمایشگاه آثار زیبایی به نمایش گذاشته شده است. از نظر من مرزهای فرهنگی را درنوردیده و باعث شده که بر صورت همه بازدید کنندگان لبخند بنشیند و ما را که از دو منطقه جغرافیایی بسیار دور هستیم به هم نزدیک کند و دست به دست هم بدهیم و این نقاط را به اشتراک بگذاریم.
وی افزود: از هر منظری که بخواهیم نگاه کنیم، با برپایی این نمایشگاه، یک تبادل فرهنگی صورت گرفته است که بسیار اهمیت دارد. آنچه بسیار مهم است اینکه در این دوران تاریخی، کاریکاتور دوباره اهمیت ویژهای پیدا کرده است. من تشکر می کنم که نمایشگاهی با عنوان فلسطین برگزار شده و من توانستم ازاین طریق همبستگی خود را هم با مردم ایران در مبارزات عدالت طلبانه خودشان و هم با مردم غزه که زیر بمباران رژیم صهیونیستی هستند اعلام کنم.
رائول فرناندو زولتا نیز گفت: من کاریکاتوریستی نیستم که فقط لبخند بر روی لبها بنشانم، بلکه کاری میکنم که مخاطب به فکر فرو رود. با اتفاق مهمی که در قرن 19 میلادی در عرصه عکاسی رخ داد، برخی فکر میکردند هنر سنتی از بین می رود اما عکاسی در حقیقت شروع یک هنر مهم بود. در قرن بیستم میلادی مهمترین وظیفه و نقش یک هنرمند کاریکاتوریست، خنده بر چهره آوردن بود اما وقتی که به جلوتر می رویم بیشتر نقش یک هنرمند کاریکاتوریست نقد کردن و به فکر فرو بردن مخاطب بود. من نیز در آثار خود بیشتر به جنبه به فکر فرو بردن و یا آگاهی دهنده تمرکز داشتم. آثار من از جهت روحی، روانی و فکری و معنوی تاریخ اعتبار ندارد و در هر زمانی میشود از آن بهره برد.
شجاعی طباطبایی در ادامه این نشست اظهار داشت: در این جلسه گفته شد که در دل مترو یک موزهای را طراحی کردهاند که استقابل زیادی از آن می شود. در واقع نه تنها در کاریکاتور بلکه سایر رشتهها مانند نقاشی، مکزیک به معنای واقعی کلمه دنبال هنری بوده و هست که مردمی باشد و به طور مستقیم با مردم در ارتباط باشد. مانند انقلابی که در مکزیک رخ داد؛ ما شاهد بروز و ظهور نقاشیهای دیواری بودیم که با عامه مردم در ارتباط بود. بنمایه اصلی آثار این هنرمندان درواقع آن خصلتی است که ما از آن تحت عنوان آثار مقاومت یا ضد استکبار می بینیم و جستجو میکنیم. شجاعی طباطبایی سپس خطاب به مهمان نشست گفت که در مورد این نوع از آثارشان توضیح دهند.
آرتور کمچیس در مورد بن مایه آثاری خود گفت: برمی گردم به تاریخ. در طول تاریخ کاریکاتور همیشه یک نقش آگاهی دهنده در خصوص وقایع تاریخی ایجاد کرده است. میخواهم بگویم کاریکاتور همیشه این نقش را به خوبی ایفا کرده است. به دنبال اتفاقاتی که در غزه رخ داده است، نمایشگاه کارتون و کاریکاتور آمریکای لاتین نقش آگاهی بخشی و به فکر فرو بردن مخاطب را به خوبی انجام داده است. جای تقدیر و تشکر دارد از این حرکت هوشمندانه که از طریق کاریکاتور این آگاهی را به مردم برسد.
رائول فرناندو زولتا نیز در خصوص بن مایه آثار موجود دراین نمایشگاه گفت: اگر دقت کرده باشید، همه آثاری که در این نمایشگاه موجود است از آمریکای لاتین است. ممکن است بسیاری از پیامهایی که در این آثار وجود دارد، به مخاطبان منتقل شده باشد و آنها علاقمند شده باشند. از همین مثال ساده میتوان متوجه شد که در حوزه کاریکاتور، آن چیزی که مد نظرمان است، همان نقطه اشتراکی است که بین ما وجود دارد. هیچ مرزی بین ما نیست و پیامی که کاریکاتور میدهد پیام مشترک ما است. همچنین از این طریق میتوان متوجه شد که جایگاه کاریکاتور فقط در نشریات و مجلات نیست، بلکه می توان آن را در موزهها و بر روی دیوارها و در نمایشگاه های متفاوتی مانند نمایشگاه فعلی به نمایش گذاشت. چون این آثار تصویری است، جنبه تصویری کاریکاتور باعث می شود انتقال پیام به صورت موثرتری صورت بگیرد.
ایوان ارنستو لیرا نیز در خصوص بن مایه آثار کاریکاتور عنوان کرد: با صحبتهای دوستان موافق هستم و میگویم که کاریکاتور یک ابزار رسانهای برای نقد است که هم ژانر رسانهای دارد و هم ژانر هنری. ژانر رسانهای آن بدین شکل است که نظر هنرمند را که خود یک رسانه است، اعلام میکند و از جنبه هنری هم با سایر آثار مثل نقاشی مقایسه می شود؛ بخصوص در زمینه سبک و تکنیکی که دارد. آثاری که در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده است سبکها و تکنیکهای متفاوتی دارند. وقتی در راهپیمایی 13 آبان شرکت کردم آنچه که نظر دیدم که برخی این آثار را به دست گرفتند می توان گفت از این طریق این آثار پیام خود را می رساند.
انتهای پیام/
نظر شما