امین سلیمانیفارسانی، در یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: دهم مهرماه ۱۳۱۱ روز مهمی برای فرهنگ مقاومت است؛ روزی که شهید مصطفی چمران پا به این دنیا میگذارد تا در سال ۱۳۵۰، دوشادوش امام موسی صدر گروههای مقاومت را سازماندهی کند؛ همان گروههایی که اکنون، جهان رسانهای هر لحظه از آن سخن میگوید.
نسیمهای نخستین طوفانالاقصای برافراشته امروز، برخاسته از اندیشهای است که امام خمینی (ره) به وسیله سربازی به نام مصطفی چمران در لبنان پیاده کرد؛ نسیمی که به تدریج به فلسطین نفوذ کرد و آنقدر چرخید تا به سیلی محکم و جبرانناپذیر توفندهای تبدیل شد تا امروز بر صورت رژیم اشغالگر قدس بنشیند. چمران را باید زیست تا شناخت و یکی از بهترین راههای زیستن در افکار و اعمال یک شخص، رسانههای فرهنگی- هنری مکتوب و مصوری است که در رأس آن تئاتر قرار دارد، چراکه نفسبهنفس با مخاطب روبهرو میشود و روح حقیقی مطلب را به جان بینندهاش میدمد. معرفی یک شخص خاص در هنرهای نمایشی امروز کار دشواری است چراکه نه گروههای تولیدی تئاتر گنجایش و توان اجرایی چندساعته و چندپردهای را دارند و نه مخاطب امروز صبر و حوصله تماشای یک اثر چند ساعتی را، از این رو ارائه بیوگرافی از یک شخصیت حقیقی و مورد حساسیت در هنرهای نمایشی کاری است که از پس هر دارنده تکنیک و توانایی نویسندگی نمایشنامهای برنمیآید، اما تکههای سنگین سرب در اجرایی یکساعته به خوبی شهید مصطفی چمران را به قلم ایوب آقاخانی از زوایای گوناگون معرفی میکند.
این نمایش که مهر سال ۱۳۹۴ به کارگردانی نویسنده خود در سالن تئاتر شهر روی صحنه رفته بود، پس از هشت سال، این بار به کارگردانی سعید رضانژاد در تماشاخانه حوزه هنری اجرا شد و با اینکه پنج شب بیشتر روی صحنه نماند، اما میزبان تماشاگران بسیاری بود. نمایش «تکههای سنگین سرب» عاشقانهها و شاعرانگیهای یک تکاور بسیجی دانشمند را روایت کرد که خانواده خود را فدای آرمانهایی میکند که سروصدایش این روزها گوش گردنکشانی مثل رژیم جعلی صهیونیستی و حامیانش را کر کرده و لرزه بر اندام نحیف و ضعیف عادیسازان انداخته است.
این نمایش چمران را از زاویه و منظری به تصویر میکشد که جامعالاطرافبودنش را توأم با روحیه لطیف و مجنونوارش برجسته میکند. چمران و امثال او هیچگاه در یک جمله یا یک متن نمایشی نمیگنجند، اما «تکههای سنگین سرب» در یکساعت او را به مخاطبی که شاید هیچ در مورد آن نمیداند درست و دقیق میشناساند. این اثر، هنرمندانه، معرفی چمران را از تولد و سفر تحصیلی به امریکا آغاز میکند و تا ازدواج با تامسن هیمن همسر نخست وی، ورود به لبنان، دیدار با امام موسی صدر، وداع با فرزندان خونیاش، آشنایی با غاده جابر همسر لبنانی او و شهادت ادامه میدهد. وزن و عیار «تکههای سنگین سرب» در ارائه مؤثر اطلاعات به مخاطب از شهید چمران آنچنان بالاست که غاده جابر، همسر شهید چمران در دستنوشتهای آن را تحسین میکند. او نوشته است: «شنیدم که مراسمی برای شهید چمران گرفتید، انشاءالله شماها (بازیگران نمایش تکههای سنگین سرب) دخترم و پسرم، در راه شهید چمران بایستید- که راه عشق به خدای سبحان تعالی و ولایت اهل بیت علیهمالسلام است. موفق باشید و خیلی التماس دعا. امضا: غاده جابر چمران»
انتهای پیام/
نظر شما