۱۴۰۲.۰۷.۲۰

ناهید منصوری، خبرنگار- مصطفی ملاحسینی مستندسازی است که طی چندسال اخیر پژوهشی درباره 28 شهید نوجوان و دانش آموز یزدی که در جریان جنگ تحمیلی و در جبهه غرب به دست گروهک‌های موسوم به حزب دموکرات کردستان به شهادت رسیدند را آغاز کرده است. او همچنین با حمایت و تهیه کنندگی سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری یزد و بر اساس حقایق و روایت‌ها، اثری با عنوان «پولیتزر» درباره شهادت این 28 نوجوان یزدی تولید و در زمستان پارسال رونمایی و اکران کرد. به بهانه 22مهر و سالگرد شهادت این نوجوانان شجاع و همچنین برگزاری شب خاطره‌ای با این موضوع در یزد، به گفت و گو با مصطفی ملاحسینی پرداخته‌ایم.

روند تولید این مستند چطور آغاز شد؟

با توجه به بیانات مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه یزد دو هزار شهید زیر بیست سال و دانش آموز دارد و باید ماجرای شهادت آنان برای جوانان، نوجوانان و دانش‌آموزان امروز ترسیم شود، تصمیم گرفتم این موضوع پژوهشی را تبدیل به مستند کنم و طرح مستند این پژوهش را به دومین کنگره شهدای یزد تحویل دادم. از سال 1395 کار تحقیقاتی، پژوهشی درباره شهدای استان یزد در کردستان را آغاز کردم؛ درباره ماجرای 28 شهید کم سن و سال که به شکل وحشیانه‌ای به شهادت رسیده بودند اما نحوه شهادتشان مسکوت مانده بود و تا آن‌وقت به آن پرداخته نشده بود. از سوی دیگر در دوره دانشجویی، در رشته عکاسی، جایزه «پولیتزر» به عنوان یک رویداد مهم بین‌المللی برایم مطرح شده بود و وقتی متوجه شدم که جایزه یک دوره آن به یک ایرانی اختصاص یافته است، سوژه‌ای به ذهنم خطور کرد که تصمیم گرفتم آن را دنبال کنم.

از این جایزه و برگزیده ایرانی‌اش چطور در تولید مستندتان بهره گرفتید؟

«پولیتزر» بزرگترین جایزه مطبوعاتی است که هر ساله در آمریکا برگزار می‌شود و طی سال‌ها برپایی آن، تنها یک عکس از ایران جایزه آن را کسب کرده است که آن تصویر «جوخه آتش» نام دارد. محتوای این عکس اعدام انقلابی نیروهای ضد انقلاب کرد توسط پاسداران کمیته است. این عکس تبدیل به نماد ضدحقوق بشری علیه ایران شد و جایزه پولیتزر را گرفت. من در این مستند، به این عکس پرداخته و آن روی جایزه پولیتزر را به مخاطب نشان می‌دهم. به اتفاقات قبل از آن و کارهایی که نیروهای ضد انقلاب کرد پرداخته‌ام و جایزه پولیتزر را زیر سئوال برده‌ام. در این مستند می‌گویم که با یک فریم عکس و یک لحظه نمی‌توان بدون اطلاع از حقیقت موضوع، آن را قضاوت کرد.

تحقیق برای ساخت مستند «پولیتزر» چطور انجام شد؟

برای تولید مستند «پولیتزر» به سراغ مادران 28 شهید نوجوان و جوان یزدی و خانواده‌های آنها رفتم تا خاطراتشان را ثبت و ضبط کنم؛ خاطراتی بسیار دردناک و منقلب کننده. از آنجا که برخی از افراد فوت شده بودند و ما می‌خواستیم اطلاعات جامع و کاملی از این واقعه بدست آوریم، کار مصاحبه و تحقیق کمی طولانی شد؛ به طوریکه ما مجبور شدیم فقط سه سفر به کردستان داشته باشیم. اگرچه به دلیل مسائل امنیتی امکان ورود به خیلی از مسائل و مناطق وجود نداشت، اما خوشبختانه توانستیم به ماجرای اصلی و عمق فاجعه پی ببریم. بر اساس تحقیقات، متوجه شدیم که این ۲۸ نوجوان یزدی در دو روستا در بخش ژاوه‌رود کردستان شهید شده‌اند اما در روستای محراب، 7 نفر از همرزمان این 28 نفر به کمک پیشمرگان کرد و از راهی صعب‌العبور نجات داده شده بودند و این امر نشان از مظلومیت و مجاهدت‌های پیشمرگان مسلمان کرد است.

ماجرای شهادت و خاطرات را چه کسی روایت کرد؟

در تحقیقاتی که انجام دادیم و از روی برگه اعزام به جبهه به دوستی رسیدیم که اهل آبادان بود و همراه دانش آموزان یزدی به جبهه غرب اعزام شده بود. او حسن مسموتی نام داشت و پیش از شهادت بسیجی‌های یزدی پایش روی مین رفته و قطع شده بود. او تا یک هفته قبل از شهادت، همراه شهدا بوده و خاطرات زیادی از آنها را برای ما روایت کرد. یکی دیگر از راویان این ماجرا فردی بود که از میان اعزامی‌های یزدی به اسارت گرفته شده بود؛ محمدحسن دیودیده، کوچکترین بسیجی حاضر در میدان بود که مورد شکنجه قرار گرفت ولی جلادان گروهک موسوم به حزب دموکرات وی را به عنوان شاهد ماجرا آزاد کردند تا چگونگی شکنجه همرزمانش را برای دیگران بازگو کند. راوی اصلی ماجرا در «پولیتزر» محمدحسن دیودیده است که دو سال بعد از رهایی از دست نیروهای دموکرات در جبهه جنوب به شهادت می‌رسد.

دیودیده ماجرای شهادت همرزمانش را چطور بازگو کرد؟

محمد حسن دیودیده توسط اعضای حزب دموکرات‌ شکنجه شده بود و یک هفته بعد از شهادت 28 همرزمش به یزد بازگشته و برای مداوا راهی بیمارستان افشار شده بود. در همان زمان مسموتی که پایش قبلا روی مین رفته بود با انتقال به یزد، برای قطع پا در بیمارستان افشار بستری می‌شود و این دو نفر چند روزی در بیمارستان با هم در خصوص خاطرات و اتفاقاتی که رخ داده ملاقات داشته و گفت‌وگو کرده‌اند. دیودیده بسیاری از مطالب مگویی که به چشم دیده بود را بازگو می‌کند و ما بعد از 38 سال توانستیم خاطرات وی را هم ثبت و ضبط کنیم.

تلخ‌ترین روایتی که درباره 28 شهید شنیدید چه بود؟

نحوه شهادت نوجوانان یزدی تلخ‌ترین اتفاق این روایت مستند است. بریدن بینی، گوش‌ها، کندن پوست سر و موها، درآوردن چشم‌ها، انداختن آنها در آب جوش و بریدن سر چند نوجوان بدترین و غم‌انگیزترین بخش این پژوهش‌ها و مستند شهادت 28 دانش‌آموز یزدی بود. اما آنچه این واقعه را دردآورتر می‌کند سن کم شهدای یزدی و مواجهه مادران با پیکرهای چاک چاک این شهدای کم سن و سال است؛ در بین این شهدا ما دو شهید 14 ساله، دو شهید 15 ساله و 6 شهید 16 و ۱۷ ساله داریم و از 28 نفر 20 شهید زیر 19 سال سن داشتند. شنیدن نوع شکنجه این تعداد نوجوان با این نوع شهادت بسیار تلخ است.

مردم یزد چطور یاد شهدای نوجوان را زنده نگاه داشته‌اند؟

یکی از شهدای نوجوان یزدی، شهید محمدرضا ابویی مهریزی بود که تک تیرانداز بوده و قدش از قناصه‌ای که به او داده بودند به اندازه یک وجب کوتاه‌تر بود، ولی به قدری در تیراندازی مهارت داشته که باعث تعجب همگان شده بود. او فرمانده حزب دموکرات منطقه را در حمله به پایگاه به هلاکت می‌رساند. محمدرضا ابویی مهریزی هنوز 15 ساله نشده بود و با دستکاری شناسنامه به جبهه رفته بود و با شجاعت در مقابل دشمن ایستادگی کرد. او نوحه‌خوان و مداح اهل بیت(س) بود و در پژوهش‌هایی که انجام گرفت به صوت نوحه‌خوانی های او دست پیدا کردیم. بعد از شهادت محمدرضا ابویی مهریزی سال‌هاست که بیشترین مراسم عزاداری سیدالشهدا و روضه‌خوانی در حسینیه ایران شهر یزد به یاد این شهید ۱۵ ساله برپا بوده است.

اکران و نمایش این اثر چه بازخوردی به دنبال داشت؟

داستان «پولیتزر» در جشنواره مردمی عمار اکران شد و در استان‌های مختلف به واسطه نمایش این مستند در جشنواره عمار توسط مردم دست به دست شد. پس از اغتشاشات سال گذشته، فیلم «پولیتزر» به مرحله اکران رسید و در استان یزد نقش موثری در معرفی جریانات ضدانقلاب داشت و توانست هدف و چهره واقعی ضدانقلاب را برای مردم افشا کند. امسال هم نمایش رزمی بسیار بزرگی در هفته دفاع مقدس همراه با اکران بخش‌هایی از مستند «پولیتزر»، بازسازی شد و عموم افراد نسبت به اتفاقی که برای نوجوانان یزدی رخ داده، آگاه و متاثر شدند. نوع شهادت، شرایط و عمق فاجعه‌ای که برای 28 شهید نوجوان و جوان یزدی رخ داده بود، قلب مردم را به درد آورد و نسبت به مسئله ایثار و شهادت آنها را مطلع‌تر کرد. امیدوارم به برکت خون این شهدای عزیز، بتوانیم همواره در مسیر تبیین حقیقت‌ها بویژه مظلومیت‌های شهدای دفاع مقدس قدم برداریم.

انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha